کلمه جو
صفحه اصلی

finespun


(نخ) ریز ریس، نازک، (پارچه) ریزبافت، لطیف، ریز تافته، ریز بافت، نازک رشته، نازک ریسته، باریک، دقیق، خیالی، غیرعملی

انگلیسی به فارسی

ریز بافت، نازک رشته


finespun، ریز بافت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: spun or drawn out to a fine thread, as fabric or glass; delicate.
مشابه: delicate

(2) تعریف: highly or overly subtle; elaborate.

• thin, delicate, flimsy (about fabric, etc.); excessively refined; purified

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ریز بافت - ظریف - لیف و رشته نازک


کلمات دیگر: