کلمه جو
صفحه اصلی

smoothness


معنی : صافی، سلاست، همواری
معانی دیگر : همواری، صافی

انگلیسی به فارسی

همواری، صافی


صاف بودن، صافی، همواری، سلاست


انگلیسی به انگلیسی

• state or quality of being smooth; evenness; quality of being unobstructed; calmness; quality of being polished or suave

دیکشنری تخصصی

[سینما] همواری (در تدوین )
[عمران و معماری] نرمی
[پلیمر] صافی، نرمی، یکنواختی
[آمار] همواری

مترادف و متضاد

صافی (اسم)
filter, gloss, clearance, serenity, purity, smoothness, strainer, colander, leach, limpidity, scumble

سلاست (اسم)
expressiveness, smoothness, clearness, fluency

همواری (اسم)
smoothness

جملات نمونه

1. he was kneading the clay into perfect smoothness
او گل (کوزه گری) را می سرشت و کاملا نرم می کرد.

2. I just love the smoothness of silk.
[ترجمه ترگمان]من فقط نرمی ابریشم رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]من فقط صاف بودن ابریشم را دوست دارم

3. They admired the smoothness and efficiency with which the business was run.
[ترجمه ترگمان]آن ها یکنواختی و کارایی را که کسب وکار در پیش داشت تحسین می کردند
[ترجمه گوگل]آنها از صافی بودن و کارایی که در آن کسب و کار اجرا شد، ستایش کردند

4. The wine possesses a smoothness and balanced depth which is rare at such a low price.
[ترجمه ترگمان]این شراب دارای یک عمق متعادل و متعادل است که در چنین قیمت پایینی نادر است
[ترجمه گوگل]شراب دارای صافی و عمق متعادل است که در چنین قیمت پایین نادر است

5. Their limbs moved in naked smoothness, shifting against each other, intertwining.
[ترجمه ترگمان]اعضای بدنشان با نرمی برهنه به طرف یکدیگر حرکت می کردند و با هم دست و پنجه نرم می کردند
[ترجمه گوگل]اندامهای خود را با شفافیت برهنه، به یکدیگر متصل می شوند، در حال تعامل هستند

6. Unfortunately, the decision to opt for smoothness rather than scruffiness, composure rather than gaucheness, is not an innocent choice.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، تصمیم برای انتخاب یکنواختی به جای scruffiness، آرامش به جای gaucheness، یک انتخاب بیگناه نیست
[ترجمه گوگل]متأسفانه، تصمیم به انتخاب صاف بودن به جای خشونت، آرامش و آسودگی، انتخاب بی گناه نیست

7. Elaborate solution, depending on smoothness: This keeps the same set R as the simple solution.
[ترجمه ترگمان]راهحل Elaborate بسته به هموارسازی: این راه حل را به عنوان راه حل ساده نگه می دارد
[ترجمه گوگل]بستگی به صافی بودن این راه حل را ایجاد کنید این همان مجموعه R را به عنوان راه حل ساده نگه می دارد

8. This paper expounds some factors influencing the smoothness of asphalt concrete pavement from four aspects of the paving machine, rolling machine, paving process and construction joint treatment.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی برخی عوامل موثر بر هموارسازی پیاده رو بتن آسفالت از چهار جنبه ماشین آسفالت، ماشین نورد، فرآیند طراحی و عملیات مشترک ساخت وساز می پردازد
[ترجمه گوگل]در این مقاله برخی از عوامل موثر بر صافی آسفالت بتنی از چهار جنبه از دستگاه کاشی، ماشین نورد، فرآیند سنگ فرش و ساخت و ساز مشترک مورد بررسی قرار می گیرد

9. Feel the cold, glass-like smoothness and the crevices and lines that make me what I am.
[ترجمه ترگمان]احساس سرما، شیشه ها و the را احساس کن که من هستم
[ترجمه گوگل]احساس سرماخوردگی و شفافیت شیشه ای و شکافها و خطوطی را که من را به خود مشغول می کنند احساس کنید

10. Gravure press paper very critical that requires excellent smoothness and appropriate water content, etc.
[ترجمه ترگمان]کاغذ رسانه ای gravure بسیار حساس است که نیازمند هموارسازی عالی و محتوای مناسب آب و غیره است
[ترجمه گوگل]مقاله مطبوعات عمیق بسیار مهم است که مستلزم صاف بودن و محتوای مناسب آب و غیره است

11. And her poetic language is full of sedateness, smoothness and sculptural quality.
[ترجمه ترگمان]و زبان شاعرانه او پر از sedateness، هموارسازی و کیفیت مجسمه سازی است
[ترجمه گوگل]و زبان شاعرانه او پر از آرامش، صافی و کیفیت مجسمه است

12. The surface smoothness of the single crystal substrate will be the most important factor, which influences the quality of the epitaxial film growth.
[ترجمه ترگمان]صیقلی بودن سطح زیرلایه های تک بلور مهم ترین عامل خواهد بود که بر کیفیت رشد فیلم epitaxial تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]صاف بودن سطح بستر تک بلوری مهمترین عامل است که بر کیفیت فیلم رشد اپیتاکسیال تاثیر می گذارد

13. The appearance of Longjing tea is characterized by smoothness, flatness, straightness and its jade-green color.
[ترجمه ترگمان]ظاهر چای Longjing با یکنواختی، صافی، straightness و رنگ یشم سبز آن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]ظاهر چای Longjing با صاف بودن، مسطح بودن، راستی و رنگ ژله ی سبز آن مشخص می شود

14. With silk it contests the chromo for smoothness.
[ترجمه ترگمان]آن را با پارچه های ابریشمی به خاطر نرمی و نرمی contests می کرد
[ترجمه گوگل]با ابریشم، کروم را برای صاف بودن مسابقه می دهد

15. In this paper, we introduce a mirror smoothness surveying instrument which is designed from the principle of mirror Moire topography.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما یک ابزار بررسی نرمی را معرفی می کنیم که از اصل of Moire mirror طراحی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک ابزار سنجش آشکارسازی آینه ارائه شده است که از اصل آینه توپوگرافی مایر طراحی شده است

پیشنهاد کاربران

روانی، روان بودن


کلمات دیگر: