• waste, squander
burn away
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The forest fire burned away for a week.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی جنگل یک هفته تمام شد
[ترجمه گوگل]آتش جنگل برای یک هفته سوزانده شد
[ترجمه گوگل]آتش جنگل برای یک هفته سوزانده شد
2. Half the candle had burnt away.
[ترجمه ترگمان]نصف شمع سوخته بود
[ترجمه گوگل]نصف شمع سوخته بود
[ترجمه گوگل]نصف شمع سوخته بود
3. The clothing on his back got burnt away in the fire.
[ترجمه ترگمان]لباسی که روی پشتش گذاشته بود در آتش می سوخت
[ترجمه گوگل]لباس در پشت او در آتش سوخت
[ترجمه گوگل]لباس در پشت او در آتش سوخت
4. All her hair had been burnt away.
[ترجمه ترگمان]تمام موهایش سوخته بود
[ترجمه گوگل]تمام موهایش سوخته شده بود
[ترجمه گوگل]تمام موهایش سوخته شده بود
5. The fire burns away the dross leaving the pure metal.
[ترجمه ترگمان]آتش the را که فلز خالص را ترک می کند می سوزاند
[ترجمه گوگل]آتش سوزی را که از فلز خالص خارج می شود دور می کند
[ترجمه گوگل]آتش سوزی را که از فلز خالص خارج می شود دور می کند
6. Most of the skin on his face got burnt away in the fire.
[ترجمه ترگمان]بیشتر پوست صورتش در آتش سوخته بود
[ترجمه گوگل]اکثر پوست روی صورتش در آتش سوخت
[ترجمه گوگل]اکثر پوست روی صورتش در آتش سوخت
7. The fire had burned away part of the roof.
[ترجمه ترگمان]آتش بخشی از سقف را سوزانده بود
[ترجمه گوگل]آتش سوزی بخشی از سقف را سوزانده بود
[ترجمه گوگل]آتش سوزی بخشی از سقف را سوزانده بود
8. Half the candle has burnt away.
[ترجمه ترگمان]نیمی از شمع سوخته
[ترجمه گوگل]نیمی از شمع سوخته است
[ترجمه گوگل]نیمی از شمع سوخته است
9. All her hair had been burnt away but for the black roots and her features hideously charred.
[ترجمه ترگمان]همه موهایش سوخته بود، اما برای ریشه های سیاه و اجزای صورتش خیلی سوخته بود
[ترجمه گوگل]تمام موهایش سوزانده شده بود، اما برای ریشه های سیاه و سفید و ویژگی های او به طرز شگفت انگیزی فرورفته است
[ترجمه گوگل]تمام موهایش سوزانده شده بود، اما برای ریشه های سیاه و سفید و ویژگی های او به طرز شگفت انگیزی فرورفته است
10. The sun was at its height and seemed to be burning away what little air there was to breathe.
[ترجمه ترگمان]خورشید در ارتفاع آن قرار داشت و به نظر می رسید که چه هوایی است که تنفس می کند
[ترجمه گوگل]خورشید در ارتفاع آن بود و به نظر می رسید که هوا کمی برای نفس کشیدن سوخته بود
[ترجمه گوگل]خورشید در ارتفاع آن بود و به نظر می رسید که هوا کمی برای نفس کشیدن سوخته بود
11. He went into the stall and leaned against the side of it, while his cigarette burned away rapidly like a fuse.
[ترجمه ترگمان]به آخور رفت و به کنار آن تکیه داد، در حالی که سیگارش به سرعت مثل فیوز برق می زد
[ترجمه گوگل]او به داخل غرفه رفت و در برابر طرف آن قرار گرفت، در حالی که سیگار او به سرعت مانند یک فیوز سوخته بود
[ترجمه گوگل]او به داخل غرفه رفت و در برابر طرف آن قرار گرفت، در حالی که سیگار او به سرعت مانند یک فیوز سوخته بود
12. The monster's blood burnt away the grass on Dragon's hill.
[ترجمه ترگمان]خون هیولا روی تپه اژدها سوخته بود
[ترجمه گوگل]خون هیولا چمن را بر روی تپه اژدها سوخته
[ترجمه گوگل]خون هیولا چمن را بر روی تپه اژدها سوخته
13. The cables, pipes and electrical fixtures that were its nervous system are mostly stripped or burned away.
[ترجمه ترگمان]کابل ها، لوله ها و وسایل برقی که سیستم عصبی آن بودند اغلب لخت یا سوخته بودند
[ترجمه گوگل]کابل ها، لوله ها و وسایل الکتریکی که سیستم عصبی آن بود، عمدتا از بین می روند یا سوخته می شوند
[ترجمه گوگل]کابل ها، لوله ها و وسایل الکتریکی که سیستم عصبی آن بود، عمدتا از بین می روند یا سوخته می شوند
14. The haze has burnt away.
[ترجمه ترگمان]مه از بین رفته
[ترجمه گوگل]مادرم سوخته است
[ترجمه گوگل]مادرم سوخته است
پیشنهاد کاربران
سپری کردن
در آتش سوختن، از بین رفتن
دود شدن رفتن هوا
اسراف، برباد دادن، تلف کردن ( در مورد پول یا . . . . )
ولخرجی، هدر دادن، حرام کردن
ولخرجی، هدر دادن، حرام کردن
کلمات دیگر: