کلمه جو
صفحه اصلی

top hat


(مردانه) کلاه سیلندر، کلاه مردانه استوانه ای

انگلیسی به فارسی

کلاه مردانه استوانه ای


کلاه بالا، کلاه مردانه استوانهای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a tall, cylindrical, black silk hat with a stiff narrow brim, worn by men on formal occasions.

• type of formal hat with a tall round top and an upturned brim
a top hat is a tall hat with a narrow brim that men wear on very formal occasions.

دیکشنری تخصصی

[سینما] پایه کوتاه (دوربین )

مترادف و متضاد

formal hat


Synonyms: high hat, silk hat, stovepipe hat, topper


جملات نمونه

1. The bridegroom was wearing a morning suit, gloves, top hat - the works.
[ترجمه ترگمان]داماد یک کت و شلوار صبحگاهی، دستکش، کلاه لگنی بر تن داشت
[ترجمه گوگل]جادوگر یک کت و شلوار صبحانه، دستکش، کلاه بالا داشت - آثار

2. A top hat is a rare sight these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها کلاه لگنی است
[ترجمه گوگل]کلاه بالا این روزها نادر است

3. He clutched a top hat and a silver-topped cane.
[ترجمه ترگمان]کلاه لگنی به دست داشت و عصای بلندی به دست داشت
[ترجمه گوگل]او یک کلاه بالا و یک عصای نقره ای پر شده بود

4. The men all wore top hat and tails.
[ترجمه ترگمان]مردها کلاه و دم بر سر داشتند
[ترجمه گوگل]همه مردان کل کلاه و دم داشتند

5. Inside the box was a black satin top hat.
[ترجمه ترگمان]داخل جعبه کلاه ابریشمی ساتن سیاهی بود
[ترجمه گوگل]در داخل جعبه یک کلاه بالا بود ساتن سیاه

6. Beneath a top hat his face is pasty and bloated.
[ترجمه ترگمان]در زیر یک کلاه لبه دار صورتش خمیری و پف کرده است
[ترجمه گوگل]در زیر کلاه چهره اش چسبیده و پف کرده است

7. Then the wind rose again and plucked his top hat off his head and sent it bowling among the stones.
[ترجمه ترگمان]سپس باد دوباره بلند شد و کلاهش را از سرش برداشت و آن را بین سنگ ها فرستاد
[ترجمه گوگل]سپس بادی دوباره رشد کرد و کلاه بالا را از سرش برداشت و بولینگ را در بین سنگ ها فرستاد

8. He, too, wore a black top hat, a black frock coat and black trousers.
[ترجمه ترگمان]او نیز کلاهی سیاه بر سر داشت که کت و شلوار مشکی و شلوار مشکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او همچنین دارای یک کلاه سیاه بالا، یک کت سیاه و سفید و شلوار سیاه است

9. He paused inside, adjusted his top hat.
[ترجمه ترگمان]او در داخل اتاق مکث کرد و کلاهش را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]او در داخل مکث کرد و کلاه او را تنظیم کرد

10. Gentlemen will wear morning dress with top hat, or service dress.
[ترجمه ترگمان]آقایان لباس صبح را با کلاه و لباس رسمی بپوشند
[ترجمه گوگل]آقایان لباس صبحانه با کلاه بالا و یا لباس سرویس می پوشند

11. Oliver swept off his battered top hat in ironic acknowledgement of her sally.
[ترجمه ترگمان]اولیور کلاه کهنه خود را به علامت تایید تکان داد و گفت:
[ترجمه گوگل]الیور از کلاه بالاخره کتک زده خود را در تصدیق زشتی از سالی به خود جلب کرد

12. A reinforced riding top hat from Christie's costs £120 and the veil an extra £ 9
[ترجمه ترگمان]یک کلاه بزرگ سوارکاری از کریستی با قیمت ۱۲۰ پوند و تور ۹ پوند اضافی
[ترجمه گوگل]کاپیتان کریستی با هزینه 120 پوند و حجاب 9 پوند اضافی به او کمک می کند

13. Janet Flanner, cross-legged on the floor, top hat decorated with one black, one white mask.
[ترجمه ترگمان]ژانت Flanner، چهار پا روی زمین، کلاهی که با یک نقاب سیاه تزیین شده بود، یک نقاب سفید
[ترجمه گوگل]جینت فلنر، متقابل پا بر روی کف، کلاه با یک ماسک سفید و یک ماسک سفید تزئین شده است

14. The tall lantern jawed villain in top hat and tails plays an organ.
[ترجمه ترگمان]چراغ فانوسی بلند که کلاه و دم بر سر داشت ارگ نواخته می شد
[ترجمه گوگل]فانوس بلند فضانورد فکری در کلاه و دم است که یک عضو دارد

پیشنهاد کاربران

Top hat executive ب معنی هیأت بلند مرتبه، هیات عالی رتبه

کلاه انگلیسی - کلاه شعبده بازی
خیلی توی انگلیس استفاده میشه و میشده و اصلا مربوط به خود کشور انگلیسه
همون کلایی که امام تام هاردی تو سریال تابو ( taboo ) سرش داشت که خود تام هاردی انگلیسیه
برای اینکه دقیق تر متوجه بشید شکلش چجوریه میتونید موارد زیر را در گوگل سرچ کنید :
■ Tom hardy taboo
■ Mad hatter batman arkham origins
■ Penguin batman
.
یه کلاهم داریم به اسم hat که احتمالا میشناسید این اسمو
اون ارتفاعش ازین کمتره


کلمات دیگر: