1. Never douche if you are pregnant.
[ترجمه دکتر پرویز پورطباطبایی] دوش واژینال ( شستشوی واژن ) را در زمان بارداری هرگز انجام ندهید
[ترجمه ترگمان] اگه حامله باشی، هیچ وقت احمق نباش
[ترجمه گوگل]هرگز بیدار نباشید
2. They rinsed them in fluid from a douche cup into which the nurse had tipped some prepared solution.
[ترجمه ترگمان]آن ها را با مایع پاک کردند و با یک فنجان آبی که پرستار به یک راه حل آماده کرده بود، شست
[ترجمه گوگل]آنها آنها را از یک فنجان دوش که در آن پرستار برخی از راه حل های آماده شده را برداشته بود، مایع می کردند
3. Douches and mouthwashes and birth-control devices.
[ترجمه ترگمان]douches و mouthwashes و دستگاه های کنترل زاد و ولد
[ترجمه گوگل]دوش و دهانشویه و دستگاه های کنترل تولد
4. You are a typical Jap douche bag. . . The most racist.
[ترجمه نیما چوبین] تو نمونه ی یه ژاپنی عوضی ای. . . . آخر ( نهایت ) نژادپرستی
[ترجمه ترگمان] تو یه احمق معمولی هستی The نژاد پرست
[ترجمه گوگل]شما یک کیسه یاب معمولی یوگا هستید نژادپرستانه ترین
5. Methods: The simple mini-size perfusion cannula for continuous douche and negative pressure drainage was handmade and used on 23 patients suffering from large hypodermal infected lacuna.
[ترجمه ترگمان]روش ها: سایز کوچک ساده perfusion برای douche مداوم و drainage فشار منفی دست ساز بود و در ۲۳ بیمار مبتلا به lacuna مبتلا به hypodermal بزرگ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها: کانول پرفیوژن کوچک کوچک مایکروسافت برای دوش و دوش منفی و زهکشی منفی، دست ساز بود و در 23 بیمار مبتلا به لکونا آلوده به هیپوفرم بزرگ مورد استفاده قرار گرفت
6. American: Your boss is such douche bag!
[ترجمه ترگمان]! رئیس تو خیلی عوضیه
[ترجمه گوگل]آمریکایی: رئیس شما چنین کیسه دوش است!
7. A sudden douche of terror then squirted itself all over Dixon.
[ترجمه ترگمان]ناگهان ترس و وحشت همه جای دیکسون را گرفت
[ترجمه گوگل]دوش ناگهانی تروریسم پس از آن Dixon خود را بیش از حد squirted
8. Even although you're a douche bag, you can use a search box to get to the page you've been looking for.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه تو یه احمقی، میتونی از یه جعبه جستجو برای رسیدن به صفحه ای که دنبالش بودی استفاده کنی
[ترجمه گوگل]حتی اگر شما یک کیسه دوش هستید، می توانید از یک جعبه جستجو برای رسیدن به صفحه ای که دنبال کرده اید استفاده کنید
9. What a Douche Bag, he has no clue what he is talking about.
[ترجمه ترگمان]چه آدم احمق، اون هیچ سرنخی نداره که داره چی میگه
[ترجمه گوگل]او یک کیسه دوش دارد، او هیچ سرنخی راجع به او صحبت نکرده است
10. Over the bedstead hangs a douche bag which he keeps for emergencies – for the virgins whom he tracks down like a sleuth.
[ترجمه ترگمان]روی تخت خواب یک کیسه زباله است که او برای موارد اضطراری نگه می دارد - برای زنان باکره که مثل یک sleuth رد می شود
[ترجمه گوگل]در پشت صندلی، یک کیسه دوشش را که برای شرایط اضطراری نگه می دارد، آویزان می کند - برای باکره هایی که او آنها را مثل یک کوه رد می کند
11. What a stupid Douche Bag. he has no clue what he is talking about.
[ترجمه ترگمان]عجب احمق احمقی اون هیچ سرنخی نداره که درباره چی حرف میزنه
[ترجمه گوگل]یک کوله پشتی احمقانه او هیچ سرنخی راجع به آن صحبت نکرده است
12. I think he is the world's biggest douche bag.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اون بزرگ ترین احمق دنیاست
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او بزرگترین کیسه دوشش در جهان است
13. Oh, shut up, you old douche bag!
[ترجمه ترگمان]! اوه، خفه شو، احمق پیر
[ترجمه گوگل]آه، ببخشید، کیسه دوش داری؟
14. To cleanse or treat by means of a douche.
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن یا درمان با یه احمق
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن یا درمان با دوش استفاده کنید
15. Results: Repeated douche with EOW or local application of clotrimazole after douche eliminated natural fungi by 8 5% and 8 5% respectively.
[ترجمه ترگمان]نتایج: douche مکرر با EOW یا کاربرد محلی of بعد از douche قارچ طبیعی را به ترتیب ۵ % و ۸ % % حذف کرد
[ترجمه گوگل]یافته ها: دوش دوام با استفاده از EOW یا محلول موضعی کلوتریمازول بعد از دوش، قارچ های طبیعی را به ترتیب 8 و 5 و 8 درصد حذف کردند