فعال کردن، کنشور کردن، بفعالیت پرداختن، تخلیص کردن، سوق دادن، بکار انداختن
activating
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• act of setting in motion, making active
جملات نمونه
1. Several hormones may stimulate platelet activating factor biosynthesis invitro.
[ترجمه ترگمان]هورمون های متعددی ممکن است باعث تحریک سلول های activating factor invitro شوند
[ترجمه گوگل]هورمون های متعددی ممکن است invitro بیوسنتز عامل فاکتور فعال کننده پلاکت را تحریک کنند
[ترجمه گوگل]هورمون های متعددی ممکن است invitro بیوسنتز عامل فاکتور فعال کننده پلاکت را تحریک کنند
2. These results suggest the involvement of platelet activating factor in the endothelin induced fibrinolytic activation and subsequently developed mucosal haemorrhagic lesion.
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از دخالت عامل فعال کردن پلاکت در فعال سازی fibrinolytic القا شده endothelin و متعاقبا ایجاد ضایعه \"mucosal دار\" است
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که عامل فاکتور فعال سازی پلاکت در فعال شدن فیبرینولیتیک ناشی از اندوتلین و پس از آن ضایعه هموراژیک مخاطی ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که عامل فاکتور فعال سازی پلاکت در فعال شدن فیبرینولیتیک ناشی از اندوتلین و پس از آن ضایعه هموراژیک مخاطی ایجاد شده است
3. The content of platelet activating factor in pancreatic tissue was determined using bioassay technique with washed rabbit platelets as described previously.
[ترجمه ترگمان]محتوای عامل فعال کننده platelet در بافت لوزالمعده با استفاده از تکنیک bioassay با پلاکت rabbit که قبلا شرح داده شده بود، تعیین شد
[ترجمه گوگل]محتوای پروتئین فعال کننده پلاکت در بافت پانکراس با استفاده از تکنیک زیست سنجی با پلاکت های خرگوش شسته شده، همانطور که قبلا شرح داده شد، تعیین شد
[ترجمه گوگل]محتوای پروتئین فعال کننده پلاکت در بافت پانکراس با استفاده از تکنیک زیست سنجی با پلاکت های خرگوش شسته شده، همانطور که قبلا شرح داده شد، تعیین شد
4. Naltrexone keeps heroin from activating endorphin receptors, without activating them itself.
[ترجمه ترگمان]Naltrexone هروئین را از فعال کردن گیرنده های اندورفین تولید می کند و خود آن ها را فعال نمی کند
[ترجمه گوگل]نالترکسون هروئین را از فعال شدن گیرنده های آندورفین نگه می دارد، بدون اینکه خودشان را فعال کنند
[ترجمه گوگل]نالترکسون هروئین را از فعال شدن گیرنده های آندورفین نگه می دارد، بدون اینکه خودشان را فعال کنند
5. This hypothesis deserves further study as platelet activating factor metabolism in the stomach lumen is unknown.
[ترجمه ترگمان]این فرضیه نیازمند مطالعه بیشتر به عنوان metabolism عامل فعال کردن سلول های شکم در لومن شناخته شده است
[ترجمه گوگل]این فرضیه مستلزم مطالعه بیشتر است زیرا متابولیسم فاکتور فعال کننده پلاکت در لومن معده ناشناخته است
[ترجمه گوگل]این فرضیه مستلزم مطالعه بیشتر است زیرا متابولیسم فاکتور فعال کننده پلاکت در لومن معده ناشناخته است
6. These authors have shown that colonic platelet activating factor content was significantly increased irrespective of colonic inflammation.
[ترجمه ترگمان]این نویسندگان نشان داده اند که صرف نظر از التهاب colonic، محتوای عامل فعال کردن سلول های colonic به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]این نویسندگان نشان داده اند که محتوای فاکتور فعال کننده پلاکت های کولون به طور قابل توجهی افزایش می یابد بدون توجه به التهاب کولون
[ترجمه گوگل]این نویسندگان نشان داده اند که محتوای فاکتور فعال کننده پلاکت های کولون به طور قابل توجهی افزایش می یابد بدون توجه به التهاب کولون
7. Lyso platelet activating factor and alkyl acyl glycerophosphocholine were not significantly higher in Crohn's disease than in controls.
[ترجمه ترگمان]عامل فعال کننده platelet پلاکت و آلکیل آسیل بنزن به میزان قابل توجهی در بیماری Crohn بالاتر از کنترل های داخلی نبوده است
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت Lyso و آلکیت Acyl گلیسروفسفوکولین در بیماری کرون به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت Lyso و آلکیت Acyl گلیسروفسفوکولین در بیماری کرون به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود
8. Biological activity of platelet activating factor was measured by platelet aggregation using a Chrono-log Corporation aggregometer.
[ترجمه ترگمان]فعالیت بیولوژیکی عامل فعال کننده platelet با استفاده از یک شرکت Chrono - log aggregometer اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]فعالیت بیولوژیکی فاکتور فعال کننده پلاکت توسط تجمع پلاکت ها با استفاده از یک ترکیبگر Chrono-log Corporation اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]فعالیت بیولوژیکی فاکتور فعال کننده پلاکت توسط تجمع پلاکت ها با استفاده از یک ترکیبگر Chrono-log Corporation اندازه گیری شد
9. Platelet activating factor also caused a marked decrease in the pancreatic blood flow comparable with that observed after caerulein infusion.
[ترجمه ترگمان]فاکتور فعال کننده Platelet نیز باعث کاهش قابل توجه جریان خون پانکراس می شود که بعد از تزریق caerulein مشاهده می شود
[ترجمه گوگل]عامل فعال کننده پلاکت همچنین باعث کاهش قابل توجهی در جریان خون پانکراس نسبت به آن شده است که پس از تزریق کرلین مشاهده می شود
[ترجمه گوگل]عامل فعال کننده پلاکت همچنین باعث کاهش قابل توجهی در جریان خون پانکراس نسبت به آن شده است که پس از تزریق کرلین مشاهده می شود
10. A monitoring system that closes the road by activating a red signal light when a slide occurs is also in place.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نظارتی که راه را با فعال سازی نور سیگنال قرمز در زمانی که لغزش رخ می دهد، بسته می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم مانیتورینگ که با فعال کردن نور سیگنال قرمز در هنگام اسلایدها جاده را مسدود می کند نیز در محل قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک سیستم مانیتورینگ که با فعال کردن نور سیگنال قرمز در هنگام اسلایدها جاده را مسدود می کند نیز در محل قرار دارد
11. The significance of platelet activating factor in the gastric juice of healthy humans is still difficult to analyse.
[ترجمه ترگمان]اهمیت عامل فعال کننده پلاکت در شیره معده انسان های سالم هنوز برای تجزیه و تحلیل دشوار است
[ترجمه گوگل]اهمیت فاکتور فعال سازی پلاکت در آب معدنی انسانهای سالم هنوز برای تجزیه و تحلیل مشکل است
[ترجمه گوگل]اهمیت فاکتور فعال سازی پلاکت در آب معدنی انسانهای سالم هنوز برای تجزیه و تحلیل مشکل است
12. The role of platelet activating factor blocker in the treatment of inflammatory bowel disease deserves investigation.
[ترجمه ترگمان]نقش مسدود کننده عامل فعال کننده platelet در درمان بیماری روده ملتهب، نیازمند بررسی است
[ترجمه گوگل]نقش فاکتور مهارکننده پلاکت فعال در درمان بیماری التهابی روده سزاوار مطالعه است
[ترجمه گوگل]نقش فاکتور مهارکننده پلاکت فعال در درمان بیماری التهابی روده سزاوار مطالعه است
13. What this study showed was the importance of activating the appropriate schemata.
[ترجمه ترگمان]آنچه که این تحقیق نشان داد اهمیت فعال کردن طرح دقیق دقیق بود
[ترجمه گوگل]آنچه این مطالعه نشان داد اهمیت فعال سازی طرح های مناسب بود
[ترجمه گوگل]آنچه این مطالعه نشان داد اهمیت فعال سازی طرح های مناسب بود
14. Platelet activating factor was extracted from biopsies using ethanolic extraction as previously reported by us and others.
[ترجمه ترگمان]عامل فعال کننده Platelet از نمونه برداری با استفاده از استخراج ethanolic استخراج شده و همانطور که قبلا توسط ما و دیگران گزارش شده بود، استخراج شد
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت از بیوپسی ها با استفاده از استخراج اتانولی استخراج شد که قبلا توسط ما و دیگران گزارش شده است
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت از بیوپسی ها با استفاده از استخراج اتانولی استخراج شد که قبلا توسط ما و دیگران گزارش شده است
پیشنهاد کاربران
فعالسازی
تحریک کننده
کلمات دیگر: