1. They put about and sailed for home.
[ترجمه ترگمان]آن ها به راه خود ادامه دادند و به سمت خانه حرکت کردند
[ترجمه گوگل]آنها را برای خانه گذاشتند و رفتند
2. She was very much put about when she realized that she had given the parcel to the wrong person.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] وقتی فهمید بستۀ پستی را به فرد اشتباهی داده خیلی پریشان شد.
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که او بسته ای را به آدم اشتباهی داده، خیلی ناراحت شده بود
[ترجمه گوگل]او در مورد زمانی که او متوجه شد که او بسته به شخص اشتباه داده شده بود، بسیار به او پرداخته شد
3. Don't believe all these stories that are being put about.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] این قصه هایی را که شایعه می شود باور نکن.
[ترجمه ترگمان]تمام این داستان هایی را که در موردشان بحث می شود را باور نکنید
[ترجمه گوگل]آیا تمام این داستان هایی را که در مورد آنها مطرح می شود باور ندارید
4. She was much put about when she realized that she had given the parcel to the wrong person.
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که او بسته ای را به آدم اشتباهی داده، خیلی ناراحت شده بود
[ترجمه گوگل]او در مورد زمانی که او متوجه شد که او بسته به شخص اشتباه داده شده بود، خیلی چیزها را مطرح کرد
5. He was very much put about by the false accusations brought against him.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] بابت اتهامات اشتباهی که علیه او اقامه شده بود بسیار ناراحت بود.
[ترجمه ترگمان]او از اتهامات دروغین که علیه او به وجود آمده بود بسیار رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه گوگل]او بسیار با اتهامات دروغین علیه او مواجه شد
6. It's being put about that the Prime Minister may resign.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] شایعه شده که نخست وزیر استعفا می دهد.
[ترجمه ترگمان]درباره این موضوع بحث می شود که نخست وزیر ممکن است استعفا دهد
[ترجمه گوگل]در مورد آن است که نخست وزیر ممکن است استعفا دهد
7. It is a myth, put about by parents and soap manufacturers, that we need soap in order to wash.
[ترجمه ترگمان]این یک افسانه است، که توسط والدین و تولید کنندگان صابون مورد استفاده قرار می گیرد، که ما برای شستن به صابون نیاز داریم
[ترجمه گوگل]این یک افسانه است که توسط والدین و تولید کننده های صابون تهیه شده است که برای تمیز کردن نیاز به صابون داریم
8. The ship put about.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] کشتی تغییر مسیر می دهد.
[ترجمه ترگمان]کشتی در آن قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کشتی در مورد
9. Put about ten on a blank tape, then play it once through to your Six.
[ترجمه ترگمان]ده نفر رو بذار روی یه نوار خالی و یه بار با شش تا کارت بازی کن
[ترجمه گوگل]حدود ده را روی یک نوار خالی قرار دهید، سپس آن را یکبار به شش بازی بدهید
10. Market has improved over the previous closing put about half.
[ترجمه ترگمان]بازار نسبت به تعطیلی قبلی در حدود نیمی دیگر بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]بازار در طول بسته شدن قبلی بهبود یافته است و تقریبا نصف آن است
11. I think these are lies put about by people who envy his success.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این افراد در مورد کسانی قرار دارند که به موفقیت او رشک می برند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این دروغ است که توسط افرادی که موفقیت او را حس می کنند دروغ می گویند
12. First, i will put about a tablespoon of water in the soda can, and a little cold water in the saucepan.
[ترجمه ترگمان]اول، من یک قاشق چایخوری آب در قوطی نوشابه می خورم و کمی آب سرد توی ماهی تابه می ریزم
[ترجمه گوگل]اول، من یک قاشق غذا خوری آب را در آب نمک و یک آب سرد کمی در قوطی قرار می دهم
13. The ship was put about during the storm.
[ترجمه ترگمان]کشتی در جریان طوفان قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]کشتی در جریان طوفان قرار گرفت
14. He was very much put about by the report he received from the front.
[ترجمه ترگمان]او از گزارشی که از جبهه دریافت کرده بود بسیار متعجب شد
[ترجمه گوگل]او در گزارش خود از طرف مقابل دریافت کرد