کلمه جو
صفحه اصلی

sing along


(عامیانه) گردهمایی برای خواندن سرود دسته جمعی، آواز جمعی

انگلیسی به فارسی

آواز بخوان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a gathering of people to sing together.
مشابه: sing

مترادف و متضاد

Sing some music while someone else is singing


جملات نمونه

1. Read the on-screen lyrics and sing along.
[ترجمه ترگمان]متن روی صفحه را بخوانید و با آن ها آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]اشعار روی صفحه را بخوانید و با هم بخوانید

2. You can sing along to your favourite Elvis hits.
[ترجمه ترگمان]میتونی آهنگ \"الویس favourite\" رو بخونی
[ترجمه گوگل]شما می توانید همراه با بازدید Elvis مورد علاقه خود را آواز بخوانید

3. Do sing along if you know the words.
[ترجمه ترگمان]اگر کلمات را می دانید، آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]اگر کلمات را می دانید، آواز بخوانید

4. Sing along if you know the words.
[ترجمه ترگمان] اگه کلمات رو بدونی، بخون
[ترجمه گوگل]بخوانید، اگر کلمات را می دانید

5. I like things in the car to sing along to.
[ترجمه ترگمان]من از چیزهایی توی ماشین خوشم میاد که باه اش آواز بخونم
[ترجمه گوگل]من چیزهایی را در ماشین می خواهم که با هم بخوانند

6. You can also sing along to the songs if you wish.
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین می توانید به همراه آهنگ ها، اگر می خواهید، آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید می توانید با ترانه آهنگ هم بخوانید

7. I like songs that you can sing along to, and you can remember.
[ترجمه ترگمان]من آهنگی را دوست دارم که شما می توانید بخوانید و شما هم می توانید به خاطر داشته باشید
[ترجمه گوگل]من آهنگ هایی را می بینم که می توانید به آن آواز بخوانید و به یاد داشته باشید

8. He even began to sing along quietly when Gary played.
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی گری بازی می کرد شروع به آواز خواندن کرد
[ترجمه گوگل]او حتی زمانی که گری بازی کرد، شروع به آواز خواندن کرد

9. So raise your hand and sing along with me.
[ترجمه ترگمان]پس دستت رو بلند کن و با من آواز بخون
[ترجمه گوگل]بنابراین دست خود را بالا بیاور و با من آواز بخوان

10. And sing along in the age of paranoia.
[ترجمه ترگمان] و در دوران توهم آواز بخونه
[ترجمه گوگل]و در عصر پارانویا آواز خواندن

11. Do your friends cover their ears when you sing along with the radio? Does the choir director ask you to lip-sync?
[ترجمه ترگمان]آیا دوستان شما وقتی همراه با رادیو می خوانند گوش های خود را پنهان می کنند؟ آیا مدیر گروه کر از شما درخواست می کند که همگام (سینک)باشید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما دوستان خود گوش خود را هنگامی که شما همراه با رادیو آواز خواندن را پوشش می دهند؟ آیا کارگردان کور از شما میخواهد که همگام سازی لب ها را انجام دهید؟

12. He was surprised when she to sing along softly.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به آواز خواندن کرد تعجب کرد
[ترجمه گوگل]او وقتی با صدای بلند آواز خواندن را شگفت زده کرد، شگفت زده شد

13. Now it's time to sing along.
[ترجمه ترگمان]حالا وقت خواندن است
[ترجمه گوگل]اکنون وقت آن است که آواز بخواند

14. Tina: Yeah - I love to sing along with the music.
[ترجمه ترگمان] آره - من عاشق آواز خوندن با موسیقی هستم -
[ترجمه گوگل]تینا یاه - من عاشق آواز خواندن همراه با موسیقی هستم

15. After you are familiar with a song,(sentence dictionary) sing along with it.
[ترجمه ترگمان]پس از آشنایی با یک آهنگ، (فرهنگ لغت)به همراه آن آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]پس از اینکه با یک آهنگ آشنا شدید (فرهنگ لغت جمله) همراه با آن آواز بخوانید

پیشنهاد کاربران

همنوازی کردن


فستیوال خواندن سرود دسته جمعی

همراه آهنگ خواندن، همنوایی

همخوانی
I can sing along

هم خوانی - وقتی عده ای دور هم یک شعر رو با هم می خوانند

همخوانی کردن ( با اهنگ )


کلمات دیگر: