پیش از زناشویی، وابسته به قبل از ازدواج، پیش گشنی
prenuptial
پیش از زناشویی، وابسته به قبل از ازدواج، پیش گشنی
انگلیسی به فارسی
پیش از زناشویی، وابسته به قبل از ازدواج
(جانورشناسی) پیش از جفتگیری، پیش گشنی
پیشگام
انگلیسی به انگلیسی
• preceding marriage, prior to marriage, occurring before marriage
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: before a wedding ceremony or marriage.
• (2) تعریف: in zoology, before copulation or mating.
جملات نمونه
1. prenuptial agreement
توافق قبل از ازدواج
2. He asked her to sign a prenuptial agreement when they got engaged.
[ترجمه ترگمان]از او خواهش کرد که وقتی نامزد کردند امضا prenuptial را امضا کند
[ترجمه گوگل]او از او خواسته است تا زمانی که مشغول به کار هستند، یک توافق اولیه را امضا کنند
[ترجمه گوگل]او از او خواسته است تا زمانی که مشغول به کار هستند، یک توافق اولیه را امضا کنند
3. I never negotiated a corporate prenuptial agreement and never received a golden handshake.
[ترجمه ترگمان]من هرگز با یک توافق نامه امضا کننده شرکت نکرده ام و هرگز یک دست دادن طلایی را دریافت نکرده ام
[ترجمه گوگل]من هیچ یک از توافق نامه های شرکت های بزرگ راجع به مذاکره نکردم و هرگز دست طلایی دست نیافتم
[ترجمه گوگل]من هیچ یک از توافق نامه های شرکت های بزرگ راجع به مذاکره نکردم و هرگز دست طلایی دست نیافتم
4. Firstly, this little episode exposes pre-nuptial contracts in this country to be the complete waste of paper they are.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، این قسمت کوچک قراردادهای پیش از عروسی در این کشور را در معرض هدر دادن کامل کاغذ قرار می دهد
[ترجمه گوگل]اولا، این قسمت کوچکی از قراردادهای قبل از ازدواج در این کشور را به عنوان اتلاف کامل کاغذی که در اختیار دارند، قرار می دهد
[ترجمه گوگل]اولا، این قسمت کوچکی از قراردادهای قبل از ازدواج در این کشور را به عنوان اتلاف کامل کاغذی که در اختیار دارند، قرار می دهد
5. They also signed a pre-nuptial agreement supposedly restricting Meg's payout to £100,000 should the marriage fail.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین توافقنامه پیش از ازدواج را امضا کردند که ظاهرا پیشنهاد مگ به ۱۰۰۰۰۰ پوند از ازدواج را محدود کرده بود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین یک قرارداد قبل از ازدواج را امضا کردند که احتمالا ازدواج موفق خواهد بود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین یک قرارداد قبل از ازدواج را امضا کردند که احتمالا ازدواج موفق خواهد بود
6. These days many couples a prenuptial agreement to protect their assets.
[ترجمه ترگمان]این روزها بسیاری از زوج ها موافقت کردند تا از دارایی های خود محافظت کنند
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از زوجین یک توافق اولیه برای حفاظت از دارایی های خود دارند
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از زوجین یک توافق اولیه برای حفاظت از دارایی های خود دارند
7. There are two types of prenuptial agreements: marriage contract for people who are married or about to be married, and cohabitation agreement for unmarried couples.
[ترجمه ترگمان]دو نوع توافقنامه ازدواج وجود دارد: عقد ازدواج برای افرادی که ازدواج می کنند یا ازدواج می کنند، و زندگی مشترک برای زوج های ازدواج نکرده
[ترجمه گوگل]دو نوع توافق پیش از موعد وجود دارد: قرارداد ازدواج برای افرادی که ازدواج کرده اند یا در مورد ازدواج می کنند، و قرارداد مشترک برای زوج های متاهل
[ترجمه گوگل]دو نوع توافق پیش از موعد وجود دارد: قرارداد ازدواج برای افرادی که ازدواج کرده اند یا در مورد ازدواج می کنند، و قرارداد مشترک برای زوج های متاهل
8. But practically speaking, a prenuptial agreement does save a lot of time and disputes in court," Shanghai divorce lawyer Mike Liang said.
[ترجمه ترگمان]مایک لیانگ، وکیل طلاق در شانگهای، گفت: \" اما عملا در حال صحبت کردن، یک قرارداد prenuptial زمان و اختلافات زیادی را در دادگاه حفظ می کند \"
[ترجمه گوگل]مایکل لیانگ، وکیل طلاق شانگهای، گفت: 'در واقع، یک توافق پیش پا افتاده، زمان زیادی را صرف کرده و در دادگاه اختلافات زیادی را صرفه جویی می کند '
[ترجمه گوگل]مایکل لیانگ، وکیل طلاق شانگهای، گفت: 'در واقع، یک توافق پیش پا افتاده، زمان زیادی را صرف کرده و در دادگاه اختلافات زیادی را صرفه جویی می کند '
9. Prenuptial agreements seem fashionable in the West.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که توافقات Prenuptial در غرب مد شده است
[ترجمه گوگل]توافقات پیشزمینه در غرب به نظر شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]توافقات پیشزمینه در غرب به نظر شگفت انگیز است
10. Another problem a prenuptial agreement signed under pressure.
[ترجمه ترگمان]مشکل دیگر یک توافقنامه prenuptial امضا شده تحت فشار است
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر یک توافق پیش پا افتاده تحت فشار است
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر یک توافق پیش پا افتاده تحت فشار است
11. A divorce lawyer must prenuptial contracts.
[ترجمه ترگمان]یه وکیل طلاق باید قرارداد ببنده
[ترجمه گوگل]یک وکیل طلاق باید قراردادهای پیشخدمت
[ترجمه گوگل]یک وکیل طلاق باید قراردادهای پیشخدمت
12. Seriously. Unless there's prenuptial option or you feel really confident in your pro bono abilities, courts are usually only good for splitting hairs between legally married couples with lawyers.
[ترجمه ترگمان]جدا مگر اینکه گزینه prenuptial وجود داشته باشد یا شما احساس اعتماد به توانایی های خود را نداشته باشید، معمولا دادگاه ها تنها برای تفکیک موهای بین زوج های متاهل قانونی با وکلا مناسب هستند
[ترجمه گوگل]به طور جدی به استثنای مواردی که پیش فرض وجود دارد یا شما واقعا در توانایی های طرفدار بونو اعتماد دارید، دادگاه ها معمولا فقط برای تقسیم موهای زوج های قانونی ازدواج با وکلا هستند
[ترجمه گوگل]به طور جدی به استثنای مواردی که پیش فرض وجود دارد یا شما واقعا در توانایی های طرفدار بونو اعتماد دارید، دادگاه ها معمولا فقط برای تقسیم موهای زوج های قانونی ازدواج با وکلا هستند
13. I think they got some sort of prenuptial agreement in place.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم یه جور توافقنامه تجاری دارن
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم آنها نوعی توافق پیش پا افتاده را در دست داشتند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم آنها نوعی توافق پیش پا افتاده را در دست داشتند
14. With both parties worth many millions of dollars, legal sources said the pair likely has some form of prenuptial agreement.
[ترجمه ترگمان]در حالی که هر دو طرف میلیونها دلار ارزش دارند، منابع قانونی اعلام کردند که این زوج احتمالا نوعی قرارداد prenuptial دارند
[ترجمه گوگل]منابع قانونی گفته اند که هر دو طرف به ارزش میلیون ها دلار ارزش دارند، این جفت احتمالا نوعی توافق اولیه دارد
[ترجمه گوگل]منابع قانونی گفته اند که هر دو طرف به ارزش میلیون ها دلار ارزش دارند، این جفت احتمالا نوعی توافق اولیه دارد
prenuptial agreement
توافق قبل از ازدواج
پیشنهاد کاربران
nuptial به معنای عروسی است و prenuptial به معنای قبل از عروسی .
در کشورهایی مانند آمریکا ، کانادا و . . . زوجین قبل از ازدواج می توانند توافقنامه ای امضا کنند که در آن وضعیت این دو و اموال آنها بعد از طلاق احتمالی مشخص می شود . به این توافقنامه prenuptial agreement می گویند . بطور خلاصه به این توافقنامه prenup نیز می گویند :
Didn't he sign a pre - nup ؟
در کشورهایی مانند آمریکا ، کانادا و . . . زوجین قبل از ازدواج می توانند توافقنامه ای امضا کنند که در آن وضعیت این دو و اموال آنها بعد از طلاق احتمالی مشخص می شود . به این توافقنامه prenuptial agreement می گویند . بطور خلاصه به این توافقنامه prenup نیز می گویند :
Didn't he sign a pre - nup ؟
کلمات دیگر: