کلمه جو
صفحه اصلی

intrinsic factor


(تنکرد شناسی) سازه ی درون خیز، عامل داخلی

انگلیسی به فارسی

(تنکرد شناسی) سازهی درون خیز، عامل داخلی


عامل ذاتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a substance secreted by the stomach that promotes the body's ability to absorb vitamin B12.

جملات نمونه

1. This was also true when gastrin and intrinsic factor were incubated together with their respective antibodies.
[ترجمه ترگمان]این نیز زمانی درست بود که gastrin و عوامل درونی با آنتی بادی مربوطه خود incubated شدند
[ترجمه گوگل]این نیز درست بود زمانی که گاسترین و عامل درونی با انتی بادی های مربوطه انکوباس شدند

2. We have shown, using immunohistochemistry, that intrinsic factor is present in parietal cells from 13 weeks of gestation.
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از immunohistochemistry نشان داده ایم که عامل ذاتی در سلول های آهیانه ای از ۱۳ هفته بارداری وجود دارد
[ترجمه گوگل]ما با استفاده از ایمونوهیستوشیمی نشان داده است که عامل درونی در سلول های تیره از 13 هفته حاملگی وجود دارد

3. Parietal cell and intrinsic factor blocking antibodies were not detected in any subject with atrophy.
[ترجمه ترگمان]سلول استخوان آهیانه و عامل ذاتی مهار نشدنی، در هر موضوعی با لاغر شدن، تشخیص داده نشد
[ترجمه گوگل]آنتی بادی های مسدود کننده فاکتور سلولی و پاریتال در هیچ یک از افراد مبتلا به آتروفی تشخیص داده نشده است

4. Intrinsic factor and hydrogen-potassium ATPase activity were found in all specimens, including those of 13 and 1weeks' gestation.
[ترجمه ترگمان]عامل ذاتی و فعالیت hydrogen پتاسیم در همه نمونه ها از جمله ۱۳ و ۱ هفته بارداری پیدا شد
[ترجمه گوگل]عامل درونی و فعالیت ATPase هیدروژن پتاسیم در تمام نمونه ها، از جمله 13 و 1 هفته بارداری یافت شد

5. Smoothly synchronised endocrine function, an intrinsic factor in determining youthfulness, is also notoriously liable to become unbalanced through stress.
[ترجمه ترگمان]Smoothly (endocrine synchronised synchronised endocrine)، یک عامل ذاتی در تعیین youthfulness، به طور آشکاری ممکن است از طریق استرس، نامتعادل شود
[ترجمه گوگل]تابع غدد درون ریز هماهنگ شده، یک عامل ذاتی در تعیین جوان بودن، همچنین به شدت در معرض نامطلوب استرس است

6. From this we conclude that intrinsic factor does not account.
[ترجمه ترگمان]از این رو نتیجه می گیریم که عامل درونی به حساب نمی آید
[ترجمه گوگل]از این به بعد نتیجه می گیریم که عامل ذاتی را حساب نمی کند

7. A test for intrinsic factor antibodies Ab is designed to aid the diagnosis of pernicious anemia.
[ترجمه ترگمان]آزمون آنتی بادی عامل درونی اب … برای کمک به تشخیص کم خونی خطرناک طراحی شده است
[ترجمه گوگل]تست برای آنتی بادیهای عامل درونی Ab برای تشخیص کم خونی پرنیکس طراحی شده است

8. Food composition is a critical intrinsic factor that influences the spoilage process.
[ترجمه ترگمان]ترکیب غذا یک عامل مهم ذاتی است که بر فرآیند فساد تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]ترکیب غذا عامل مهمی است که بر روند فساد تأثیر می گذارد

9. Lack of intrinsic factor can result in pernicious anemia.
[ترجمه ترگمان]فقدان عامل درونی می تواند منجر به کم خونی خطرناک شود
[ترجمه گوگل]فقدان عامل درونی می تواند منجر به کم خونی شود

10. Dialectic materialism figures out, intrinsic factor is the basic reason causing evolvement, factor is the condition.
[ترجمه ترگمان]Dialectic materialism، عامل درونی دلیل اصلی ایجاد evolvement است، که عامل اصلی آن است
[ترجمه گوگل]ماتریالیسم دیالکتیک، فاکتور درونی است دلیل اصلی تکامل، فاکتور شرایط است

11. Pernicious anemia is thought to be caused by an autoimmune reaction against gastric parietal cells resulting in impaired secretion of intrinsic factor.
[ترجمه ترگمان]گمان می رود کم خونی Pernicious ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های آهیانه ای که منجر به ترشح ضعیف عامل درونی می شود، ایجاد شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که کم خونی سرطانی ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های پاریتال معده است که منجر به اختلال در ترشح عامل اصلی می شود

پیشنهاد کاربران

علوم زیست هماتولوژی
intrinsic factor ( انترنسک فاکتور ) یا فاکتور داخلی
یک ماده گلیکو پروتئینی است که از سلول های جداری معده ترشح می شود
یکی از وظایف این فاکتور بسیار حیاتی ، کمک به جذب ویتامینB12 در انتهای روده باریک است مهدی خواجه



کلمات دیگر: