کلمه جو
صفحه اصلی

chinese


معنی : چینی، چینی ها، زبان چینی، چینی ها، چینی
معانی دیگر : اهل کشور چین، از نژاد چینی، چینی زاده، زبان چینی مندارین، هر یک از گویش های عمده ی زبان چینی (مثل کانتونی)، خانواده ی زبان های چینی، چینی ها درجمع ومفرد

انگلیسی به فارسی

چینی، چینی‌ها (در جمع و مفرد)، زبان چینی


چینی ها، چینی، زبان چینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Chinese
(1) تعریف: a native or citizen of China, or a descendant thereof.

(2) تعریف: the standard language of that country, based on the speech of Beijing; Mandarin.

(3) تعریف: any of the languages of China, singly or as a group.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to China or its people, culture, languages, or the like.
مشابه: celestial

• native or resident of china; the chinese people
of or pertaining to china
language spoken in china
chinese means belonging or relating to china.
the chinese are the people who come from china.
chinese is the main language spoken by people who live in china.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] چینی

مترادف و متضاد

چینی (اسم)
chinese

چینی ها (اسم)
chinese

زبان چینی (اسم)
chinese

چینی ها (صفت)
chinese

چینی (صفت)
china, porcelain, chinese

جملات نمونه

1. The chinese word for crisis is divided into two characters, one meaning danger and the other meaning opportunity.
[ترجمه ترگمان]واژه چینی برای بحران به دو شخصیت تقسیم می شود که یک معنی به معنای خطر و دیگری به معنای فرصت است
[ترجمه گوگل]کلمه چینی برای بحران به دو کاراکتر تقسیم شده است، یکی خطر و دیگری فرصت معنی است

2. He was my only Chinese companion during my stay in Australia.
[ترجمه ترگمان]او تنها همدم من در استرالیا در استرالیا بود
[ترجمه گوگل]او در طول اقامت من در استرالیا تنها همراه چینی بود

3. Chinese vases are disposed around the gallery.
[ترجمه ترگمان]گلدان های چینی دور و بر گالری هستند
[ترجمه گوگل]گلدانهای چینی در اطراف گالری قرار دارند

4. The Chinese make a point of their personal honor.
[ترجمه ترگمان]چینی ها به افتخار شخصی خود اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]چینی ها نقطه ای از افتخار شخصی خود را نشان می دهند

5. The Chinese political system has evolved over a long period of time.
[ترجمه ترگمان]سیستم سیاسی چین در طول یک دوره زمانی طولانی تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]نظام سیاسی چینی در طی مدت زمان طولانی تکامل یافته است

6. The embassy will continue discussions with the Chinese government.
[ترجمه ترگمان]سفارت به مذاکرات با دولت چین ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]این سفارت با دولت چین همکاری خواهد کرد

7. Chinese commodities available for export are varied.
[ترجمه ترگمان]کالاهای چینی موجود برای صادرات متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]کالاهای چینی موجود برای صادرات متنوع هستند

8. The characters in Chinese writing look like small pictures.
[ترجمه ترگمان]حروف در نوشته های چینی شبیه نقاشی های کوچک هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت های چینی نوشتن مانند عکس های کوچک

9. She authored a history of the Chinese Revolution.
[ترجمه ترگمان]او مولف تاریخچه انقلاب چین بود
[ترجمه گوگل]او نویسنده تاریخ سابقه انقلاب چینی است

10. He was my only Chinese companion during my stay in American.
[ترجمه ترگمان]اون تنها همیار من در مدت اقامت من در آمریکا بود
[ترجمه گوگل]او در طول اقامت من در آمریکا، تنها همراه چینی بود

11. Chinese civilization is one of the oldest in the world.
[ترجمه ترگمان]تمدن چین یکی از قدیمی ترین تمدن های دنیا است
[ترجمه گوگل]تمدن چینی یکی از قدیمی ترین در جهان است

12. The house is tenanted by two Chinese students.
[ترجمه ترگمان]دو دانشجوی چینی در آن قرار دارند
[ترجمه گوگل]این خانه توسط دو دانش آموز چینی اجاره می شود

13. The Chinese people have performed great historic feats.
[ترجمه ترگمان]مردم چین شاهکارهای بزرگ تاریخی انجام داده اند
[ترجمه گوگل]مردم چینی شاهکارهای تاریخی بزرگ را تجربه کرده اند

14. The Chinese climbers are determined to bid for the highest mountain in the world.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان چین مصمم به پیشنهاد قیمت برای بلندترین کوهستان در جهان هستند
[ترجمه گوگل]کوهنوردان چینی مصمم هستند تا برای بالاترین کوه در جهان پیشنهاد کنند

پیشنهاد کاربران

زبان چینی
ملیت چینی

As late as the 17th century one view held that the primitive language
of mankind was Chinese, which was spoken by Noah and his family in the
Ark and survived the flood ( Aitchison, 1996:4 ) .
A Companion to Translation Studies. p. 45


کلمات دیگر: