کلمه جو
صفحه اصلی

cross reference


مراجعه متقابل، مراجعه از فهرستی به فهرست دیگر

انگلیسی به فارسی

مراجعه متقابل، مراجعه از فهرستی به فهرست دیگر


ارجاع متقابل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a reference from one part of a book, index, or file to another part containing additional or related information.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: cross-references, cross-referencing, cross-referenced
• : تعریف: to supply with cross references.

• reference made from one part of a book or record to another part of the same book or record
a cross-reference is a note in a book which tells you that there is relevant or more detailed information in another part of the book.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] عطف متقابل
[کامپیوتر] ارجاع متقابل
[برق و الکترونیک] ارجاع متقابل

جملات نمونه

1. Cross references for the search term chosen can also be selected by menu.
[ترجمه ترگمان]ارجاعات متقابل برای واژه جستجو را نیز می توان با منوی انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]مراجع صلیبی برای عبارت جستجو نیز می توانند از طریق منو انتخاب شوند

2. Cross reference - which requires the disambiguation of word senses in the definitions to control the spread of activation caused by cross-referencing.
[ترجمه ترگمان]مرجع متقابل - که به ابهام زدایی معنایی کلمات در تعاریف نیاز دارد تا گسترش فعالیت ناشی از ارجاع متقابل را کنترل نماید
[ترجمه گوگل]مرجع صلیبی - که به تعبیر واژگان واژگانی در تعاریف نیاز دارد تا کنترل گسترش گسترش فعالیتهای مرتبط با ارجاع را انجام دهد

3. Good lecturers will often make cross references to earlier lectures.
[ترجمه ترگمان]مربیان خوب اغلب اشارات متقاطع را به سخنرانی های قبلی تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]استادان خوب، اغلب ارجاعات متقابل به سخنرانی های قبلی ارائه می دهند

4. Students fill in diaries on a rota basis, with regular cross referencing to check on the accuracy of the entries.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان دفترچه خاطرات روزانه را با ارجاع متقابل مرتب برای بررسی صحت ورودی های فهرست پر می کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان روزانه را به صورت روتاری پر می کنند، با ارجاع منظم به دقت برای صحت ورودی ها

5. A dagger is a character used indicate a cross reference or a footnote.
[ترجمه ترگمان]یک خنجر یک ویژگی است که برای اشاره به یک مرجع متقاطع یا یک پاورقی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک کرگدن شخصیتی است که مورد استفاده قرار می گیرد، یک مرجع متقابل یا یک پاورقی است

6. The cross reference for the specified naming context could not be found.
[ترجمه ترگمان]مرجع عرضی برای متن نامگذاری مشخص شده را نمی توان یافت
[ترجمه گوگل]مرجع متقابل برای زمینه نامگذاری مشخص شده یافت نشد

7. The specified naming context is missing a cross reference.
[ترجمه ترگمان]متن نامگذاری مشخص شده، یک مرجع متقاطع را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]متن نامگذاری مشخص دارای مرجع متقابل است

8. It is not permitted to delete a master cross reference.
[ترجمه ترگمان]حذف یک مرجع عبور اصلی مجاز نیست
[ترجمه گوگل]مجاز به حذف مرجع متقاطع مجاز نیست

9. A cross reference already exists.
[ترجمه ترگمان]یک مرجع صلیبی از قبل وجود دارد
[ترجمه گوگل]مرجع متقابل در حال حاضر وجود دارد

10. The fridge of the future would then be able to cross reference and act on this data - reducing the ingredients used in future meal suggestions and helping to minimise food waste.
[ترجمه ترگمان]در یخچال آینده قادر به گذشتن از مرجع و عمل بر روی این داده ها - کاهش مواد مورد استفاده در وعده های غذایی آینده و کمک به به حداقل رساندن هدر رفتن مواد غذایی خواهد بود
[ترجمه گوگل]یخچال آینده می تواند مرجع را متقبل شود و بر روی این داده ها کار کند - کاهش ترکیبات مورد استفاده در پیشنهادات غذا در آینده و کمک به کاهش زباله های مواد غذایی

11. Or is it that fat goes with stock breeder and Bert was a Fat stock breeder. And finally cross reference.
[ترجمه ترگمان]یا این که چربی با پرورش دهنده سهام همراه می شود و برت یک پرورش دهنده چربی است و در نهایت از یک مرجع متقاطع استفاده کنید
[ترجمه گوگل]یا آن است که چربی می رود با پرورش دهندگان سهام و برت یک پرورش دهنده سهام چربی است

پیشنهاد کاربران

پیوند متقابل، اشاره متقابل

ارجاع درون متنی

تقابل نظیر به نظیر


کلمات دیگر: