1. may i see your authorization for this?
آیا ممکن است مجوز قانونی خود را برای این کار ارائه دهید؟
2. we couldn't even send a cable without government authorization
بدون اجازه ی دولت حتی نمی توانستیم تلگراف بفرستیم.
3. You need special authorization to park here.
[ترجمه ترگمان]تو به اجازه ویژه برای پارک کردن اینجا نیاز داری
[ترجمه گوگل]برای پارک اینجا باید مجوز ویژه ای داشته باشید
4. You will need prior authorization from your bank.
[ترجمه ترگمان]شما به مجوز قبلی از بانک خود نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]شما مجوز قبلی از بانک خود دارید
5. Anglers are required to obtain prior authorization from the park keeper.
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن مجوز قبلی از نگهدارنده پارک، Anglers لازم است
[ترجمه گوگل]ماهیگیران مجبورند اجازه قبلی از نگهبان پارک بگیرند
6. This information cannot be disclosed without authorization from a minister.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات را نمی توان بدون اجازه وزیر فاش کرد
[ترجمه گوگل]این اطلاعات را نمی توان بدون مجوز یک وزیر افشا کرد
7. It's annoying to have to get authorization for spending such piddling amounts of money.
[ترجمه ترگمان]برای این آزاردهنده است که اجازه بدهید برای خرج کردن چنین مقدار زیادی پول مجوز بگیرید
[ترجمه گوگل]این مزاحم است که مجوز برای پرداخت چنین مبلغی پولی را داشته باشید
8. You cannot take a day off without authorization.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید بدون اجازه یک روز مرخصی بگیرید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید روزانه را بدون مجوز بگیرید
9. The government will probably refuse authorization under these conditions.
[ترجمه ترگمان]دولت احتمالا اجازه امتناع از این شرایط را رد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت احتمالا از این شرایط مجوز را رد میکند
10. The change of plan would require authorization from the minister.
[ترجمه ترگمان]تغییر برنامه نیازمند اعطای مجوز از جانب وزیر است
[ترجمه گوگل]تغییر طرح نیاز به مجوز از وزیر است
11. May I see your authorization for this?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید این اجازه را به شما بدهم؟
[ترجمه گوگل]ممکن است مجوز شما برای این را ببینم
12. Children may not leave the building without the authorization of the principal.
[ترجمه ترگمان]کودکان ممکن است ساختمان را بدون اجازه مدیر ترک نکنند
[ترجمه گوگل]کودکان ممکن است ساختمان را بدون مجوز مدرک ترک کنند
13. Formal authorization for the trip was given last week.
[ترجمه ترگمان]مجوز رسمی برای این سفر در هفته گذشته داده شد
[ترجمه گوگل]مجوز رسمی برای سفر هفته گذشته داده شد
14. You may not enter the security area without authorization.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است بدون اجازه وارد حوزه امنیتی نشوید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید بدون مجوز وارد منطقه امنیتی شوید
15. He asked for authorization to proceed with the plan.
[ترجمه ترگمان]از او اجازه خواست تا با این برنامه پیش برود
[ترجمه گوگل]او خواستار اجازه برای ادامه برنامه بود