bushel

معنی : پیمانه، کیل، با پیمانه وزن کردن

معانی دیگر : بوشل (پیمانه ی غلات و میوه جات که معادل است با سی و دو کوارتز یا 35/24 لیتر و یا هشت گالن)، ظرفی به گنجایش یک بوشل، وزنی برابر یک بوشل، (عامیانه) مقدار زیاد (مخفف آن: bu)، (امریکا) وصله کردن، تغییر دادن، تعمیر کردن (به ویژه جامه)، مقیاس وزنی است معادل 4 پک peck و23 کوارتز quarts، پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است

انگلیسی به فارسی

مقیاس وزنی است معادل ۴ پک ( peck ) و ۳۲ کوارتز( quarts )، پیمانه غله و میوه که در حدود ۳۶ لیتر است، پیمانه، کیل، با پیمانه وزن کردن

بوشل، پیمانه، کیل، با پیمانه وزن کردن

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: in the US, a unit of capacity of dry measure equal to four pecks or 35.239 liters.

- These grains are sold by the bushel.

[ترجمه ترگمان] این دانه ها توسط the فروخته می شوند
[ترجمه گوگل] این دانه ها توسط بوشل فروخته می شود

• (2) تعریف: a container with such a capacity, or the contents of such a container.

- She gave the horse a bushel of oats.

[ترجمه ترگمان] او اسب را پر از جو کرد
[ترجمه گوگل] او اسب را به یک بوشل از جوجه داد

• (3) تعریف: a unit of weight equal to a bushel of a given product.

• (4) تعریف: (informal) a large amount.

• (5) تعریف: in the UK, a unit of capacity of dry measure equal to four pecks, 36.3687 liters, or 2,219.360 cu. in.

فعل گذرا ( transitive verb )

حالات: bushels, busheling, busheled
مشتقات: busheler (n.)

• : تعریف: to repair or alter (clothes).

• measure of capacity for grains or fruit
a bushel is a unit of volume that is equal to eight gallons or 36.4 litres.
if you hide your light under a bushel or hide your talents or abilities under a bushel, you keep your abilities or good qualities hidden from other people.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بوشل
[نساجی] واحد حجم معادل 0/363678 متر مکعب
[ریاضیات] مقیاس وزن معادل 4 پک و 32 کوارتز، پیمانه ی غله و میوه معادل 36 لیتر

مترادف و متضاد

پیمانه (اسم)

modulus, measure, mete, gauge, module, bushel, yardstick

کیل (اسم)

bushel

با پیمانه وزن کردن (فعل)

bushel

جملات نمونه

1. hide one's light (or talent) under a bushel

(انگلیس - عامیانه) استعداد و لیاقت خود را پنهان کردن (بروز ندادن)

2. He measures another’s corn by his own bushel.

[ترجمه ترگمان]او ذرت دیگری را با bushel خودش اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]او ذرت دیگری را با بوشل خود اندازه می گیرد

3. A handful of common sense is worth a bushel of learning.

[ترجمه ترگمان]یک مشت عقل سلیم به اندازه یک سبد آموزش ارزش دارد
[ترجمه گوگل]تعداد انگشت شماری از عقل سلیم ارزش بوشل یادگیری است

4. Mere words will not fill a bushel.

[ترجمه ترگمان]این کلمات یک گالن پر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]کلمات کلمات یک بوشل را پر نمی کنند

5. A handful of common sense is worth bushel of learning.

[ترجمه ترگمان]یک مشت عقل سلیم ارزش اندازه گیری کردن را دارد
[ترجمه گوگل]تعداد انگشت شماری از حس مشترک ارزش بوشل یادگیری است

6. She bought a bushel of apples from the farmer.

[ترجمه ترگمان]او یک سبد سیب از کشاورز خرید
[ترجمه گوگل]او یک بوشل سیب از کشاورز خریداری کرد

7. They are offering farmers $ 15 a bushel for corn.

[ترجمه ترگمان]آن ها ۱۵ میلیون دلار برای ذرت به کشاورزان ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها 15 دالر برای بذر برای ذرت ارائه می دهند

8. Wheat averages 56 pounds to a bushel.

[ترجمه ترگمان]قیمت گندم برابر با ۵۶ پوند به یک bushel است
[ترجمه گوگل]گندم به طور متوسط 56 پوند به یک بوشل است

9. Grains are sold by the bushel.

[ترجمه ترگمان]دانه ها توسط the فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]دانه ها توسط بوشل فروخته می شوند

10. Never before have I seen lice by the bushel.

[ترجمه ترگمان]تا حالا هیچ وقت شپش ندیده بودم
[ترجمه گوگل]هرگز قبل از اینکه شپش را با بوشل دیدم

11. The March corn contract climbed four cents a bushel to settle at $ 7325 a bushel.

[ترجمه ترگمان]قرارداد ذرت ماه مارس چهار سنت بالا رفت و نیم کیلو وزن کم کرد
[ترجمه گوگل]قرارداد ذرت مارس چهار سنت بوشل را به مبلغ 7325 دلار برای بوشل افزایش داد

12. Hide my light under the bushel.

[ترجمه ترگمان]نور مرا زیر پیمانه پنهان کن
[ترجمه گوگل]پنهان کردن نور من زیر بوشل

13. Nowadays Prozac is prescribed by the bushel, even though its biochemical pathways are still a mystery.

[ترجمه ترگمان]Prozac این روزها با وجود اینکه مسیرهای بیوشیمیایی آن هنوز یک راز است، تجویز می شود
[ترجمه گوگل]امروزه Prozac توسط بوشل تجویز می شود، حتی اگر مسیرهای بیوشیمیایی آن هنوز رمز و راز باشد

14. Light polishes itself under the bushel.

[ترجمه ترگمان]نور خود را زیر سطل زباله انداخته بود
[ترجمه گوگل]نور خود را زیر بوشل بلور می کند

five bushels of wheat

پنج بوشل گندم

اصطلاحات

hide one's light (or talent) under a bushel

(انگلیس - عامیانه) استعداد و لیاقت خود را پنهان کردن (بروز ندادن)

پیشنهاد کاربران

بروز ندادن

A unit for measuring grain , etc

یک ظرف اندازه گیری مواد خشک در کشاورزی انگلیس و آمریکا می باشد. ظرفی به قطر تقریبی 46 سانتی متر و ارتفاع 30 سانتی متر

کلمات دیگر: