در پشت سر هم
in tandem
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: in single file.
• (2) تعریف: together or in association.
• مشابه: in harness
• مشابه: in harness
جملات نمونه
1. Malcolm's contract will run in tandem with his existing one.
[ترجمه ترگمان]قرارداد مالکوم با روش موجود همراه خواهد شد
[ترجمه گوگل]قرارداد مالکوم با همکاری او در حال اجراست
[ترجمه گوگل]قرارداد مالکوم با همکاری او در حال اجراست
2. The two companies often work in tandem.
[ترجمه ترگمان]این دو شرکت اغلب پشت سر هم کار می کنند
[ترجمه گوگل]این دو شرکت اغلب در پشت سر هم کار می کنند
[ترجمه گوگل]این دو شرکت اغلب در پشت سر هم کار می کنند
3. The heart and lungs will be transplanted in tandem.
[ترجمه ترگمان]قلب و ریه ها به صورت tandem پیوند خواهند یافت
[ترجمه گوگل]قلب و ریه ها در کنار هم پیوند می خورند
[ترجمه گوگل]قلب و ریه ها در کنار هم پیوند می خورند
4. Stock prices pushed sharply higher this afternoon in tandem with a rise in the dollar.
[ترجمه ترگمان]قیمت سهام این بعد از ظهر به دلیل افزایش دلار به شدت بالاتر رفت
[ترجمه گوگل]قیمت سهام در این روز بعد از ظهر با افزایش روز افزون به شدت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت سهام در این روز بعد از ظهر با افزایش روز افزون به شدت افزایش یافت
5. The group operated in tandem with local criminals.
[ترجمه ترگمان]این گروه در کنار مجرمان محلی فعالیت می کرد
[ترجمه گوگل]این گروه در کنار مجرمان محلی فعالیت می کرد
[ترجمه گوگل]این گروه در کنار مجرمان محلی فعالیت می کرد
6. The two systems are designed to work in tandem.
[ترجمه ترگمان]دو سیستم برای کار در کنار هم طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]دو سیستم طراحی شده اند تا در کنار هم کار کنند
[ترجمه گوگل]دو سیستم طراحی شده اند تا در کنار هم کار کنند
7. He is working in tandem with officials of the Serious Fraud Office.
[ترجمه ترگمان]او با مقامات دفتر کلاهبرداری جدی پشت سر هم کار می کند
[ترجمه گوگل]او در کنار مقامات دفتر ادارۀ تقلب کار می کند
[ترجمه گوگل]او در کنار مقامات دفتر ادارۀ تقلب کار می کند
8. I want these two groups to work/operate in tandem on this project.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم این دو گروه در این پروژه پشت سر هم کار کنند \/ کار کنند
[ترجمه گوگل]من می خواهم این دو گروه برای کار / کار در کنار این پروژه کار کنند
[ترجمه گوگل]من می خواهم این دو گروه برای کار / کار در کنار این پروژه کار کنند
9. You can almost hear them booed in tandem by the Giants' irate fans.
[ترجمه ترگمان]شما تقریبا می توانید آن ها را به دنبال طرفداران خشمگین Giants هو کنید
[ترجمه گوگل]شما تقریبا می توانید آنها را بشنوید که طرفداران غریبه غول پیکر هستند
[ترجمه گوگل]شما تقریبا می توانید آنها را بشنوید که طرفداران غریبه غول پیکر هستند
10. The campaign for access must run in tandem with the campaign for clean rivers.
[ترجمه ترگمان]کمپین دسترسی باید به موازات مبارزه برای رودخانه های تمیز اجرا شود
[ترجمه گوگل]مبارزه برای دسترسی باید همراه با کمپین برای رودخانه های تمیز باشد
[ترجمه گوگل]مبارزه برای دسترسی باید همراه با کمپین برای رودخانه های تمیز باشد
11. These simulations require economists to work in tandem with water and air-quality scientists.
[ترجمه ترگمان]این شبیه سازی ها به اقتصاددانان نیاز دارند تا در کنار دانشمندان با کیفیت آب و هوا کار کنند
[ترجمه گوگل]این شبیه سازی ها به اقتصاد دانان نیاز دارند تا با دانشمندان آب و با کیفیت هوا کار کنند
[ترجمه گوگل]این شبیه سازی ها به اقتصاد دانان نیاز دارند تا با دانشمندان آب و با کیفیت هوا کار کنند
12. Both X L and X G will vary in tandem with each other.
[ترجمه ترگمان]هر دو X و X هر دو به ترتیب با یکدیگر متفاوت خواهند بود
[ترجمه گوگل]هر دو X L و X G با همدیگر متفاوتند
[ترجمه گوگل]هر دو X L و X G با همدیگر متفاوتند
13. These splendid shows run in tandem until 3 March.
[ترجمه ترگمان]این نمایش های باشکوه تا ۳ مارس ادامه دارند
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه های پر زرق و برق در کنار هم تا مارس 3 اجرا می شود
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه های پر زرق و برق در کنار هم تا مارس 3 اجرا می شود
14. She finally jumped in tandem with the ride operator.
[ترجمه ترگمان]بالاخره با متصدی آسانسور از جا پرید
[ترجمه گوگل]او در نهایت با اپراتور سوار پرش کرد
[ترجمه گوگل]او در نهایت با اپراتور سوار پرش کرد
15. It sort of goes in tandem with recovering from the physical pain.
[ترجمه ترگمان]به نوعی به دنبال درمان درده ای فیزیکی به دنبال آن می رود
[ترجمه گوگل]این نوع درهم آمیختن با بهبودی درد درد است
[ترجمه گوگل]این نوع درهم آمیختن با بهبودی درد درد است
پیشنهاد کاربران
بودن یا کار کردن در کنار هم یا همزمان ( خوب و دقیق )
مثال: The heart and lungs will be transplanted in tandem
I want these two groups to work/operate in tandem on this project
مثال: The heart and lungs will be transplanted in tandem
I want these two groups to work/operate in tandem on this project
مقارن، هم زمان
هم راستا، در یک راستا
در تعامل با، همگام، همراه، با هم
Together , alongside each other
The empire works In tandem with exploitation
Together , alongside each other
The empire works In tandem with exploitation
در تعامل با، همگام، همراه، با هم
Together , alongside each other
The empire works In tandem with exploitatio
Together , alongside each other
The empire works In tandem with exploitatio
دوشادوش، همسرانه، همراهانه
کلمات دیگر: