تجسم شده، تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
visualized
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
تجسم سازی
internal flow is visualized
تجسم سازی جریان داخلی
internal flow is visualized
تجسم سازی جریان داخلی
نمایان شدن
کلمات دیگر:
تجسم شده، تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن