visit relatives

سر زدن به فامیل

ملاقات کردن

دیدار اقوام فامیل

دیدار اقوام

ملاقات خویشاوندان

دیدار از فامیل

ملاقات بیمار

دیدار با فامیل و یا اقوام

دیدار بستگان

دیدار از خویشاوندان

ملاقات با اقوام

بازدید از اقوام

دیدار فامیل

ملاقات یا دیدار بستگان

دیدار بستگان وآشنایان

دیدار، ملاقات یا بازدید اقوام یا خویشاوندان

دیدار از خویشاوندان و اقوام

دیدار با اقوام

ما پنچ شنبه به دیدار اقوام میرویم

دیدن از خویشاوندان، دیدن اقوام، دیدن فامیل

دیدن اقوام

دیدار خویشاوندان

دیدار اقوام یا خانواده

دیدو بازدید

دیدار از خویشا مندان

دیدن فامیل

ملاقات با خویشاوندان

دیدار با خویشاوندان

دیدن خیشاوندان