1. the rueful poverty of the fishermen
فقر تاسف آور ماهیگیران
2. he is rueful about his past deeds
از اعمال گذشته ی خود نادم است.
3. the widow's rueful face
چهره ی ماتم زده ی بیوه زن
4. Reckless youth makes rueful age.
[ترجمه ترگمان]جوانی بی ملاحظه، سن rueful را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]جوانان بی دقتی سن دایمی را تشکیل می دهند
5. He shook his head and gave me a rueful smile.
[ترجمه ترگمان]او سرش را تکان داد و لبخندی اندوهناک به من زد
[ترجمه گوگل]او سرش را تکان داد و به من لبخند دلتنگی داد
6. Jenny gave a rueful smile.
[ترجمه ترگمان]جنی لبخند تلخی زد
[ترجمه گوگل]جنی لبخند زد
7. He turned away with a rueful laugh.
[ترجمه ترگمان]و با خنده ای اندوهناک برگشت
[ترجمه گوگل]او با یک خنده خیره کننده به عقب برگشت
8. Jane looked at her with a rueful smile.
[ترجمه ترگمان]جین با لبخندی اندوهناک به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]جین به او لبخند شدید نگاه کرد
9. I shall never forget Jordi's face, his rueful smile, his fatalistic shrug as he was pushed into the car.
[ترجمه ترگمان]من هرگز صورت Jordi را فراموش نخواهم کرد، لبخند rueful، همچنان که به داخل ماشین فشار می آورد شانه بالا می اندازد
[ترجمه گوگل]من هرگز فراموش نخواهم کرد که جودی، لبخند پرشور، شلاق زدگی خود را به عنوان او را به ماشین تحت فشار قرار دادند
10. He is rueful, polite, mildly disappointed, and afflicted by a low-key melancholy.
[ترجمه ترگمان]او غمگین، مودبانه، با ملایمت، کمی نا امید شده، و با اندوهی کوتاه و غمگین، ناراحت و ناراحت است
[ترجمه گوگل]او پرتلاطم، مودبانه، کمی نا امید شده است و با خشمگین بودن کلید کم مواجه است
11. He made a blank and rueful face when he saw Mr. Arthur seated upon a table.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آقای آرتور را دید که روی میز نشسته بود چهره اش بی حالت و اندوهناک شد
[ترجمه گوگل]وقتی آقای آرتور روی میز نشسته بود چهره ای خالی و خجالت کشید
12. Ellen gave me a rueful smile.
[ترجمه ترگمان]الن لبخند تلخی به من زد
[ترجمه گوگل]الن به من لبخند قشنگ داد
13. "Our marriage was a mistake," she said, looking rueful.
[ترجمه ترگمان]او با تاسف گفت: \" ازدواج ما یک اشتباه بود \"
[ترجمه گوگل]او گفت، 'ازدواج ما یک اشتباه بود '
14. He seemed both rueful and fatalistic about his prospective eminence.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او هم به خاطر عالیجناب rueful و fatalistic است
[ترجمه گوگل]او در مورد سرنوشت آینده اش به نظر می رسید