(معمولا با: as) تا آنجایی که
insofar
(معمولا با: as) تا آنجایی که
انگلیسی به فارسی
(بهطور معمول با: as) تا آنجایی که
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• : تعریف: to the extent that (usu. fol. by as).
- I will help, insofar as I have the time.
[ترجمه ترگمان] من تا زمانی که فرصت داشته باشم، کمک می کنم
[ترجمه گوگل] تا زمانی که وقت دارم، کمک خواهم کرد
[ترجمه گوگل] تا زمانی که وقت دارم، کمک خواهم کرد
• to such a degree, to such an extent
جملات نمونه
1. insofar as i know
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم
2. Insofar as I can say now, I shall come.
[ترجمه ترگمان]اما حالا که می توانم بگویم، خواهم آمد
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می توانم بگویم اکنون باید آمده ام
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می توانم بگویم اکنون باید آمده ام
3. Looking back helps insofar as it helps you learn from your mistakes.
[ترجمه ترگمان]وقتی به عقب نگاه می کنید تا جایی که به شما کمک می کند از اشتباه ات خود یاد بگیرید کمک می کند
[ترجمه گوگل]بازنگری به عقب کمک می کند تا آنجا که به شما کمک می کند تا از اشتباهات خود یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]بازنگری به عقب کمک می کند تا آنجا که به شما کمک می کند تا از اشتباهات خود یاد بگیرند
4. I'll help you insofar as I can.
[ترجمه ترگمان]تا جایی که بتوانم به شما کمک می کنم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بتوانم به شما کمک خواهم کرد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بتوانم به شما کمک خواهم کرد
5. Tammy, however, had succeeded, insofar as she had succeeded, despite her environment.
[ترجمه ترگمان]اما تامی که موفق شده بود، تا جایی که موفق شده بود، به رغم محیط اطرافش
[ترجمه گوگل]با این حال، تامی، به رغم محیط او، موفق بوده است
[ترجمه گوگل]با این حال، تامی، به رغم محیط او، موفق بوده است
6. He had tried, insofar as he was capable, to ease the policy of permanent crisis he had inherited from Truman.
[ترجمه ترگمان]او تا جایی که می توانست تلاش کرده بود تا سیاست بحران دائمی را که از ترومن به ارث برده بود، بکاهد
[ترجمه گوگل]او تا آنجا که قادر بود، سعی کرده بود که سیاست بحران دائمی او را از ترومن به ارث برده باشد
[ترجمه گوگل]او تا آنجا که قادر بود، سعی کرده بود که سیاست بحران دائمی او را از ترومن به ارث برده باشد
7. It is separated only insofar as organization and method is concerned.
[ترجمه ترگمان]آن فقط تا جایی که سازمان و روش نگران است از هم جدا شده است
[ترجمه گوگل]این تنها تا آنجا که سازمان و روش مربوط می شود جدا شده است
[ترجمه گوگل]این تنها تا آنجا که سازمان و روش مربوط می شود جدا شده است
8. All presently understood hazards to life and property, insofar as we have discovered them, are also included.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در حال حاضر خطرات زندگی و اموال را درک کرده اند، تا آنجا که ما آن ها را کشف کرده ایم
[ترجمه گوگل]همه در حال حاضر درک خطرات زندگی و اموال، تا آنجا که ما آنها را کشف کرده، نیز گنجانده شده است
[ترجمه گوگل]همه در حال حاضر درک خطرات زندگی و اموال، تا آنجا که ما آنها را کشف کرده، نیز گنجانده شده است
9. Yes, insofar as the explanation I got.
[ترجمه ترگمان]بله، تا جایی که من دارم
[ترجمه گوگل]بله، تا آنجا که من توضیح دادم
[ترجمه گوگل]بله، تا آنجا که من توضیح دادم
10. This principle is important in magnetic prospecting only insofar as it forms the basis.
[ترجمه ترگمان]این اصل در اکتشاف مغناطیسی تنها به صورتی مهم است که اساس آن را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]این اصل در تحقیقات مغناطیسی تنها تا آنجا که اساس آن را تشکیل می دهد، مهم است
[ترجمه گوگل]این اصل در تحقیقات مغناطیسی تنها تا آنجا که اساس آن را تشکیل می دهد، مهم است
11. Offset is similar to counterpurchase insofar as one party agrees to purchase goods and services with a specified percentage of the proceeds from the original sale.
[ترجمه ترگمان]آفست نسبت به counterpurchase مشابه است زیرا یک حزب با درصد معینی از درآمد حاصل از فروش اصلی موافق با خرید کالا و خدمات است
[ترجمه گوگل]افست شبیه به counterpurchase است به شرطی که یک طرف موافقت کند که کالاها و خدمات را با درصد مشخصی از درآمد حاصل از فروش اصلی خرید کند
[ترجمه گوگل]افست شبیه به counterpurchase است به شرطی که یک طرف موافقت کند که کالاها و خدمات را با درصد مشخصی از درآمد حاصل از فروش اصلی خرید کند
12. Asocial movement is autonomous insofar it can independently decide its strategy with little constraint from the allied party.
[ترجمه ترگمان]جنبش asocial خود مختار است تا به طور مستقل بتواند استراتژی خود را با محدودیت کوچکی از طرف متحد تصمیم گیری کند
[ترجمه گوگل]جنبش Asocial مستقل است تا اینکه به طور مستقل بتواند استراتژی خود را با محدودیت محدودی از حزب متحد تصمیم بگیرد
[ترجمه گوگل]جنبش Asocial مستقل است تا اینکه به طور مستقل بتواند استراتژی خود را با محدودیت محدودی از حزب متحد تصمیم بگیرد
13. Insofar as Chinese and Western cultures are concerned, it is necessary that we do not "essentialize" either Western or Confucian philosophy of history.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که فرهنگ های چینی و غربی نگران باشند، لازم است که ما فلسفه غربی یا کنفوسیوسی در تاریخ نداشته باشیم
[ترجمه گوگل]تا آنجا که فرهنگ های چینی و غربی نگران هستند، لازم است که فلسفه تاریخ غرب و کنفوسیوس را جدی نگیریم
[ترجمه گوگل]تا آنجا که فرهنگ های چینی و غربی نگران هستند، لازم است که فلسفه تاریخ غرب و کنفوسیوس را جدی نگیریم
14. Dieting is good insofar as it prevents gluttony.
[ترجمه ترگمان]Dieting تا آنجا که مانع از شکم پرستی می شود، خوب است
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی خوب است تا آنجا که مانع از سقط جنین می شود
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی خوب است تا آنجا که مانع از سقط جنین می شود
15. Insofar as I can see, the representatives are all satisfied with the arrangement.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که من می توانم ببینم، نمایندگان همگی از این قرار راضی هستند
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می بینم، نمایندگان همه با آرایش موافق هستند
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می بینم، نمایندگان همه با آرایش موافق هستند
insofar as I know
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم
پیشنهاد کاربران
تاکنون، تا این لحظه
تا جاییکه، به حدی که
تا اندازه ای، کم و بیش
�تا کنون�، معادل so far است نه in So far
�تا کنون�، معادل so far است نه in So far
چراکه، چونکه
insofar as تا جایی که - تا حدی که
کلمات دیگر: