کلمه جو
صفحه اصلی

timbre


معنی : دایره زنگی
معانی دیگر : (صدا) زنگ، طنین، جوهر، timbrel دایره زنگی

انگلیسی به فارسی

( timbrel ) دایره زنگی


تمبر، دایره زنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: timbral (adj.)
• : تعریف: the characteristic tonal quality of any sound, esp. a musical instrument, voice, or speech sound, regardless of its pitch or volume.
مشابه: tone

- His voice has a reedlike timbre.
[ترجمه ترگمان] صداش یه \"reedlike\" - ه
[ترجمه گوگل] صدای او دارای یک قطره بارانی است

• tone of voice, quality of sound
the timbre of a particular voice or musical instrument is the quality of sound that it has.

دیکشنری تخصصی

[سینما] تطابق طنین
[برق و الکترونیک] زنگ صدا صفت حس شنوایی که به شنونده اجازه می دهد دو صدای مشابه با شدت بلندی و ارتفاع یکسان را از یکدیگر تشخیص دهد . زنگ صدا در اصل به طیف محرک بستگی دارد . همچنین به شکل موج، فشار صدا و مکان بسامدی طیف محرک نیز بستگی دارد .

مترادف و متضاد

دایره زنگی (اسم)
tambourine, facia, timbre, timbrel, fascia

جملات نمونه

1. His voice had a deep timbre.
[ترجمه ترگمان]صدایش عمیق بود
[ترجمه گوگل]صدای او تا به حال عمیق عمیق بود

2. The timbre of the violin is far richer than that of the mouth organ.
[ترجمه ترگمان]طنین ویولن بسیار غنی تر از ارگ دهن است
[ترجمه گوگل]طوفان ویولون بسیار غنی تر از ارگ دهان است

3. He could only really recapture the timbre if he had laryngitis when the time came for shooting.
[ترجمه ترگمان]او فقط می توانست، اگر زمانی که زمان شکار فرا می رسید، صدای timbre را دوباره پس بگیرد
[ترجمه گوگل]او تنها زمانی می تواند لام زده شود که زمان لارنژیت برای تیراندازی باشد

4. He said he liked the timbre of my voice.
[ترجمه ترگمان] اون گفت از صدای من خوشش میاد
[ترجمه گوگل]او گفت که او تمبر صدای من را دوست دارد

5. She found two cellos with a nice timbre, perfect finish and undoubted charm-she plays the cello herself.
[ترجمه ترگمان]او دو cellos را با یک پایان کامل، کامل و غیرقابل undoubted پیدا کرد - او خود ویولون سل می زند - او خود ویولون سل می زند
[ترجمه گوگل]او دو ویولوشن با یک تمبر خوب، کامل و جذابیت بدون شک را پیدا کرد - او سلول خودش را بازی می کند

6. The accusing voice was changing, assuming a different timbre, resonant with menace.
[ترجمه ترگمان]صدای accusing داشت تغییر می کرد، با صدای پر طنین دار، طنین دار و پر تهدید
[ترجمه گوگل]صدای متهور در حال تغییر است، با فرض یک طوفان متفاوت که با تهدید تشدید می شود

7. It made the timbre of my voice sweeter, gentler, the cadences more lyrical.
[ترجمه ترگمان]طنین صدای من شیرین تر، ملایم تر و ملایم تر بود
[ترجمه گوگل]این ترمو از صدای من شیرین تر، شفاب تر، صدای تیزهوش تر بود

8. But her natural timbre, phrasing tendencies and intuitive inflections suggest the comparison.
[ترجمه ترگمان]اما تن طبیعی او، عبارت عبارت بودند از عبارت عبارت بودند از بیان گرایش ها و روش های شهودی، مقایسه را پیشنهاد می کنند
[ترجمه گوگل]اما تمبر طبیعی خود، گراش های بیان شده و انفعالات بصری نشان می دهد که مقایسه

9. His rich, dark timbre was chosen by 316 voters.
[ترجمه ترگمان]تن ثروتمند و تیره او توسط ۳۱۶ رای دهندگان انتخاب شد
[ترجمه گوگل]ثروتمند ثروتمند او، 316 رای دهنده انتخاب شد

10. Vocal and instrumental timbres: symbiosis Curiously, the timbre of an instrument always resembles vocal timbre.
[ترجمه ترگمان]آواز آوازی و instrumental: زنده بودن، طنین یک وسیله همیشه شبیه صدای پر طنین است
[ترجمه گوگل]timbres در صوتی و ابزاری همزیستی جالب، دایره زنگی از ابزار همیشه شبیه دایره زنگی آوازی

11. I fell in love with the subtly plaintive timbre of the Qiang flute.
[ترجمه ترگمان]من عاشق این فلوت نوعی فلوت وار با صدای ضعیف فلوت شدم
[ترجمه گوگل]من عاشق تومب طعنه آمیز تلخ فلیت کیانگ شدم

12. Resonance give volume and timbre to voice and strengthen its sonority.
[ترجمه ترگمان]رزونانس صدا را به صدا می دهد و صدایش را تقویت می کند و صدایش را قوی تر می کند
[ترجمه گوگل]رزونانس صدا و صدای بلند را به صدا می دهد و صدای آن را تقویت می کند

13. Do you know how to judge piano timbre?
[ترجمه ترگمان]بلدی با صدای timbre قضاوت کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که چگونه قاعده پیانو را قضاوت کنید؟

14. The shimmering timbre of her voice projected effortlessly.
[ترجمه ترگمان]صدای پر طنین صدای او به آسودگی کشیده شد
[ترجمه گوگل]لحن مات و مبهوت از صدای او زحمت کشید

15. He has a wonderful singing voice, with a rich timbre and resonant tone.
[ترجمه ترگمان]صدای آواز بسیار جذابی دارد، با صدای پر طنین و طنین طنین دار
[ترجمه گوگل]او یک آواز فوق العاده آواز، با لحن ثروتمند و تکان دهنده غنی دارد

پیشنهاد کاربران

دایره زنگی

طنین

رنگ صدا - زنگ صدا

آهنگ صدا


کلمات دیگر: