کلمه جو
صفحه اصلی

turnpike


معنی : شاهراه، جاده، باج راه
معانی دیگر : (در اصل) نرده ی گردان، رجوع شود به: tollgate

انگلیسی به فارسی

جاده، شاهراه، باج راه


گورستان، شاهراه، جاده، باج راه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thruway or highway whose use requires the payment of a toll.
مشابه: highway

• freeway, highway, toll road
a turnpike is a motorway, usually one which you have to pay to drive on; used in american english.

مترادف و متضاد

شاهراه (اسم)
autobahn, highway, freeway, superhighway, lifeline, thoroughfare, turnpike

جاده (اسم)
way, road, path, route, street, line, turnpike, track, pathway, causeway, pad

باج راه (اسم)
turnpike, toll

highway


Synonyms: expressway, four-lane, freeway, interstate, parkway, pike, roadway, state highway, superhighway, toll road


جملات نمونه

1. A lot of motels lie beside the turnpike.
[ترجمه ترگمان]یه عالمه متل در کنار اتوبان دراز کشیده
[ترجمه گوگل]بسیاری از متل ها در کنار ستون فقرات قرار دارند

2. Since the opening of the Torpoint turnpike, around 1820, it has been Sheviock that now stands on the main thoroughfare.
[ترجمه ترگمان]از اولین اتوبان the در حدود ۱۸۲۰ ساخته شده و اکنون در خیابان اصلی قرار دارد
[ترجمه گوگل]از زمان باز شدن تورپونت، حدود 1820، شویوک در حال حاضر در خیابان اصلی ایستاده است

3. Weld, I thank them for all those nice turnpike tolls.
[ترجمه ترگمان]Weld، من از اونا بابت عوارض بزرگراه خوب تشکر می کنم
[ترجمه گوگل]Weld، من از آنها برای همه کسانی که عروسک های خوب خوب راضی هستند تشکر می کنم

4. Many turnpike roads like the canals and railways after them, produced minor settlements or led to changes in existing ones.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جاده های عوارضی مانند کانال ها و راه آهن پس از آن ها، settlements کوچکی ایجاد کردند و یا منجر به تغییراتی در پروژه های موجود شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از جاده هایی مانند کانال ها و خطوط راه آهن بعد از آنها، شهرک های کوچکی را ایجاد کرده یا منجر به تغییر در موجودات می شوند

5. Those who lent to the turnpike trusts were even more localised than those who bought canal stock.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به اتوبان پول قرض داده بودند حتی بیشتر از آن هایی بودند که سهام کانال را می خریدند
[ترجمه گوگل]کسانی که به اعتماد به مشتریان قرض دادند حتی بیشتر از کسانی که سهام کانال را خریداری کردند بیشتر محلی بودند

6. It was one of several turnpike roads in the area, the A45 and the A5 were two others.
[ترجمه ترگمان]این یکی از چندین جاده اصلی در این منطقه بود، the و A۵ آن دو نفر دیگر بودند
[ترجمه گوگل]این یکی از جاده های متعدد در منطقه بود، A45 و A5 دو نفر دیگر بودند

7. When it comes to naming New Jersey Turnpike service areas, being white is definitely the No. 1 qualification.
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت به نامگذاری مناطق خدمات نیو جرسی می رسد، سفید شدن قطعا یک صلاحیت شماره ۱ است
[ترجمه گوگل]هنگامی که به نامگذاری مناطق خدماتی نیوجرسی می رود، سفید بودن قطعا شماره 1 است

8. The nearest distraction is probably the Concord Turnpike, a half mile north of the pond.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین حواس پرتی احتمالا به شاهراه Concord و نیم میل در شمال دریاچه است
[ترجمه گوگل]نزدیک ترین حواس پرتی احتمالا Concord Turnpike، نیم مایلی شمال حوض است

9. Hence, drivers on the Massachusetts Turnpike get coupons for discounts at Staples with their toll receipts.
[ترجمه ترگمان]از این رو، رانندگان در the ماساچوست، کوپن های تخفیف را با رسیده ای دارای عوارض خود دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]از این رو، رانندگان در Massachusetts Turnpike دریافت کوپن برای تخفیف در Staples با دریافت عوارض خود را دریافت کنید

10. An act of that year ordered all turnpike trusts to provide guide-posts and milestones on their roads.
[ترجمه ترگمان]یک قانون در آن سال به همه turnpike دستور داد تا پست های راهنما و نقاط عطف جاده های خود را تامین کنند
[ترجمه گوگل]یک قانون آن سال به تمام اعتماد مردم به منظور ارائه راهنمایی و نقاط عطف در جاده های خود دستور داد

11. We're on the turnpike. just two miles from downtown.
[ترجمه ترگمان]ما در اتوبان هستیم فقط دو مایل از مرکز شهر فاصله داره
[ترجمه گوگل]ما در صحنه هستیم فقط دو مایل از مرکز شهر

12. A lot of cars passed through the turnpike at rush hours.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از ماشین ها از اتوبان رد شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اتومبیل ها در ساعات عجله از طریق میدان حرکت می کنند

13. We drive the turnpike to work.
[ترجمه ترگمان]ما جاده را به محل کار می بریم
[ترجمه گوگل]ما در حال حرکت به سوی کارگران هستیم

14. At a Pennsylvania Turnpike rest stop, we tossed a football in the parking lot.
[ترجمه ترگمان]در a پنسیلوانیا، ما یک توپ فوتبال را در محوطه پارکینگ پرتاب کردیم
[ترجمه گوگل]ما در ایستگاه متروی پنسیلوانیا ایستاده ایم، ما فوتبال را در پارکینگ پرتاب کردیم

پیشنهاد کاربران

بزرگراه ( معمولا جهت تردد در آن بایست عوارض پرداخت نمود )

جاده عوراضی


کلمات دیگر: