بالای سرش ایستاد و نگاه کرد
looking over his shoulder
پیشنهاد کاربران
نگرانِ تعقیب شدن
خطری برای کسی ایجاد کردن. . دردسر برای کسی درست کردن
احساس نگرانی می کرد!!
looking over some one's shoulder
کارهای کسی را زیر نظر داشتن ، کسی را پاییدن
کارهای کسی را زیر نظر داشتن ، کسی را پاییدن
بدبین بودن، ظن بد داشتن
نگران بودن و این تفکر را داشتن که ممکن است اتفاق بدی در آینده بیافتد، به فردی بد بین بودن
نگران بودن و این تفکر را داشتن که ممکن است اتفاق بدی در آینده بیافتد، به فردی بد بین بودن
کلمات دیگر: