1. a turnover collar
یقه ی برگردان
2. inventory turnover
گردش کالا در یک دوره ی مالی
3. The company had a turnover of £ 8 million.
[ترجمه پارسا] حجم معاملات این شرکت هشت میلیون پوند بود.
[ترجمه کیوان م.] این شرکت گردش مالی 8 میلیون پوندی داشت.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حدود ۸ میلیون پوند سرمایه داشت
[ترجمه گوگل]این شرکت دارای 8 میلیون پوند بود
4. The illicit drugs industry has an annual turnover of some £200 bn.
[ترجمه ترگمان]صنعت غیرقانونی مواد مخدر، گردش سالیانه حدود ۲۰۰ میلیارد پوند را دارد
[ترجمه گوگل]صنعت مواد مخدر غیر قانونی گردش مالی سالیانه حدود 200 میلیارد پوند است
5. We have a fast turnover of stock.
[ترجمه ترگمان]ما گردش سریع سهام داریم
[ترجمه گوگل]ما دارایی سریع سهام داریم
6. The combined turnover of both businesses has doubled in the last two years.
[ترجمه ترگمان]گردش مالی هر دو کسب وکار در دو سال گذشته دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]حجم معاملات ترکیبی هر دو شرکت در دو سال گذشته دو برابر شده است
7. The seven companies have an aggregate turnover of £ 2 million.
[ترجمه ترگمان]هفت شرکت گردش مالی ۲ میلیون پوند را در دست دارند
[ترجمه گوگل]هفت شرکت گردش مالی کل 2 میلیون �
8. We aim for a quick turnover of stock in our stores.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گردش سریع سهام در فروشگاه های خود هستیم
[ترجمه گوگل]ما برای گردش سریع سهام در فروشگاه های ما هدف است
9. The firm has an annual turnover of $75 million.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حدود ۷۵ میلیون دلار هزینه دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت گردش مالی سالیانه 75 میلیون دلار دارد
10. Our turnover actually increased last year.
[ترجمه ترگمان]حجم معاملات ما در واقع در سال گذشته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]گردش مالی ما در سال گذشته افزایش یافته است
11. By slow degrees, the company's turnover dwindled to nothing.
[ترجمه ترگمان]کم کم پول شرکت به هیچ چیز تبدیل نشده بود
[ترجمه گوگل]با کاهش آهسته، گردش مالی این شرکت به هیچ وجه کاهش نیافته است
12. Our average daily turnover is about £300.
[ترجمه ترگمان]متوسط گردش روزانه ما حدود ۳۰۰ پوند است
[ترجمه گوگل]میانگین فروش روزانه ما حدود 300 پوند است
13. The inner city has a rapid population turnover.
[ترجمه ترگمان]این شهر درونی، گردش و گردش سریع جمعیت دارد
[ترجمه گوگل]شهر داخلی گردش مالی سریع دارد
14. Special offers help to ensure a fast turnover of stock.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد ویژه به حصول اطمینان از گردش سریع سهام کمک می کند
[ترجمه گوگل]پیشنهادات ویژه برای اطمینان از گردش سهام سریع سهام کمک می کند
15. Current guesstimates are that the company's turnover will increase by 7% this year.
[ترجمه ترگمان]guesstimates فعلی این است که میزان گردش مالی این شرکت در سال جاری به میزان ۷ درصد افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]پیش بینی های جاری این است که در سال جاری میزان فروش این شرکت 7 درصد افزایش خواهد یافت
16. Turnover reached $2 billion in the 12 months to September.
[ترجمه ترگمان]Turnover در ۱۲ ماه گذشته به ۲ میلیارد دلار رسید
[ترجمه گوگل]گردش 12 ماهه تا سپتامبر به 2 میلیارد دلار رسید
17. The company's annual turnover is somewhere around £70. 7 million.
[ترجمه ترگمان]درآمد سالیانه این شرکت حدود ۷۰ پوند است ۷ میلیون
[ترجمه گوگل]گردش مالی سالانه این شرکت در حدود 70 پوند است 7 میلیون
18. Turn over or your back will get sunburnt.
[ترجمه ترگمان]برگرد یا کمرت آفتاب سوخته می شه
[ترجمه گوگل]چرخش بیش از حد و یا پشت خود را از آفتاب سوختگی
19. He promised to turn over a new leaf and study harder.
[ترجمه ترگمان]قول داد که یک برگ جدید را ورق بزند و بیشتر مطالعه کند
[ترجمه گوگل]او وعده داده است که یک برگ جدید برگردد و سخت تر مطالعه کند
20. The turbulence caused the plane to turn over.
[ترجمه ترگمان]تلاطم ناگهانی هواپیما باعث چرخش هواپیما شد
[ترجمه گوگل]آشفتگی باعث شد که هواپیما به نوبه خود به سرانجام برسد
21. Icebergs are notoriously unstable and are likely to turn over.
[ترجمه ترگمان]کوهه ای یخی بسیار ناپایدار هستند و به احتمال زیاد در حال تغییر هستند
[ترجمه گوگل]یخ زده ها عموما ناپایدار هستند و به احتمال زیاد به نوبه خود
22. I see fatherhood as a chance to turn over a new leaf.
[ترجمه ترگمان]من پدر بودن رو به عنوان یه شانس برای تبدیل شدن به یه برگ جدید می بینم
[ترجمه گوگل]من پدر و مادر را به عنوان فرصتی برای تبدیل شدن به یک برگ جدید می بینم
23. You may now turn over your papers.
[ترجمه ترگمان]حالا می توانید papers را ورق بزنید
[ترجمه گوگل]اکنون شما می توانید مقالات خود را تبدیل کنید
24. To whom should we turn over the key when we leave here?
[ترجمه ترگمان]وقتی ما اینجا رو ترک می کنیم به کی باید کلید رو تحویل بدیم؟
[ترجمه گوگل]وقتی ما اینجا را ترک کنیم، چه کسی باید کلید را عوض کنیم؟
25. Whenever he's on TV, I turn over.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که او در تلویزیون است، من بر می گردم
[ترجمه گوگل]هر زمان که او در تلویزیون است، من تبدیل می شوم
26. A supermarket will turn over its stock very rapidly.
[ترجمه ترگمان]یک سوپرمارکت به سرعت سهام خود را تحویل خواهد داد
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت بیش از سهام خود را بسیار سریع تبدیل خواهد شد
27. You may turn over your exam papers now.
[ترجمه ترگمان]حالا میتونی برگه آزمایش هات رو تحویل بدی
[ترجمه گوگل]اکنون می توانید مقالات امتحانات خود را تغییر دهید
28. Turn over and look at the next page.
[ترجمه ترگمان]برگرد و صفحه بعدی را نگاه کن
[ترجمه گوگل]باز کردن و نگاه کردن به صفحه بعدی
29. The thief was determined to turn over a new leaf once he was released from prison.
[ترجمه ترگمان]دزد وقتی از زندان آزاد شد تصمیم گرفت که برگ جدیدی را ورق بزند
[ترجمه گوگل]هنگامی که وی از زندان آزاد شد، دزد تصمیم به تغییر یک برگ جدید پیدا کرد
30. Lay by the bad habits and turn over a new leaf.
[ترجمه ترگمان]عادات بد را کنار بگذارید و برگ جدیدی را ورق بزنید
[ترجمه گوگل]قرار دادن عادت های بد و تبدیل شدن به یک برگ جدید