کلمه جو
صفحه اصلی

arcuate


معنی : کمانی، قوسی
معانی دیگر : (تاق) ضربی

انگلیسی به فارسی

قوسی، کمانی


قوس الکتریکی، کمانی، قوسی


انگلیسی به انگلیسی

• bent, curved, in the shape of a bow

صفت ( adjective )
مشتقات: arcuately (adv.)
• : تعریف: curved or bent like a bow; arched.
مشابه: bow

- The edge of the frieze was ornamented with an arcuate band.
[ترجمه ترگمان] لبه آن شنل پشمی پوشیده شده بود که با یک گروه موسیقی آراسته شده بود
[ترجمه گوگل] لبه فریز با یک نوار قوسی تزئین شده بود

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کمانی، قوسی، تاق ضربی به چینی گفته می شود که اثر محوری آن خمیده یا منحنی می باشد.

مترادف و متضاد

کمانی (صفت)
arcuate, semilunar

قوسی (صفت)
arcuate, semilunar


کلمات دیگر: