کلمه جو
صفحه اصلی

gossamer


معنی : تنزیب، پارچه بسیار نازک، بند شیطان، لعاب خورشید، لعاب عنکبوت، نازک، لطیف، سبک
معانی دیگر : هر چیز سبک و فرانما، ظریف (gossamery هم می گویند)، کارتنک، تار عنکبوت، لعاب عنکبوت (تار ظریفی که بر بته ها و چمن گسترده می شود و یا در هوا حرکت می کند)، پارچه ی توری بسیار ظریف و مه مانند، پارچه ی نازک و فرانما (مثل روسری توری که عروسان با آن سر و صورت خود را نیمه نمایان می کنند)، (آمریکا) پالتو یا بارانی سبک

انگلیسی به فارسی

بند شیطان، لعاب خورشید، لعاب عنکبوت، پارچه بسیارنازک، تنزیب، نازک، لطیف، سبک


گاسامر، تنزیب، پارچه بسیار نازک، بند شیطان، لعاب خورشید، لعاب عنکبوت، سبک، نازک، لطیف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a delicate spider web, esp. one that has become attached to a plant or is floating freely in the air.

(2) تعریف: any filmy, delicate, gauzelike fabric.
صفت ( adjective )
• : تعریف: delicately fine, gauzelike, or filmy.
مشابه: diaphanous, sheer, transparent

- The gossamer wings of dragonflies flashed in the sunlight.
[ترجمه ترگمان] بال های نازک خرمگس ها در نور خورشید می درخشید
[ترجمه گوگل] بال های گل سرخ از سنجاقک ها در نور خورشید فلاش می زنند

• cobweb; thin light fabric; something light or insubstantial
gossamer is the very light, fine thread that spiders use to make cobwebs.
gossamer is very thin and delicate cloth; a literary use.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لیف مصنوعی گوزامر ( پلی استر نخ دوزندگی )

مترادف و متضاد

تنزیب (اسم)
gossamer, gauze

پارچه بسیار نازک (اسم)
gossamer

بند شیطان (اسم)
gossamer

لعاب خورشید (اسم)
gossamer

لعاب عنکبوت (اسم)
gossamer

نازک (صفت)
fine, tender, attenuate, soft, thin, slim, frail, ethereal, spare, fragile, tenuous, gossamer, eggshell, thready

لطیف (صفت)
fine, delicate, tender, gentle, soft, subtle, rare, fair, elegant, benignant, benign, fragile, tenuous, refined, precious, volatile, gossamer, incomparable

سبک (صفت)
light, fast, easy, quick, lively, thin, flippant, frivolous, volatile, gossamer, light-minded, flyaway, lightsome, uncomplicated

gauzy, thin


Synonyms: airy, cobweb, delicate, diaphanous, fibrous, fine, flimsy, light, sheer, silky, tiffany, translucent, transparent


Antonyms: coarse, thick


جملات نمونه

1. the gossamer wings of a butterfly
بال های ظریف و شفاف پروانه

2. Hung on seemingly gossamer cables and curving seductively over a frothing gorge below the Falls, it would be esthetically ideal.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به طرز فریبنده ای برق می زد و به طرز فریبنده ای بر روی a frothing پایین آبشار خم می شد، esthetically بود
[ترجمه گوگل]کابل های ظاهرا gossamer را آویزان کرده و با استفاده از وسوسه انگیز بر روی یک فرسایش آب و هوای زیر آبشار، از نظر زیبایی ایده آل می شود

3. A closer look reveals a galaxy of gossamer threads that reach out to anchor the organism to rocks or other surfaces.
[ترجمه ترگمان]یک نگاه نزدیک تر، کهکشانی از رشته های درهم تنیده را نشان می دهد که به لنگر انداختن موجود زنده به صخره ها و یا سطوح دیگر می رسد
[ترجمه گوگل]یک نگاه دقیق تر نشان می دهد کهکشان هایی از گلدان هایی که به دست می آیند به ارگانیسم ها یا سطوح دیگر بستگی دارد

4. Her glazed porcelain wings billow in a gossamer sweep of iridescence.
[ترجمه ترگمان]بال های glazed که پر از قوس قزحی بود از قوس قوس قزحی و قوس قوس قزحی بود
[ترجمه گوگل]بالش های چینی آن لایه ای را در یک گلدان گل سرخ رنگ می کند

5. It was made of a fine gossamer fabric that clung to her smooth, flawless skin.
[ترجمه ترگمان]از پارچه بسیار ظریفی ساخته شده بود که به پوست صاف و بی نقص او چسبیده بود
[ترجمه گوگل]این پارچه از یک پارچه یخ زده خوب ساخته شده بود که به پوست صاف و بی عیب و نقصش بستگی داشت

6. Saliva glistened on her chin like brown gossamer.
[ترجمه ترگمان]بزاق بر چانه او همچون رنگ های قهوه ای رنگی می درخشیدند
[ترجمه گوگل]بزاق بر روی چانه اش براق مانند قهوه ای قهوه ای می پوشاند

7. A lover may bestride the gossamer idles in the wanton summer air, and yet not fall.
[ترجمه ترگمان]یک عاشق ممکن است به bestride gossamer در هوای آزاد تابستان، و در عین حال سقوط نکند
[ترجمه گوگل]عاشق ممکن است بیدرنگ Gossamer در هوا در تابستان خسته کننده است، اما هنوز نمی افتد

8. They wear sneakers with gossamer wings. They a deal on dry cleaning.
[ترجمه ترگمان]ان ها کفش های ورزشی را با بال های نازک می پوشند اونا یه معامله خشک و خشک انجام میدن
[ترجمه گوگل]آنها کفش های کتانی با بال های گلابی می پوشند آنها یک معامله در تمیز کردن خشک دارند

9. Gossamer Threads is the earliest use of a set of books.
[ترجمه ترگمان]gossamer Threads اولین استفاده از مجموعه ای از کتاب ها است
[ترجمه گوگل]موضوعات Gossamer اولین استفاده از مجموعه ای از کتاب ها است

10. Like gossamer you float and land on pavilions.
[ترجمه ترگمان]مثل gossamer که در pavilions پرواز می کنید و زمین را on
[ترجمه گوگل]مانند گاسمین شما شناور می شوید و در غرفه ها فرود می آید

11. Gossamer is floating in calm air.
[ترجمه ترگمان]gossamer در هوای آرام شناور است
[ترجمه گوگل]Gossamer در هوا آرام شناور است

12. Binding wire yarn Gossamer Threads, flaxen thread, etrieve and etc.
[ترجمه ترگمان]نخ سیم اتصال نخ، نخ، نخ و غیره
[ترجمه گوگل]نخ کراوات اتصال Gossamer نخ، نخ کتان، etrieve و غیره

13. Kandata eagerly grabbed the gossamer and started to pull himself up.
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق کتاب gossamer را برداشت و شروع به بالا کشیدن خودش کرد
[ترجمه گوگل]Kandata مشتاقانه gossamer gossamer و شروع به خود را بالا بکشد

14. His confidence is but a gossamer thread and his trust is a spider's web.
[ترجمه ترگمان]اعتماد او فقط یک تار عنکبوت است و اعتماد او تار عنکبوت است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس او، اما یک موضوع عجیب و غریب است و اعتماد او یک وب عنکبوت است

15. The Gossamer Conder, a human - powered airplane, flew into aviation history on Aug. 2197
[ترجمه ترگمان]هواپیمای gossamer Conder، یک هواپیمای نیروی انسانی، در روز یکم ماه اوت در تاریخ هوانوردی به پرواز درآمد
[ترجمه گوگل]Gossamer Conder که یک هواپیما بشر است، به تاریخ پرواز در اوت 2197 پرواز کرد

the gossamer wings of a butterfly

بال‌های ظریف و شفاف پروانه


پیشنهاد کاربران

ظریف و زیبا

توری ( پارچه , پرده ) ؛ ظریف , نازک

# gossamer fabric
# gossamer curtains
# the gossamer wings of a butterfly


کلمات دیگر: