حساب قابل پرداخت
accounts payable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• account which shows the current debts of a business
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] حسابهای پرداختنی
[کامپیوتر] حسابهای قابل پرداخت - صورت حسابهایی که باید پرداخت شوند
[ریاضیات] حساب بستانکاران، حساب های قابل پرداخت، حساب پرداختنی، حساب های پرداختنی، حساب های بستانکاران
[کامپیوتر] حسابهای قابل پرداخت - صورت حسابهایی که باید پرداخت شوند
[ریاضیات] حساب بستانکاران، حساب های قابل پرداخت، حساب پرداختنی، حساب های پرداختنی، حساب های بستانکاران
جملات نمونه
1. The financial administrative functions include budgeting, accounts payable, accounts receivable, general ledger, payroll and personnel.
[ترجمه ترگمان]عملکردهای اداری مالی شامل بودجه بندی، حساب های پرداختنی، حساب های دریافتنی، دفترکل، حقوق و پرسنل می شود
[ترجمه گوگل]توابع اداری مالی عبارتند از: بودجه بندی، حساب های قابل پرداخت، بدهی های حساب، سرشماری عمومی، حقوق و دستمزد و پرسنل
[ترجمه گوگل]توابع اداری مالی عبارتند از: بودجه بندی، حساب های قابل پرداخت، بدهی های حساب، سرشماری عمومی، حقوق و دستمزد و پرسنل
2. If discounts are offered but not taken, accounts payable have a very definite cost.
[ترجمه ترگمان]اگر تخفیف پیشنهاد شود اما پرداخت نشود، حساب های قابل پرداخت دارای هزینه بسیار مشخصی هستند
[ترجمه گوگل]اگر تخفیف ارائه می شود، اما قبول نمی شود، حساب های قابل پرداخت هزینه بسیار مشخصی دارند
[ترجمه گوگل]اگر تخفیف ارائه می شود، اما قبول نمی شود، حساب های قابل پرداخت هزینه بسیار مشخصی دارند
3. Is the accounts payable register reconciled regularly with the general ledger control account?
[ترجمه ترگمان]آیا حساب حساب های پرداختنی به طور منظم با حساب کنترل دفترکل تطبیق داده می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا حساب های پرداخت قابل قبول به طور منظم با حساب کنترلی عمومی برگزار می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا حساب های پرداخت قابل قبول به طور منظم با حساب کنترلی عمومی برگزار می شود؟
4. CeBuSoft Accounting Information System - Accounts Payable, Accounts Receivable, Inventory System and Bank Reconciliation.
[ترجمه ترگمان]CeBuSoft حسابداری سیستم اطلاعات حسابداری حساب های بانکی، حساب های بانکی، سیستم فهرست و آشتی بانک
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعات حسابداری CeBuSoft - حساب های قابل پرداخت، بدهی ها، سیستم موجودی و تطبیق بانک
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعات حسابداری CeBuSoft - حساب های قابل پرداخت، بدهی ها، سیستم موجودی و تطبیق بانک
5. Long - term accounts payable shall be accounted at actual amounts.
[ترجمه ترگمان]حساب های بلند مدت قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]بدهی های بلند مدت باید در مقادیر واقعی حساب شود
[ترجمه گوگل]بدهی های بلند مدت باید در مقادیر واقعی حساب شود
6. The main current liabilities are accounts payable and accrued expenses.
[ترجمه ترگمان]بدهی های جاری اصلی حساب های پرداختنی و قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]بدهی های فعلی اصلی حساب های قابل پرداخت و هزینه های جمع آوری شده است
[ترجمه گوگل]بدهی های فعلی اصلی حساب های قابل پرداخت و هزینه های جمع آوری شده است
7. Accounts payable is created when a firm deals with supplies who extend credit.
[ترجمه ترگمان]حساب های پرداختنی زمانی ایجاد می شود که یک شرکت با لوازمی که اعتبار را گسترش می دهند سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]حساب های قابل پرداخت زمانی ایجاد می شود که یک شرکت با منابع مورد نیاز که اعتبار را گسترش می دهند، ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]حساب های قابل پرداخت زمانی ایجاد می شود که یک شرکت با منابع مورد نیاز که اعتبار را گسترش می دهند، ایجاد می شود
8. Notes and accounts payable with repayment period beyond one year or one operation cycle.
[ترجمه ترگمان]یادداشت ها و حساب های قابل پرداخت با دوره بازپرداخت بیش از یک سال یا یک چرخه عملیات
[ترجمه گوگل]یادداشت ها و حساب های قابل پرداخت با دوره بازپرداخت بیش از یک سال یا یک دوره عملیاتی
[ترجمه گوگل]یادداشت ها و حساب های قابل پرداخت با دوره بازپرداخت بیش از یک سال یا یک دوره عملیاتی
9. All the accounts payable balances were aged within 30 days.
[ترجمه ترگمان]تمام حساب های پرداختنی در عرض ۳۰ روز در حال افزایش بودند
[ترجمه گوگل]تمام حساب های قابل پرداخت حساب شده در طی 30 روز به سن منجر شد
[ترجمه گوگل]تمام حساب های قابل پرداخت حساب شده در طی 30 روز به سن منجر شد
10. This shall include purchasing, accounts receivable, cash sales, accounts payable, credit control, costing, ledger and payroll.
[ترجمه ترگمان]این شامل خرید، حساب های دریافتنی، فروش نقدی، حساب های قابل پرداخت، کنترل اعتبار، هزینه، دفترداری و حقوق است
[ترجمه گوگل]این شامل خرید، دریافت بدهی، فروش نقدی، حسابرس قابل پرداخت، کنترل اعتبار، هزینه، سرفیس و حقوق و دستمزد است
[ترجمه گوگل]این شامل خرید، دریافت بدهی، فروش نقدی، حسابرس قابل پرداخت، کنترل اعتبار، هزینه، سرفیس و حقوق و دستمزد است
11. Handle all other queries relating to Accounts Payable and banking transaction.
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به تمام سوالات دیگر مربوط به حساب های بانکی و تراکنش های بانکی
[ترجمه گوگل]تمام سؤال های دیگر مرتبط با معامله حساب بانکی و بانکی را مدیریت کنید
[ترجمه گوگل]تمام سؤال های دیگر مرتبط با معامله حساب بانکی و بانکی را مدیریت کنید
12. The difference is that accounts payable are for bills the company receives from other businesses. And accrued expenses are accounting entries a company makes in anticipation of being billed.
[ترجمه ترگمان]تفاوت این است که حساب ها قابل پرداخت برای صورت حساب ها هستند که شرکت از شرکت های دیگر دریافت می کند و هزینه های ناشی از آن ورودی های حسابداری است که یک شرکت پیش بینی می کند که به آن مراجعه شود
[ترجمه گوگل]تفاوت این است که حساب های قابل پرداخت برای صورتحساب هایی است که شرکت از دیگر کسب و کارها دریافت می کند و هزینه های جمع آوری شده حسابهایی است که شرکت پیش بینی می کند که صورتحسابی داشته باشند
[ترجمه گوگل]تفاوت این است که حساب های قابل پرداخت برای صورتحساب هایی است که شرکت از دیگر کسب و کارها دریافت می کند و هزینه های جمع آوری شده حسابهایی است که شرکت پیش بینی می کند که صورتحسابی داشته باشند
13. Responsible for the expense report and Accounts Payable.
[ترجمه ترگمان]مسیول گزارش هزینه و حساب های پرداختنی است
[ترجمه گوگل]مسئول گزارش هزینه و حساب قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]مسئول گزارش هزینه و حساب قابل پرداخت است
14. For example, enterprises which have foreign currency loan, accounts payable and other debt will get benefit from it, but which have foreign currency asset will suffer from the loss.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، شرکت هایی که وام ارزی خارجی دارند حساب های قابل پرداخت است و دیگر بدهی از آن بهره مند خواهند شد، اما این سرمایه گذاران ارز خارجی از دست دادن آن رنج خواهند برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شرکت هایی که وام ارز خارجی دارند، حساب های قابل پرداخت و سایر بدهی ها از آن سود می برند، اما دارایی ارز خارجی از زیان رنج خواهد برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شرکت هایی که وام ارز خارجی دارند، حساب های قابل پرداخت و سایر بدهی ها از آن سود می برند، اما دارایی ارز خارجی از زیان رنج خواهد برد
15. Examples are accounts payable, notes payable, the current portion of long-term debt, and various accrued items such as salaries payable and taxes payable.
[ترجمه ترگمان]مثال ها شامل حساب های قابل پرداخت، یادداشت های قابل پرداخت، بخش فعلی بدهی بلند مدت، و آیتم های مربوط متنوع از قبیل حقوق قابل پرداخت است و قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]نمونه هایی شامل حساب های قابل پرداخت، یادداشت های قابل پرداخت، بخش فعلی بدهی های بلند مدت و اقلام مختلف جمع آوری شده مانند پرداخت حقوق و مالیات قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]نمونه هایی شامل حساب های قابل پرداخت، یادداشت های قابل پرداخت، بخش فعلی بدهی های بلند مدت و اقلام مختلف جمع آوری شده مانند پرداخت حقوق و مالیات قابل پرداخت است
پیشنهاد کاربران
حسابهای پرداختنی
کلمات دیگر: