کلمه جو
صفحه اصلی

granulate


معنی : دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن
معانی دیگر : به صورت دانه یا حبه یا ذره در آوردن

انگلیسی به فارسی

دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن


گرانولیت، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: granulates, granulating, granulated
(1) تعریف: to make into small particles or grains.
مشابه: grain, pulverize

- Cane sugar is processed from a natural liquid, cane juice, that is dried and granulated.
[ترجمه ترگمان] شکر Cane از مایع طبیعی، عصاره نیشکر، که خشک و دانه ای است، پردازش می شود
[ترجمه گوگل] شکر نیشکر از یک مایع طبیعی، نیشکر، که خشک و گرانول است، پردازش می شود

(2) تعریف: to cause to have a rough surface.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: granulative (adj.), granulater (granulator) (n.), granulation (n.)
• : تعریف: to come to be made up of small particles or grains.
مشابه: grain, pulverize

• make into granules; crumble or collect into granules; make rough on the surface

دیکشنری تخصصی

[نساجی] دانه بندی کردن

مترادف و متضاد

دانه دانه کردن (فعل)
grain, corn, granulate

دارای ذرات ریز کردن (فعل)
granulate

crush into tiny pieces


Synonyms: atomize, comminute, crumble, crystallize, disintegrate, grate, grind, make coarse, make grainy, pound, powder, pulverize, triturate


جملات نمونه

1. Stir in the Sweetex Granulated then stir in enough water to form a soft dough.
[ترجمه ترگمان]سپس در the بریزید و سپس به اندازه کافی آب بزنید تا خمیر نرم ایجاد شود
[ترجمه گوگل]سپس Sweetex Granulated را مخلوط کنید سپس آب کافی برای ایجاد خمیر نرم تهیه کنید

2. It was thought that dry granulated yeast imparted an inferior flavor.
[ترجمه ترگمان]تصور می شد که مخمر خشکش یک طعم نامرغوب را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تصور می شد که مخمرهای گرانول خشک، عطر و طعم کمتری را به وجود آوردند

3. In the new process, the carpet is granulated and then mixed and extruded with a catalyst.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند جدید، فرش دانه دانه است و سپس با یک کاتالیزور مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]در روند جدید، فرش گرانول و سپس با یک کاتالیزور مخلوط شده و اکسترود شده است

4. The drifts were granulated and shrinking under my eyes.
[ترجمه ترگمان]می لغزد و زیر چشمانم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]راندگی ها در زیر چشمان من گرانوله شده و کوچک می شوند

5. It can be used just like granulated sugar, spoon for spoon, in drinks, desserts, cereals and some recipes.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند درست مانند شکر دانه ای، قاشق برای قاشق، در نوشیدنی ها، دسرها، غلات و برخی دستور العمل ها استفاده شود
[ترجمه گوگل]می توان آن را مانند قند گرانول، قاشق قاشق، نوشیدنی ها، دسرها، غلات و برخی دستور العمل ها استفاده کرد

6. Gradually beat in granulated sugar until well combined. Beat in egg yolks, chocolate and vanilla until thoroughly combined.
[ترجمه ترگمان]به تدریج تا زمانی که به خوبی با هم ترکیب شوند، شکر دانه ای زدند در زرده تخم مرغ، شکلات و وانیل تا زمانی که به طور کامل ترکیب شوند، شکست دهید
[ترجمه گوگل]به تدریج در شکر های گرانولیته به خوبی ترکیب شده است تا زمانی که کاملا ترکیب شود، از زرده تخم مرغ، شکلات و وانیل بپرهیزید

7. Melt the granulated sugar with the almonds in a saucepan.
[ترجمه ترگمان]نمک دانه ای را با بادام در یک ماهی تابه ذوب کنید
[ترجمه گوگل]ذوب کردن شکر دانه ای با بادام در یک ظرف پز

8. Gradually beat in granulated sugar until well combined.
[ترجمه ترگمان]به تدریج تا زمانی که به خوبی با هم ترکیب شوند، شکر دانه ای زدند
[ترجمه گوگل]به تدریج در شکر های گرانولیته به خوبی ترکیب شده است

9. Beat eggs and granulated sugar well and add vanilla and citron.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ و شکر دانه ای را با هم بزنید و وانیل و citron هم بکنید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ را بچرخانید و شکر گرانول را خوب بخوانید و وانیل و سیترون را اضافه کنید

10. Combine granulated sugar, cinnamon and nutmeg in small bowl.
[ترجمه ترگمان]قند granulated، دارچین و جوز هندی رو در کاسه کوچیک وصل کن
[ترجمه گوگل]شکر، دارچین و ماست را در کاسه کوچک ترکیب کنید

11. Brush with milk and sprinkle with Sweetex Granulated.
[ترجمه ترگمان]برس با شیر و فلفل همراه با Sweetex granulated
[ترجمه گوگل]برس با شیر و با Sweetex Granulated بپاشید

12. Add approximately half a teaspoon of white granulated sugar to each bottle before capping it.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه آن را بپوشاند، نیمی از قاشق چای خوری سفید را به هر بطری اضافه کنید
[ترجمه گوگل]قبل از بسته شدن آن تقریبا نیمی از قاشق چایخوری قند سفید را به هر بطری اضافه کنید

13. Stir in the ground almonds and Sweetex Granulated.
[ترجمه ترگمان]the را هم بزنید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]مخلوط بادام زمینی و Sweetex Granulated

14. By strengthening the condition monitoring management of granulate process and the condition management of the granulate equipment, the chip appearance quality can be improved effectively.
[ترجمه ترگمان]با تقویت مدیریت نظارت بر شرایط فرآیند granulate و مدیریت شرایط تجهیزات granulate، کیفیت ظاهر تراشه می تواند به طور موثر بهبود یابد
[ترجمه گوگل]با تقویت وضعیت نظارت بر مدیریت فرآیند گرانول و مدیریت شرایط تجهیزات گرانول، کیفیت ظاهر تراشه می تواند به طور موثر بهبود یابد

پیشنهاد کاربران

ریز ریز کردن

ذره ذره کردن

Cut sth to its grains


کلمات دیگر: