مایل به خاکستری
greyish
مایل به خاکستری
انگلیسی به فارسی
مایل به خاکستری
خاکستری
انگلیسی به انگلیسی
• ashen, colored grey, somewhat grey
something that is greyish is slightly grey.
something that is greyish is slightly grey.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] رنگ مایل به خاکستری
جملات نمونه
1. His skin had an unhealthy greyish tinge.
[ترجمه ترگمان]پوستش کمی رنگ خاکستری داشت
[ترجمه گوگل]پوست او دارای یک رنگ خاکستری ناسالم بود
[ترجمه گوگل]پوست او دارای یک رنگ خاکستری ناسالم بود
2. The building was of greyish plaster and looked old.
[ترجمه ترگمان]ساختمان مثل گچ سفید شده بود و پیر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این ساختمان از گچ خاکستری بود و قدیمی بود
[ترجمه گوگل]این ساختمان از گچ خاکستری بود و قدیمی بود
3. Between the white limestone and the greyish pink limestone is a thin bed of clay.
[ترجمه ترگمان]بین سنگ آهک سفید و سنگ آهک صورتی خاکستری، بس تر باریکی از گل رس قرار دارد
[ترجمه گوگل]بین سنگ آهک سفید و سنگ آهک صورتی خاکستری یک لایه نازک از خاک رس است
[ترجمه گوگل]بین سنگ آهک سفید و سنگ آهک صورتی خاکستری یک لایه نازک از خاک رس است
4. Teak weathers to a greyish colour.
[ترجمه ترگمان]هوای تازه به رنگ خاکستری تیره است
[ترجمه گوگل]رنگ تیره را به رنگ قهوهای رنگ می کند
[ترجمه گوگل]رنگ تیره را به رنگ قهوهای رنگ می کند
5. The soup was a greyish glop, with bits in it.
[ترجمه ترگمان]سوپ، خاکستری و خاکستری بود، با خرده های آن
[ترجمه گوگل]سوپ یک قهوه ای قهوه ای بود، با بیت در آن
[ترجمه گوگل]سوپ یک قهوه ای قهوه ای بود، با بیت در آن
6. The stone was a greyish colour.
[ترجمه ترگمان]این سنگ، رنگ خاکستری رنگی داشت
[ترجمه گوگل]سنگ یک رنگ خاکستری بود
[ترجمه گوگل]سنگ یک رنگ خاکستری بود
7. His features were greyish and pinched.
[ترجمه ترگمان]چهره او خاکستری و متشنج بود
[ترجمه گوگل]ویژگی های او قهوه ای بود و خرد شده بود
[ترجمه گوگل]ویژگی های او قهوه ای بود و خرد شده بود
8. His face was greyish and pinched, his eyes, when he raised them, inflamed.
[ترجمه ترگمان]صورتش خاکستری و گرفته بود، چشمانش، هنگامی که آن ها را بلند کرد، ملتهب شد
[ترجمه گوگل]چهره اش قهوه ای بود و چشمانش را، وقتی که او را بلند کرد، ملتهب کرد
[ترجمه گوگل]چهره اش قهوه ای بود و چشمانش را، وقتی که او را بلند کرد، ملتهب کرد
9. Juvenile like female but with greyish head and neck.
[ترجمه ترگمان]جوانی مثل زن، اما با موهای خاکستری و گردن خاکستری
[ترجمه گوگل]نوجوان مثل زن است اما سر و گردن قهوه ای دارد
[ترجمه گوگل]نوجوان مثل زن است اما سر و گردن قهوه ای دارد
10. There were large greyish membranes on the hypopharynx and the right tonsil, which was necrotic.
[ترجمه ترگمان]There بزرگ و خاکستری رنگی بر روی hypopharynx و the که مرده بود وجود داشت
[ترجمه گوگل]غشاء های بزرگ خاکستری بر روی هیپوفارنکس و لوزه های راست که به طور ناشتا بود، وجود داشت
[ترجمه گوگل]غشاء های بزرگ خاکستری بر روی هیپوفارنکس و لوزه های راست که به طور ناشتا بود، وجود داشت
11. This greyish film can be mistaken for fungal infection.
[ترجمه ترگمان]این فیلم خاکستری می تواند به خاطر عفونت قارچی اشتباه گرفته شود
[ترجمه گوگل]این فیلم خاکستری می تواند برای عفونت قارچی اشتباه باشد
[ترجمه گوگل]این فیلم خاکستری می تواند برای عفونت قارچی اشتباه باشد
12. This greenish greyish land with patches of dark trees might have been anywhere.
[ترجمه ترگمان]این زمین خاکستری و خاکستری با وصله های درختان تیره ممکن بود هر جایی باشد
[ترجمه گوگل]این سرزمین سبز سبز با تکه های درختان تاریک ممکن است در هر کجا باشد
[ترجمه گوگل]این سرزمین سبز سبز با تکه های درختان تاریک ممکن است در هر کجا باشد
13. Grey suit, grey hair and a greyish complexion.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار خاکستری و موهای خاکستری و چهره خاکستری
[ترجمه گوگل]کت و شلوار خاکستری، موهای خاکستری و یک چهره ی خاکستری
[ترجمه گوگل]کت و شلوار خاکستری، موهای خاکستری و یک چهره ی خاکستری
14. Bill of drake blackish, of duck greyish.
[ترجمه ترگمان]، \"بیل\"، \"drake سیاه و خاکستری\"
[ترجمه گوگل]لایحه سیاه و سفید، از اردک خاکستری
[ترجمه گوگل]لایحه سیاه و سفید، از اردک خاکستری
15. Severely myopic subjects may have a greyish crescent surrounding the temporal part of the disc.
[ترجمه ترگمان]سوژه های myopic نزدیک بین ممکن است یک هلال خاکستری رنگ در اطراف بخش موقتی دیسک داشته باشند
[ترجمه گوگل]افرادی که به شدت مریپیک هستند ممکن است یک هلال قوسی در اطراف بخشی از دیسک داشته باشند
[ترجمه گوگل]افرادی که به شدت مریپیک هستند ممکن است یک هلال قوسی در اطراف بخشی از دیسک داشته باشند
کلمات دیگر: