همبسته، صمیمی و متحد، ریز بافت
close knit
همبسته، صمیمی و متحد، ریز بافت
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: closely joined or organized; bonded tightly.
- a close-knit fabric
[ترجمه زهرا دولت دوست] یک پارچه ( تاروپود ) ریز بافت
[ترجمه ترگمان] بافت به هم بافتن[ترجمه گوگل] یک پارچه نزدیک پارچه
- a close-knit family
[ترجمه زهرا دولت دوست] یک خانواده متحد و صمیمی
[ترجمه الینا حسنوند] یک خانواده همدل
[ترجمه ترگمان] خانواده ای درهم تنیده[ترجمه گوگل] یک خانواده نزدیک
• if a group of people are close-knit, they are closely linked and share similar beliefs or interests.
پیشنهاد کاربران
منسجم
خانواده متحد و صمیمی - خانواده در هم تنیده
همبسته
گره خورده
نزدیک
گره خورده
نزدیک
با رابطه قوی و علاقه مشترک به هم گره خورده
close - knit :رابطه خیلی نزدیک
متحد، به هم پیوسته
کلمات دیگر: