1. a throwaway bottle
بطری دورانداختنی
2. Don’t throw away the apple because of the core.
[ترجمه mari] جامعه ی مصرف گرای ما باید به بازیافت مواد تشویق شود
[ترجمه Saba] سیب را به دلیل داشتن هسته دور نیندازید
[ترجمه فاطمه] بخاطر داشتن هسته سیب را دور نیدازید
[ترجمه Tiam.htp] سیب را بدلیل داشتن هسته دور نیندازید.
[ترجمه پارسا میریوسفی] سیب را دور نریزید به دلیل داشتن هسته
[ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور نکنید
[ترجمه گوگل]به دلیل هسته، سیب را دور نیندازید
3. Throw away the apple because of the core.
[ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور بیندازید
[ترجمه گوگل]به دلیل هسته، سیب را بردارید
4. Your life is too valuable to throw away.
[ترجمه ارغوان] زندگی تو برای دور انداختن بیش از حد با ارزش است
[ترجمه ترگمان]زندگی تو خیلی با ارزش است که دور بریزی
[ترجمه گوگل]زندگی تو بیش از حد ارزشمند است برای دور انداختن
5. You can throw away any excess.
[ترجمه Tiam.htp] تو میتونیذهر چیز اضافه ای رو دور بندازی
[ترجمه ترگمان] میتونی هر excess رو دور بندازی
[ترجمه گوگل]شما می توانید هر گونه اضافی را دور بریزید
6. I'm not advising you to throw away your makeup or forget about your appearance.
[ترجمه ترگمان]من توصیه نمی کنم که you را دور بیندازی و یا ظاهرت را فراموش کنی
[ترجمه گوگل]من توصیه نمی کنم که آرایش خود را دور بریزید و یا ظاهر خود را فراموش کنید
7. I should know by now not to throw away the directions until we've finished cooking.
[ترجمه ترگمان]از این به بعد باید تا وقتی که آشپزی را تمام کردیم، مسیر را دور نکنم
[ترجمه گوگل]حالا باید بدانید تا زمانی که پختن نداشته اید، دستورالعمل ها را دور نیندازید
8. Sort out any clothes you want to throw away and give them to me.
[ترجمه ترگمان]لباسی را که دوست داری دور بیندازی و آن ها را به من بدهی
[ترجمه گوگل]هر گونه لباسهایی را که میخواهید پرتاب کنید، مرتب کنید و آنها را به من بدهید
9. She couldn't bear to throw away anything that might come in useful one day.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست هر چیزی را که ممکن بود به درد بخورد، از بین ببرد
[ترجمه گوگل]او نمی تواند تحمل کند تا چیزی را که ممکن است در یک روز مفید باشد، بریزد
10. So when are you going to throw away those old magazines of yours?
[ترجمه ترگمان]پس کی می خواهی آن مجلات قدیمی را از خودت دور کنی؟
[ترجمه گوگل]پس چه زمانی می خواهید مجلات قدیمی خود را از بین ببرید؟
11. It is a waste to throw away good food.
[ترجمه ترگمان]هدر دادن غذای خوب به هدر می رود
[ترجمه گوگل]این زباله است که غذای خوب را از بین ببرد
12. Throw away clothes you don't wear - be ruthless.
[ترجمه ترگمان]لباس هایی را که به تن ندارید دور بریزید
[ترجمه گوگل]لباس هایی را که پوشانده اید دور ننشینید - بی رحمانه باشید
13. Just a stone's throw away is the City Art Gallery.
[ترجمه ترگمان]فقط یک پرتاب سنگی به دور گالری هنر شهر است
[ترجمه گوگل]فقط یک پرتاب سنگ از شهر گالری هنر است
14. I had to throw away the uneaten food.
[ترجمه Judi] من مجبور شدم غذای نخورده را دور بریزم ( بیاندازم )
[ترجمه ا] مجبور شدم غذام رو دور بندازم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم غذای نخورده رو پرت کنم دور
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم غذای سرخورده را دور کنم
15. They should put him in prison and throw away the key!
[ترجمه ترگمان]باید او را به زندان می انداختند و کلید را دور می انداختند!
[ترجمه گوگل]آنها باید او را در زندان بگذارند و کلیدی را دور بزنند!
16. It was only a throwaway comment.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک اظهار نظر بی هوده بود
[ترجمه گوگل]این فقط یک نظر پرتاب شد
17. Our throwaway society must be encouraged to recycle.
[ترجمه ترگمان]جامعه مصرفی ما باید تشویق به بازیافت شود
[ترجمه گوگل]جامعه ی پرتوی ما باید تشویق شود تا مجددا بازیافت شود
18. He claims people overreacted to a few throwaway lines in the article.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که مردم بیش از حد بیش از حد در مقاله بیش از حد واکنش نشان می دهند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند افرادی که بیش از حد به خطوط پرتاب شده در این مقاله پاسخ می دهند
19. Now they are producing throwaway razors.
[ترجمه ترگمان]حالا آن ها تیغ throwaway تولید می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها تولید کننده تیغه های برقی هستند
20. We live in a throwaway society .
[ترجمه ترگمان]ما در یک جامعه غیر عادی زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در جامعهای زندگی میکنیم
21. Some people overreacted to what was only a throwaway remark.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم به چیزی که فقط دور دور از دور دور بودند برخورد کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد به چیزی که فقط یک سخنرانی بی نظیر بود، واکنش نشان دادند
22. This is not merely a throwaway suggestion in the last chapter, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تنها یک پیشنهاد غیر عادی در فصل قبل نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، این تنها یک پیشنهاد پیشنهادی در فصل آخر نیست
23. But this is a throwaway society.
[ترجمه ترگمان]اما این یک جامعه بی مصرف است
[ترجمه گوگل]اما این یک جامعه پرتلاش است
24. Lopez says, a throwaway line for a throwaway job.
[ترجمه ترگمان]لوپز می گوید، یک خط غیر عادی برای یک کار غیر عادی
[ترجمه گوگل]لوپز می گوید، یک خط پرتاب برای یک کار پرتاب کننده
25. I prefer the throwaway disco rapture offered by Rozalla.
[ترجمه ترگمان]من لذت disco را که توسط Rozalla پیشنهاد شده را ترجیح می دهم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم که رؤیای دیسکو را که توسط Rozalla ارائه شده است ترجیح دهم
26. Foreigners are often amused at the throwaway spirit of British and American toasting.
[ترجمه ترگمان]خارجی ها اغلب با روحیه قابل مصرف of انگلیسی و آمریکایی سرگرم می شوند
[ترجمه گوگل]خارجی ها اغلب با روحیه ی بریتانیایی و آمریکایی سرگرم می شوند
27. The humour and throwaway lines ensure that the piece never loses its pace.
[ترجمه ترگمان]طنز و خطوط throwaway تضمین می کند که این قطعه هرگز سرعت خود را از دست نمی دهد
[ترجمه گوگل]خطوط طنز و پرتگاه اطمینان حاصل می کنند که قطعه هرگز سرعت خود را از دست نمی دهد
28. Don't throwaway just because you got banged up a bit.
[ترجمه ترگمان]دور Don فقط به این خاطر که یه خورده سرو صدا کردی
[ترجمه گوگل]فقط به خاطر اینکه شما کمی ضعیف شده اید بیرون نزنید
29. Paper cups are a kind of throwaway beverage containers.
[ترجمه ترگمان]فنجان های کاغذی نوعی ظروف نوشیدنی قابل مصرف هستند
[ترجمه گوگل]لیوان های کاغذی نوعی ظروف بی نظیری است