1. to allocate funds for housing
اختصاص دادن بودجه برای خانه سازی
2. You should allocate the same amount of time to each question.
[ترجمه محسن] شما باید به یک مقدار زمان برای هر سوال اختصاص دهید.
[ترجمه elahe] شما باید مقدار زمان یکسانی را به سئوالات اختصاص دهید
[ترجمه غزال سرخ] بهتر است زمان یکسانی را به هر سؤال اختصاص دهید.
[ترجمه ترگمان]باید همان مقدار زمان را به هر سوال اختصاص دهید
[ترجمه گوگل]شما باید هر بار یک بار به هر سوال اختصاص دهید
3. You must allocate the money carefully.
[ترجمه elahe] شما باید پول را با دقت سهم بندی کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید پول را با دقت تمام کنید
[ترجمه گوگل]شما باید پول را با دقت اختصاص دهید
4. Local authorities have to learn to allocate resources efficiently.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی باید یاد بگیرند که منابع را به طور موثر تخصیص دهند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی باید یاد بگیرند منابع را به طور موثر اختصاص دهند
5. The manager allocate duties to the assistants.
[ترجمه ترگمان]مدیر وظایف را به دستیاران اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]مدیر مسئولیت ها را به دستیاران اختصاص می دهد
6. They will allocate funds to you if you requisition it.
[ترجمه ترگمان]اگر آن را درخواست کنید، آن ها را به شما اختصاص خواهند داد
[ترجمه گوگل]آنها اگر شما آن را درخواست کنید، وجوه را به شما اختصاص می دهند
7. The President has agreed to allocate further funds to develop the new submarine.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور با تخصیص بودجه بیشتر برای توسعه زیردریایی جدید موافقت کرده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور توافق کرده است که منابع مالی بیشتری برای توسعه زیردریایی جدید اختصاص دهد
8. The local council has/have decided not to allocate funds for the project.
[ترجمه ترگمان]شورای محلی تصمیم گرفته است که بودجه این پروژه را تخصیص ندهد
[ترجمه گوگل]شورای محلی تصمیم گرفته است که منابع مالی را برای این پروژه اختصاص ندهد
9. They intend to allocate more places to mature students this year.
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد دارند امسال بیشتر مکان ها را به دانشجویان بالغ اختصاص دهند
[ترجمه گوگل]آنها قصد دارند مکان های بیشتری را برای دانش آموزان بالغ در سال جاری اختصاص دهند
10. Our plan is to allocate one member of staff to handle appoint-ments.
[ترجمه ترگمان]برنامه ما تخصیص یک عضو پرسنل برای رسیدگی به الزامات است
[ترجمه گوگل]برنامه ما این است که یک عضو کارمند را برای رسیدگی به مأموریت اختصاص دهیم
11. In addition, they would allocate local grants and manage local parks and libraries.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، آن ها کمک های مالی محلی را تخصیص داده و پارک های محلی و کتابخانه ها را اداره خواهند کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها کمک های محلی را اختصاص داده و پارک ها و کتابخانه های محلی را مدیریت می کنند
12. Drug assistance programs allocate about $ 750 per patient every month, according to the Kaiser Family Foundation.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش بنیاد خانواده Kaiser، هر ماه ۷۵۰ دلار در هر بیمار به میزان ۷۵۰ دلار در هر بیمار اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]طبق گفته بنیاد خانواده کایزر، برنامه های کمک به مواد هر ماه حدود 750 دلار برای هر بیمار اختصاص می دهند
13. How will a local authority allocate rebates?
[ترجمه ترگمان]چگونه یک مرجع محلی تخفیف را تخصیص می دهد؟
[ترجمه گوگل]دولت محلی چگونه تخفیفات را به دست می آورد؟
14. Gliffs have notions of geometry, and can allocate and request space.
[ترجمه ترگمان]Gliffs دارای مفاهیم هندسی هستند و می توانند فضا را تخصیص داده و درخواست دهند
[ترجمه گوگل]Gliffs دارای مفاهیم هندسی است و می تواند فضای اختصاص داده و درخواست کند