• pertaining to neurochemistry (chemical elements of the nervous system)
neurochemical
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Some researchers suggest this mental state might share neurochemical characteristics with the manic phase of manic depression.
[ترجمه ترگمان]برخی از محققان بر این باورند که این حالت ذهنی ممکن است ویژگی های neurochemical را با مرحله جنون آمیزی از افسردگی دیوانه وار به اشتراک بگذارد
[ترجمه گوگل]برخی محققان نشان می دهند که این حالت ذهنی می تواند ویژگی های عصبی را با فاز مانیک افسردگی مانیک به اشتراک بگذارد
[ترجمه گوگل]برخی محققان نشان می دهند که این حالت ذهنی می تواند ویژگی های عصبی را با فاز مانیک افسردگی مانیک به اشتراک بگذارد
2. Now researchers are identifying the neurochemical mechanisms behind these behavioral and physiological effects.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر پژوهشگران مکانیسم neurochemical پشت این تاثیرات رفتاری و فیزیولوژیکی را شناسایی می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر محققان مکانیسم های عصبی را در این اثرات رفتاری و فیزیولوژیکی شناسایی می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر محققان مکانیسم های عصبی را در این اثرات رفتاری و فیزیولوژیکی شناسایی می کنند
3. Describe the neurochemical and behavioral processes that are thought to underlie the development of alcoholic dementia.
[ترجمه ترگمان]فرآیندهای رفتاری و رفتاری را توصیف کنید که بر رشد زوال عقل الکلی تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]فرآیندهای عصبی و رفتاری را که بر اساس زوال عقل الکل ایجاد می شود، توصیف کنید
[ترجمه گوگل]فرآیندهای عصبی و رفتاری را که بر اساس زوال عقل الکل ایجاد می شود، توصیف کنید
4. Methods: The related papers were consulted and the neurochemical mechanisms of opiate reinforcement were reviewed.
[ترجمه ترگمان]روش ها: مقالات مربوطه مورد مشورت قرار گرفتند و مکانیسم های neurochemical در مورد تقویت مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: در این مقاله مقالات مرتبط مورد بحث قرار گرفت و مکانیزمهای عصبی مصنوعی تقویت اپیوئید بررسی شد
[ترجمه گوگل]روشها: در این مقاله مقالات مرتبط مورد بحث قرار گرفت و مکانیزمهای عصبی مصنوعی تقویت اپیوئید بررسی شد
5. To review the neurochemical substrates of opiate reinforcement.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی لایه های neurochemical تقویت کننده مواد مخدر
[ترجمه گوگل]برای بررسی زیرمجموعه های عصبی مواد مخدر
[ترجمه گوگل]برای بررسی زیرمجموعه های عصبی مواد مخدر
6. Neurochemical Systems in the Central Nervous System in Basic Neurobiology . 20 - 2
[ترجمه ترگمان]سیستم های Neurochemical در سیستم عصبی مرکزی در neurobiology اصلی ۲۰ - ۲
[ترجمه گوگل]سیستم های عصبی مرکزی در سیستم عصبی مرکزی در نوروبیولوژی پایه 20 - 2
[ترجمه گوگل]سیستم های عصبی مرکزی در سیستم عصبی مرکزی در نوروبیولوژی پایه 20 - 2
7. The neurochemical features of the nitrergic and peptidergic innervation of the porcine esophagus were investigated by means of immunohistochemical methods combined with vagotomy.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های neurochemical مری و مری مری مری مری، با استفاده از روش های immunohistochemical ترکیب شده با vagotomy مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ویژگی های مغز و اعصاب نایروگرافی و نوتروژیک نایروژیک مری گوسفند با استفاده از روش های ایمونوهیستوشیمی به همراه وگوتومی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ویژگی های مغز و اعصاب نایروگرافی و نوتروژیک نایروژیک مری گوسفند با استفاده از روش های ایمونوهیستوشیمی به همراه وگوتومی مورد بررسی قرار گرفت
8. A neurochemical called dopamine is released from the ventral tegmental area into the caudate nucleus.
[ترجمه ترگمان]A به نام دوپامین از ناحیه شکمی ventral در هسته caudate آزاد می شود
[ترجمه گوگل]یک عصب شناسی به نام دوپامین در ناحیه تگنتال شکمی به هسته کانادایی آزاد می شود
[ترجمه گوگل]یک عصب شناسی به نام دوپامین در ناحیه تگنتال شکمی به هسته کانادایی آزاد می شود
9. Objective To review the neurochemical substrates of opiate reinforcement.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی لایه های neurochemical تقویت کننده مواد مخدر
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نقاط عصبی مرکزی تقویت اپیدمی
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نقاط عصبی مرکزی تقویت اپیدمی
10. Moreover, visual input produces direct emotional arousal, which is the most potent neurochemical condition for learning and attitudinal change.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ورودی دیداری، برانگیختگی عاطفی مستقیم را ایجاد می کند، که قوی ترین شرایط neurochemical برای یادگیری و تغییر نگرشی است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دیدگاه های بصری موجب هیجان هیجانی مستقیم می شود که شرایط مغز و اعصاب و روان شناختی قوی ترین شرایط برای یادگیری و تغییر نگرش است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دیدگاه های بصری موجب هیجان هیجانی مستقیم می شود که شرایط مغز و اعصاب و روان شناختی قوی ترین شرایط برای یادگیری و تغییر نگرش است
11. The items on a left-behind grocery list, long division or the smell of our moms' cookies -- they're all stimulated by a complicated neurochemical process.
[ترجمه ترگمان]آیتم های موجود در لیست left، تقسیم طولانی و یا بوی مادر ما، همگی با یک فرآیند neurochemical پیچیده تحریک می شوند
[ترجمه گوگل]اقلام موجود در لیست چپ پشت مواد غذایی، تقسیم طولانی و یا بوی کوکی های مادران ما - همه آنها توسط یک روند عصبی پیچیده تحریک می شود
[ترجمه گوگل]اقلام موجود در لیست چپ پشت مواد غذایی، تقسیم طولانی و یا بوی کوکی های مادران ما - همه آنها توسط یک روند عصبی پیچیده تحریک می شود
12. The American Society for Neurochemistry advances and promotes the science of neurochemistry and related neurochemical knowledge.
[ترجمه ترگمان]جامعه آمریکا برای Neurochemistry پیشرفت می کند و علم of و دانش neurochemical مربوط به آن را ترویج می دهد
[ترجمه گوگل]انجمن آمریکایی نورو شیمیایی پیشرفت و پیشرفت علم در علوم نورولوژیکی و دانش نورو شیمیایی مربوطه را توسعه می دهد
[ترجمه گوگل]انجمن آمریکایی نورو شیمیایی پیشرفت و پیشرفت علم در علوم نورولوژیکی و دانش نورو شیمیایی مربوطه را توسعه می دهد
13. One is phenethylamine, which triggers the release of pleasurable endorphins and potentates the action of dopamine, a neurochemical associated with sexual arousal and pleasure.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها phenethylamine است که اندورفین تولید کننده را تحریک می کند و عمل دوپامین را به دست می آورد، a که با تحریک جنسی و لذت جنسی مرتبط است
[ترجمه گوگل]یکی از آن فنیل اتیلامین است که باعث آزاد شدن اندورفین های لذت بخش است و اثر دوپامین، یک عصب شناختی همراه با تحریک و لذت جنسی را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]یکی از آن فنیل اتیلامین است که باعث آزاد شدن اندورفین های لذت بخش است و اثر دوپامین، یک عصب شناختی همراه با تحریک و لذت جنسی را تقویت می کند
14. Years of overriding the natural limits of libido with intense stimulation desensitize the user's response to a neurochemical called dopamine.
[ترجمه ترگمان]سال هایی که محدودیت های طبیعی مصرف جنسی را با تحریک شدید جذب می کند، پاسخ کاربر به a به نام دوپامین است
[ترجمه گوگل]سالهاست که محدودیت های طبیعی یبوست را با تحریک شدید کاهش می دهد و پاسخ کاربر به یک عصب شناسی به نام دوپامین را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]سالهاست که محدودیت های طبیعی یبوست را با تحریک شدید کاهش می دهد و پاسخ کاربر به یک عصب شناسی به نام دوپامین را کاهش می دهد
پیشنهاد کاربران
شیمی اعصاب
انتقال دهنده عصبی یا ماده شیمیایی دیگری که سیستم
عصبی را متاثر می کند.
ماده شیمیایی سیستم عصبی
عصبی را متاثر می کند.
ماده شیمیایی سیستم عصبی
شیمیایی عصبی
مواد شیمیایی عصبی ( مانند دوپامین ، سروتونین و. . که در فعالیت های عصبی بدن ایفای نقش میکنند. )
کلمات دیگر: