کلمه جو
صفحه اصلی

on the wagon

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) refraining from drinking alcohol.
مشابه: sober

جملات نمونه

1. He was on the wagon for ten years, when he was living in Connecticut.
[ترجمه ترگمان]ده سال بود که در کانکتی کات کار می کرد
[ترجمه گوگل]او در مدت 10 سال در واگن بود، زمانی که در کانکتیکات زندگی می کرد

2. My brother - in - law goes on the wagon for a month after Christmas every year.
[ترجمه ترگمان]برادر زنم هر سال یک ماه بعد از کریسمس به گاری می رود
[ترجمه گوگل]برادر من در ماه یک ماه پس از کریسمس هر ساله در واگن می رود

3. I'm on the wagon for a while. Cleaning out my system.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی در گاری هستم سیستم من رو تمیز می کنه
[ترجمه گوگل]من برای مدتی در واگن هستم تمیز کردن سیستم من

4. Sometimes I would go on the wagon for a few days then have a binge.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات من برای چند روز با گاری می رفتم و عیاشی می کردم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات من برای چند روز به واگن رفتم و سپس یک نوشیدنی دارم

5. Once, the daughter of the farmer vacation home on the wagon, son of farm astonied saved her life, and in the eyes of that a moment, fell in love with the beautiful young noble.
[ترجمه ترگمان]یک بار دختر دهقانی که در مزرعه به خانه برمی گشت، پسر مزرعه astonied زندگی خود را نجات داد، و در چشمان آن لحظه، عاشق این مرد جوان زیبا شد
[ترجمه گوگل]یک بار، دختر مزرعه خانه تعطیلات در واگن، فرزند مزرعه را با عجله از دست داد، زندگی او را نجات داد، و در مواجهه با آن یک لحظه، در عشق با نجیب زیبا جوان افتاد

6. A passenger perchance ride on the wagon prevent a fatal accident.
[ترجمه ترگمان]شاید مسافری بود که ممکن بود سوار ارابه شود و از یک حادثه شوم جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]یک مسافر سواری بر روی واگن جلوگیری از حادثه مرگبار است

7. On the wagon was a Nubian lion from the royal zoological gardens.
[ترجمه ترگمان]روی گاری، یک شیر Nubian از باغ سلطنتی بود
[ترجمه گوگل]در واگن شیر شیرین از باغ های باغ وحش سلطنتی بود

8. But what he had taken at first for raindrops on the wagon floor were actually pennies, halfpennies and farthings scattered everywhere.
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که او در ابتدا به خاطر باران روی زمین افتاده بود، در واقع سکه، halfpennies و farthings در همه جا پراکنده بود
[ترجمه گوگل]اما آنچه که او برای اولین بار برای باران باران در طبقه واگن گرفته بود، در واقع، پنی ها، نیمی از پنی ها و farthings در همه جا پراکنده بودند

9. " It's a ghos ', " moaned Prissy, writhing face down on the wagon boards.
[ترجمه ترگمان]پریسی در حالی که صورت خود را روی تخته های واگن خم کرده بود، با ناله گفت: منم همینطور
[ترجمه گوگل]'این یک قهرمان' است، 'پرسی، ناراحت شد، چهره به سمت پایین در تخته واگن

پیشنهاد کاربران

منظور عدم مصرف مشروبات الکلی است


کلمات دیگر: