• first stage of testing a product by a company before releasing a beta test
alpha test
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] آزمون آلفا .
جملات نمونه
1. This alpha test event marks the final test before we enter Open Beta Phase on the 5th Dec 2008 at 1400hrs.
[ترجمه ترگمان]این رویداد آزمایش آلفا، آزمایش نهایی را قبل از ورود به فاز بتا در پنجم دسامبر ۲۰۰۸ در ۱۴۰۰ ساعت نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این رویداد تست آلفا تست نهایی را قبل از ورود به مرحله باز بتا در 5 دسامبر 2008 ساعت 1400 نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این رویداد تست آلفا تست نهایی را قبل از ورود به مرحله باز بتا در 5 دسامبر 2008 ساعت 1400 نشان می دهد
2. First of all, the Alpha test of the expansion will not start this week and probably won't start before some time.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، آزمایش آلفا از گسترش این هفته شروع نخواهد شد و احتمالا قبل از مدتی شروع نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اول از همه، آزمون آلفا از گسترش این هفته آغاز نخواهد شد و احتمالا قبل از مدتی شروع نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اول از همه، آزمون آلفا از گسترش این هفته آغاز نخواهد شد و احتمالا قبل از مدتی شروع نخواهد شد
3. Version 0. 1X (alpha test) can search only for documents containing every word in a given set.
[ترجمه ترگمان]نسخه ۰ ۱ X (آزمایش آلفا)می تواند تنها برای اسناد حاوی هر کلمه در یک مجموعه داده جستجو کند
[ترجمه گوگل]نسخه 0 1X (تست آلفا) می تواند فقط برای اسناد حاوی هر کلمه در یک مجموعه داده جستجو کند
[ترجمه گوگل]نسخه 0 1X (تست آلفا) می تواند فقط برای اسناد حاوی هر کلمه در یک مجموعه داده جستجو کند
4. You hype your Alpha test so much at work that your co-workers think it's a qualifying event for Nationals.
[ترجمه ترگمان]شما در مورد آزمایش آلفا این قدر شدید است که همکاران شما فکر می کنند که این یک رویداد مقدماتی برای مهاجران است
[ترجمه گوگل]شما تست آلفا خود را بسیار در کار است که همکاران شما فکر می کنند این رویداد واجد شرایط برای ملیت ها است
[ترجمه گوگل]شما تست آلفا خود را بسیار در کار است که همکاران شما فکر می کنند این رویداد واجد شرایط برای ملیت ها است
5. Thewebsite's source says that it will be a "small, alpha test" but doesnot detail what the product will actually be.
[ترجمه ترگمان]منبع Thewebsite می گوید که این یک آزمایش \"کوچک و آلفا\" خواهد بود اما جزئیات آن چیزی که محصول در واقع خواهد بود نیست
[ترجمه گوگل]منبع این وبسایت می گوید که این یک آزمایش کوچک و آلفا خواهد بود، اما جزئیات دقیقی از آنچه محصول در واقع دارد نیست
[ترجمه گوگل]منبع این وبسایت می گوید که این یک آزمایش کوچک و آلفا خواهد بود، اما جزئیات دقیقی از آنچه محصول در واقع دارد نیست
6. In order to check the job value questionnaire, the author make a alpha test on every factor.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی پرسشنامه ارزش شغلی، مولف یک آزمایش آلفا را روی هر عامل انجام می دهد
[ترجمه گوگل]برای بررسی پرسشنامه ارزش کاری، نویسنده یک آزمون آلفای بر روی هر عامل می دهد
[ترجمه گوگل]برای بررسی پرسشنامه ارزش کاری، نویسنده یک آزمون آلفای بر روی هر عامل می دهد
پیشنهاد کاربران
alpha test ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: آزمون الف
تعریف: اولین مرحله از آزمایش محصول نرمافزاری جدید که معمولاً کارشناسان شرکت تولیدکننده در آن شرکت انجام میدهند
واژه مصوب: آزمون الف
تعریف: اولین مرحله از آزمایش محصول نرمافزاری جدید که معمولاً کارشناسان شرکت تولیدکننده در آن شرکت انجام میدهند
کلمات دیگر: