soft pedal

(به ویژه در پیانو) رکاب ملایم ساز (که صدا را ملایم می کند)، (به ویژه در پیانو) رکاب ملایم ساز را به کار بردن، (صدا را) ملایم کردن، در پیانو رکاب تخفیف صدا، وسیله خفه کردن صدا، بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن، مبهم کردن

انگلیسی به فارسی

(در پیانو) رکاب تخفیف صدا، وسیله خفه کردن صدا،بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن،مبهم کردن

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: a pedal, as on a piano, used to soften musical tones.

فعل ناگذر ( intransitive verb )

حالات: soft-pedals, soft-pedaling, soft-pedaled

• : تعریف: to use the pedal on a piano that mutes the tone.

فعل گذرا ( transitive verb )

• (1) تعریف: (informal) to purposely underplay the significance of; fail to emphasize.
• متضاد: emphasize, exaggerate

- They soft-pedaled their criticism.

[ترجمه ترگمان] آن ها انتقادات خود را با pedaled نرم کردند
[ترجمه گوگل] آنها انتقاد خود را به نرمی تحمیل کردند

• (2) تعریف: to tone down or soften with the soft pedal on a piano.

• play down, minimize, reduce importance, make less important; use the soft pedal in playing piano to reduce the volume of music
pedal on a piano that reduces musical tones
if you soft-pedal, you deliberately reduce the amount of activity or pressure that you have been using to get something done.

دیکشنری تخصصی

[سینما] پدال نرم کننده

مترادف و متضاد

muter of noise

Synonyms: damper, muffler, mute pedal, noise queller, silencer, sordine, sordino, sourdine

جملات نمونه

1. Grand pianos: The soft pedal is used to change the mood of the sound from percussive to more serene and gentle when the soft pedal is depressed.

[ترجمه ترگمان]پیانو نرم: این پدال نرم برای تغییر حالت صدا از percussive به ملایم و ملایم، وقتی پدال نرم افسرده می شود، به کار می رود
[ترجمه گوگل]پیانو های بزرگ پدال نرم برای تغییر خلق و خوی صدا از لرزش به آرام تر و ملایم هنگامی که پدال نرم افسرده است استفاده می شود

2. Mostly he played drawing-room pieces and he pounds the piano in the latest fashion with gobs of pedaling and no emotion beyond the soft pedal.

[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات او قطعات پذیرایی را بازی می کرد و در آخرین مد روز با مقدار کمی پدال گاز و هیچ احساسی پشت پدال نرم پدال می زد
[ترجمه گوگل]اغلب او قطعات نقاشی را بازی می کند و آخرین پیانو را با پدیده های پدال و پدیده های نرم افزاری خلق می کند

3. Another bad habit is the over-use of the damper or soft pedal as discussed below.

[ترجمه ترگمان]یک عادت بد دیگر، استفاده بیش از اندازه از the یا پدال نرم است که در زیر توضیح داده شده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عادت های بد این است که استفاده بیش از حد از دمپر یا پدال نرم همانطور که در زیر بحث شده است

4. Thora is an avid feminist so I decided to soft pedal the issue of women's rights while she was at the meeting.

[ترجمه ترگمان]Thora یک فمینیست حریص است، بنابراین تصمیم گرفتم تا زمانی که او در جلسه بود، موضوع حقوق زنان را آرام کنم
[ترجمه گوگل]ثورا یک فمینیست مشتاق است، بنابراین من تصمیم گرفتم در رابطه با حقوق زن در هنگام جلسه به پدال نرم افزاری بپردازم

5. From the respective of technique, the detailed analysis is represented focusing on technical performance, sound, intensity, speed and soft pedal.

[ترجمه ترگمان]با استفاده از این تکنیک، تحلیل دقیق بر روی عملکرد تکنیکی، صدا، شدت، سرعت و پدال نرم نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]از تکنیک مربوطه، تجزیه و تحلیل دقیق با توجه به عملکرد فنی، صدا، شدت، سرعت و پدال نرم افزاری ارائه شده است

پیشنهاد کاربران

کم اهمین جلوه دادن چیزی
کمرنگ کردن

soft pedal ( موسیقی )
واژه مصوب: پایی کاهش
تعریف: پایی سمت چپ پیانو که باعث کاهش شدت صدا می شود

کلمات دیگر: