کلمه جو
صفحه اصلی

accomplished fact

انگلیسی به فارسی

واقعیت انجام شده


انگلیسی به انگلیسی

• established fact, something that has already been proven

جملات نمونه

1. As the development of genetic technique is the accomplished fact, how to construct a protective mode and define the distribution of interest becomes more and more important.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که توسعه تکنیک ژنتیک این است که چگونه یک حالت حفاظتی را ایجاد کرده و توزیع سود بیشتر و مهم تر می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که توسعه تکنیک ژنتیک واقعیت انجام شده است، چگونه یک حالت حفاظتی ایجاد کرده و تعریف توزیع مورد علاقه بیشتر و بیشتر مهم است

2. Present him with an accomplished fact.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] او را در عمل انجام شده قرار بده.
[ترجمه ترگمان]او را به صورت عملی آماده می کرد
[ترجمه گوگل]او را با یک واقعیت انجام داده است

3. Such rules and laws are deduced from the accomplished fact; they are the products of reflection.
[ترجمه ترگمان]این قوانین و قوانین از واقعیت انجام شده استنتاج شده اند؛ آن ها محصولات انعکاس هستند
[ترجمه گوگل]چنین قواعد و قوانین از واقعیت انجام می شود؛ آنها محصول بازتاب هستند

4. He will be vanquished only by the accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]او فقط به صورت عملی مغلوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]او تنها با واقعیت انجام می شود

5. That smoking causes health problems is an accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن باعث مشکلات سلامتی می شود
[ترجمه گوگل]این سیگار کشیدن باعث ایجاد مشکلات سلامتی می شود

6. It is an accomplished fact.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] این عملی انجام شده است.
[ترجمه ترگمان]این یک حقیقت کامل است
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت انجام شده است

7. The increase in economic security and the increase in economic product are accomplished facts.
[ترجمه ترگمان]افزایش در امنیت اقتصادی و افزایش در محصول اقتصادی، حقایق مهمی هستند
[ترجمه گوگل]افزایش امنیت اقتصادی و افزایش تولید اقتصادی حقایق را به دست می آورند

8. At first, the Soviets refused to accept Lithuania's secession as an accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا روس ها از پذیرش جدایی لیتوانی به عنوان یک واقعیت موفق امتناع کردند
[ترجمه گوگل]در ابتدا شوروی ها حاضر به پذیرش جدایی لیتوانی نشدند

9. He can save the whole would, but the ruthless accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]او می تواند همه چیز را نجات دهد، اما این واقعیت ظالم و بی رحما نه است
[ترجمه گوگل]او می تواند کل را نجات دهد، اما واقعیت بی رحمانه انجام می شود

10. The paper gives a retrospect and prospect of the construction of Chinese classical dance, narrates and analyzes the accomplished fact and points out the essence.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نگاهی به گذشته و چشم انداز ساختار رقص کلاسیک چین می اندازد، این واقعیت را تعریف می کند و تحلیل می کند و ماهیت را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله گذشته و آینده ساخت رقص کلاسیک چینی را رواج می دهد، واقعیت انجام می دهد و آن را تحلیل می کند و ذهن را ذکر می کند

11. Don't shift the blame to others! Sorry can't change the accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]خودت رو سرزنش نکن! متاسفم که نمی تونم واقعیت رو تغییر بدم
[ترجمه گوگل]تغییر ندهید به دیگران! با عرض پوزش نمی توان واقعیت انجام داد

12. Nourish it by holding in thought the thing you desire, by believing in it, visualizing it, SEEING it as an accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]با داشتن فکر کردن به آن، با ایمان داشتن به آن، با اعتقاد به آن، تصور آن را به عنوان یک واقعیت عملی تصور کنید
[ترجمه گوگل]با اعتقاد به چیزی که میخواهید، با اعتقاد به آن، آن را تجسم کنید، آن را به عنوان یک واقعیت انجام دهید، تغذیه کنید

13. China resolutely opposes and will never accept any attempt of Japan to impose its unilateral proposition upon China as an accomplished fact.
[ترجمه ترگمان]چین با عزمی راسخ مخالف است و هیچ گونه تلاش ژاپن برای تحمیل پیشنهاد یکطرفه خود به چین به عنوان یک واقعیت موفق را نمی پذیرد
[ترجمه گوگل]چین قطعا مخالف و هرگز هیچ تلاشی از ژاپن برای تحمیل گزاره ی یکجانبه خود را بر چین به عنوان یک واقعیت انجام نخواهد داد

پیشنهاد کاربران

عمل انجام شده

واقعیت مسلم


کلمات دیگر: