1. There are some wonderful trumpet and trombone solos in the piece.
[ترجمه ترگمان]یک تک solos عجیب و ترومبون wonderful در این قطعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]برخی از شاخه های ترومپت و ترومبون در قطعه وجود دارد
2. The trumpet and trombone are brass instruments.
[ترجمه ترگمان]شیپور و ترومبون سازه ای برنجی هستند
[ترجمه گوگل]ترومپت و ترومبون ابزار آلات برنجی است
3. Then from 1968-70. he played bass trombone and tuba with Doe Severinson s band.
[ترجمه ترگمان]سپس از ۱۹۶۸ تا ۷۰ او ترومبون bass و tuba با گروه دو می نواخت
[ترجمه گوگل]سپس از سال 1968 تا 1970 او باس ترومبون و توب را با گروه Doe Severinson بازی کرد
4. I imagine I was holding my trombone case, kicking at the loose pebbles in the roadway.
[ترجمه ترگمان]تصور می کنم که I در دست داشتم و با لگد به سنگریزه شل در جاده لگد می زدم
[ترجمه گوگل]من تصور می کردم که من پرونده ترومبون را نگه داشته، لگد زدن در سنگریزه شل در مسیر
5. The bass trombone and tuba play the bass in octaves.
[ترجمه ترگمان]ترومبون درهم آمیخته و tuba به طور موزونی آهنگ بم می کنند
[ترجمه گوگل]باس ترومبون و توبام باس را در اکتاو بازی می کنند
6. Anderson took up trombone at the age of eight, playing in school bands with fellow pupil and trombonist George Lewis.
[ترجمه ترگمان]اندرسون در سن هشت سالگی شروع به نواختن ترومبون کرد و در گروه های مدرسه با شاگرد و trombonist جورج لوئیس بازی کرد
[ترجمه گوگل]اندرسون در سن هشت سالگی ترومبون را در بر گرفت، در گروه های مدرسه ای با دانش آموز و ترومبونیست جورج لوئیس بازی کرد
7. Mark Bassey on trombone and lain Dixon on reeds Punchy and cogent music, with occasional flashes of humour.
[ترجمه ترگمان]مارک Bassey روی سیم های برق گیر بر فراز نیزار، music Punchy و cogent پیچیده بود، و گاه گاهی اوقات شوخی می کرد
[ترجمه گوگل]مارک باسی بر روی ترومبون و دیکسون بر روی تارهای موسیقی پانچتی و مودبانه، با گهگاه گریز از طنز
8. Cook, who tears up the steel guitar and trombone.
[ترجمه ترگمان]کوک که گیتار و ترومبون steel را می زند،
[ترجمه گوگل]کوک که گیتار فولادی و ترومبون را میشکند
9. The trombone does a dipping glissando, I get some laughs.
[ترجمه ترگمان]شیپور زنه یه دونه glissando و یکم خنده داره
[ترجمه گوگل]ترومبون glissando غوطه ور است، من برخی از خنده
10. Though primarily a singer, he sometimes plays melodeon, trombone, guitar or other instruments.
[ترجمه ترگمان]اگر چه در درجه اول یک خواننده است، گاهی اوقات melodeon، ترومبون، گیتار یا ابزار دیگر بازی می کند
[ترجمه گوگل]اگرچه در ابتدا یک خواننده بود، او گاه ملودیون، ترومبون، گیتار یا سایر ابزارها را بازی می کرد
11. The trombone is an essential musical instrument for a symphony orchestra.
[ترجمه ترگمان]ترومبون یک ابزار موسیقی ضروری برای ارکست سمفونی است
[ترجمه گوگل]ترومبون یک ساز موسیقی ضروری برای ارکستر سمفونی است
12. Trombone player Karim Elmahmoudi is a composer, and the orchestra commissioned a piece from him, which he calls "Ancient Dreams", for its first performance of the season.
[ترجمه ترگمان]نوازنده trombone کریم Elmahmoudi یک آهنگساز است، و ارکستر قطعه ای از او را سفارش داد، که او \"رویاهای باستان\" را برای اولین اجرای این فصل می خواند
[ترجمه گوگل]کریم المحمودی، بازیکن ترومبون، آهنگساز است، و ارکستر یک قطعه از او را به نام 'رویاهای باستان' به کار برد
13. Shorty oscillates between trombone and trumpet solos, with the latter unsurprisingly cutting through with greater agility.
[ترجمه ترگمان]شورتی بین ترومپت و ترومپت، با the که با چابکی بیشتری از آن عبور می کنند
[ترجمه گوگل]کمپوت بین ترومبون و سولو ترومپت نوسان می کند، و این دومین نتیجه بی نظیر با چابکی بیشتر می شود
14. The main orchestral brass instruments are the horn, trumpet, trombone, and tuba.
[ترجمه ترگمان]سازه ای بادی اصلی بوق، شیپور، ترومبون، و tuba هستند
[ترجمه گوگل]سازهای اصلی ارکستر برنج شاخ، ترومپت، ترومبون و توب هستند