کلمه جو
صفحه اصلی

favorably

انگلیسی به فارسی

مطلوب


انگلیسی به انگلیسی

• approvingly, kindly, in a well-disposed manner (also favourably)

جملات نمونه

1. the film impressed them favorably
آن فیلم در آنان اثر مثبت باقی گذاشت.

2. Most who expressed an opinion spoke favorably of Thomas.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسانی که عقیده داشتند نظر مساعدی نسبت به توماس داشتند
[ترجمه گوگل]اکثر کسانی که ابراز نظر کردند مطلوب توماس بودند

3. The film has been favorably reviewed in a number of papers.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به طور مطلوبی در تعدادی از مقالات مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این فیلم در تعدادی از مقالات مورد بررسی قرار گرفته است

4. The plan was viewed favorably.
[ترجمه ترگمان]این نقشه به طور مطلوب مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این طرح مطلوب بود

5. Individual members of the participant polity may be favorably or unfavorably oriented to the various classes of political objects.
[ترجمه ترگمان]اعضای فردی جامعه شرکت کننده ممکن است به طور مطلوب و یا به طرز نامطلوبی به طبقات مختلف اشیا سیاسی گرایش پیدا کنند
[ترجمه گوگل]اعضای فردی شرکت کننده می توانند به کلاس های مختلف اشیاء سیاسی مطلوب یا نامطلوب بروند

6. With time, you can learn how to influence favorably this interplay of nature and nurture in your child.
[ترجمه ترگمان]با زمان، شما می توانید یاد بگیرید که چطور این اثر متقابل طبیعت و تربیت کودک را بهتر تحت تاثیر قرار دهید
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، می توانید یاد بگیرید چگونه به نفع این متقابل طبیعت و پرورش در کودک خود نفوذ کنید

7. Visitors started remarking favorably on what that enthusiastic crowd at Zweibrticken was doing to catch up with the existing wings.
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان شروع به اظهار نظر در مورد آن چه جمعیت مشتاق در Zweibrticken برای رسیدن به بال های موجود انجام می دادند، کردند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان شروع به بیان مطلبی درباره آنچه که جمعیت مشتاق در Zweibrticken انجام دادند تا با بال های موجود روبرو شوند

8. It compares favorably with some of the tawny ports in the price range.
[ترجمه ترگمان]آن با برخی از بنادر تیره رنگ در محدوده قیمت مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]این مقایسه با بعضی از پورت های تونری در محدوده قیمت مطلوب است

9. Republican Bob Dole is viewed favorably by 41 percent and unfavorably by 32 percent.
[ترجمه ترگمان]باب دول جمهوریخواه به طور مطلوب ۴۱ درصد و به طور نامساعد با ۳۲ درصد موافق می باشد
[ترجمه گوگل]جمهوری بئوب باب دول 41 درصد و به طور نامطلوب با 32 درصد مطلوب است

10. But, Mr Smith, our price itself shows very favorably already.
[ترجمه ترگمان]اما آقای اسمیت، خود قیمت ما هم اکنون بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]اما، آقای اسمیت، قیمت ما خود را در حال حاضر بسیار مثبت نشان می دهد

11. One Western Conference advance scout compared Bryant favorably a mathematician.
[ترجمه ترگمان]یک کنفرانس پیشروی غرب در مقایسه با برایانت، ریاضیدان را به خوبی مقایسه کرد
[ترجمه گوگل]یکی از پیشگامان کنفرانس غربی، بریانت را به طور مطلوب ریاضیدان مقایسه کرد

12. The professor was favorably impressed by the aptness to learn on the part of his students.
[ترجمه ترگمان]استاد با توجه به اطلاعاتی که در مورد قسمتی از دانش آموزانش به دست آورده بود، به طور مطلوب تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پروفسور به طور مطلوب تحت تأثیر پذیرش دانش آموزان خود قرار گرفت

13. The girl impressed her boyfriend's relatives favorably with her vivacity and sense of humor.
[ترجمه ترگمان]آن دختر با نشاط و شوخ طبعی او، خویشاوندان دوست پسرش را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]این دختر با خوشی و حس شوخ طبعی خود، خویشاوندان دوستش را تحت تاثیر قرار داد

14. Ailing Argentine football hero Diego Maradona was improving favorably from hepatitis brought on by alcohol abuse, nearly a week after being hospitalized, the hospital director said Tuesday.
[ترجمه ترگمان]مدیر بیمارستان روز سه شنبه گفت که دیگو مارادونا، قهرمان فوتبال آرژانتین، تقریبا یک هفته پس از بستری شدن در بیمارستان، در حال بهبود مطلوبی از هپاتیت بود
[ترجمه گوگل]مدیر بیمارستان گفت: سه شنبه گفت که دیگو مارادونا، هوادار فوتبال آرژانتین، دیگو مارادونا، از هفته هفتم پس از بستری شدن در بیمارستان بستری شد

پیشنهاد کاربران

موردِ تایید، حامیانه، بصورتِ مفید و سودمند، به منفعتِ کسی بودن

دلخواه

به طور مثبت

جانبدارانه

به سادگی


کلمات دیگر: