کلمه جو
صفحه اصلی

allegedly

انگلیسی به فارسی

(رسمی) علی‌الظاهر، بنا به اقوال، گفته می‌شود که، ادعا می‌شود که، آن‌طور که ادعا شده، به‌طوری‌که گفته شده


ادعا شده


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: according to what has been alleged.

- The man who allegedly robbed the bank is now in police custody.
[ترجمه ابراهیم] مردی که ادعا می شود از این بانک سرقت کرده است، اکنون در بازداشت پلیس است
[ترجمه ابوالفضل] مردی که ظاهرا از بانک سرقت کرده است، اکنون در بازداشت پلیس است.
[ترجمه ترگمان] مردی که گفته می شود از بانک دزدی کرده است اکنون در بازداشت پلیس قرار دارد
[ترجمه گوگل] مردی که ادعا می کند این بانک را سرقت کرده است اکنون در بازداشت پلیس است
- Allegedly, she speaks six languages, but no one has ever heard her speak anything but English and French.
[ترجمه ترگمان] علی الظاهر او شش زبان سخن می گوید، اما تاکنون کسی نشنیده است که او جز انگلیسی و فرانسه حرف بزند
[ترجمه گوگل] ظاهرا، او شش زبان صحبت می کند، اما هیچ کس تا به حال شنیده است که او صحبت نمی کند به جز انگلیسی و فرانسوی

• apparently, seemingly

مترادف و متضاد

by allegation


Synonyms: assertedly, professedly, avowedly, as stated, supposedly, purportedly


جملات نمونه

1. the crimes he allegedly committed
جنایاتی که ادعا می شد او مرتکب شده است

2. Many millions of people have allegedly seen UFOs in the USA.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که میلیون ها نفر از مردم بشقاب پرنده را دیده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از میلیون ها نفر گفته اند که UFO ها در ایالات متحده آمریکا دیده می شوند

3. He was allegedly confined in a narrow, dark room for two months.
[ترجمه هادی] ادعا شده که او به مدت دو ماه در یک اتاق تاریک و تاریک محبوس شده بود
[ترجمه ترگمان]او به مدت دو ماه در یک اتاق تاریک و تاریک محبوس شد
[ترجمه گوگل]او ادعا در یک اتاق باریک و تاریک به مدت دو ماه محدود شده بود

4. That's where he allegedly killed his wife.
[ترجمه ترگمان]این جایی است که گفته می شود همسرش را کشته است
[ترجمه گوگل]این جایی است که وی گفته که همسرش را کشته است

5. She allegedly has a $500-a-day coke habit.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او یک عادت ماهیانه ۵۰۰ دلاری دارد
[ترجمه گوگل]او گفته است که یک عادت کک 500 دلار روزانه دارد

6. The smugglers allegedly sold the gold under the counter, cheating the VAT man out of £5 million.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که قاچاقچیان طلاها را زیر پیشخوان می فروشند و مالیات بر ارزش افزوده را ۵ میلیون پوند از بین می برند
[ترجمه گوگل]قاچاقچیان گفته اند که طلا تحت شمارنده است و تقلب کردن مالیات بر ارزش افزوده را از 5 میلیون پوند

7. The novel was allegedly written by a computer.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود این رمان توسط یک کامپیوتر نوشته شده است
[ترجمه گوگل]گفته شد که این رمان توسط یک کامپیوتر نوشته شده است

8. She was convicted of murdering her drunken and allegedly violent husband.
[ترجمه سید امین] او به خاطر قتل همسر مست و علی الظاهر خشن خودش محکوم گردید.
[ترجمه ترگمان]او به جرم قتل مست و متهم به خشونت مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]او به خاطر قتل شوهر مست و شوهر خشونت بار محکوم شد

9. He lost his job for allegedly being incapable.
[ترجمه ترگمان]او شغلش را از دست داد که ادعا می شود قادر به این کار نیست
[ترجمه گوگل]او شغل خود را از دست داد زیرا ادعا ناتوانی او بود

10. He had allegedly tried to proposition a colleague.
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که او سعی کرده بود یک هم کار را پیشنهاد کند
[ترجمه گوگل]او ادعا داشت به یک همکار پیشنهاد داد

11. Union leaders allegedly received huge payoffs from the company's bosses.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که رهبران اتحادیه بازده هنگفتی از رئسای شرکت دریافت کرده اند
[ترجمه گوگل]گفته می شود رهبران اتحادیه از کارفرمایان شرکت های بزرگ دریافت کرده اند

12. His van allegedly struck the two as they were crossing a street.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که ون در حال عبور از خیابان دو نفر را کتک زده است
[ترجمه گوگل]او وان به نظر می رسید دو نفر به عنوان آنها عبور از یک خیابان

13. A writer is suing director Steven Spielberg for allegedly stealing his film idea.
[ترجمه ترگمان]یک نویسنده از استیون اسپیلبرگ به جرم دزدیدن ایده فیلم خود شکایت کرده است
[ترجمه گوگل]نویسنده استیون اسپیلبرگ کارگردان سینمایی را به خاطر ادعای خود مبنی بر سرقت فیلمش، متهم می کند

14. The Board dismissed him for allegedly failing in his duties to teach junior doctors.
[ترجمه ترگمان]این هیات او را به خاطر ناکامی در وظایف خود برای آموزش پزشکان جوان اخراج کرد
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره او را متهم کرد که ادعا ناقض وظایفش برای آموزش پزشکان جوان است

پیشنهاد کاربران

اینطور گفته می شود که. .


گمان میرود که

بنا به اظهارات . . .

ظاهرا، اینطور که بنظر میرسد

از قرار معلوم

آورده اند که

بنابه ادعا

ظاهرا

طبق ادعا، که ادعا می کرد، که مدعی بود

احتمالی

گفته می شود که. . . .

. E. g
1 ) Greene responded that Bush was lying, and posted a video allegedly showing the altercation
خانم/آقای Green پاسخ داد که آقا/خانم Bush داشته دروغ می گفته و ویدیوئی منتشر کرد که ظاهراً حاکی از مشاجره و جر و بحث ( بین این دو ) بود
CNBC. com@

2 ) Amazon aware that workers allegedly pee in water bottles, documents show; company pushes back
The company denies that its workers don't get sufficient restroom breaks
FoxBusiness. com@

۱ - به قول معروف. . .

She, allegedly, is a simple bank clerk.
او به قول معروف یه کارمند ساده بانک است.

۲ - گویا، ظاهرا، از قرار معلوم،
That's where he allegedly killed his wife.
اونجاییکه گویا ( ظاهرا ) زنش رو کشته

for allegedly: به اتهام

She was arrested for allegedly stealing a car.
اون به اتهام سرقت یک ماشین دستگیر شد.

( for allegedly ( verb ing

alleged ( صفت ) : در حقوق بیشتر استفاده میشه. یعنی
ادعای چیزی شده اما بدون هیچ مدرک و اثباتی
مثال:
alleged victim: "ادعای قربانی، یا قربانی احتمالی": طرف قربانیه ولی هنوز اثبات نشده است.
alleged killer :" قاتل احتمالی": احتمالا قاتله ولی هنوز اثبات نشده است.


به اصطلاح


کلمات دیگر: