کلمه جو
صفحه اصلی

solar year


سال خورشیدی، سال شمسی (در برابر سال قمری)

انگلیسی به فارسی

سال خورشیدی، سال شمسی (در برابر سال قمری)


سال خورشیدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: see astronomical year.

• year based on the orbit of the earth around the sun

مترادف و متضاد

one Earth revolution around Sun


Synonyms: astronomical year, tropical year


جملات نمونه

1. Our calendar year is based on the solar year - the number of days the earth takes to travel round the sun.
[ترجمه ترگمان]سال تقویم ما براساس سال شمسی است - تعداد روزهایی که زمین به دور خورشید سفر می کند
[ترجمه گوگل]تقویم سال ما بر اساس سال خورشیدی است - تعداد روزهایی که زمین برای دور شدن از خورشید می گیرد

2. We wanted to end the solar year well. Now we shall have some good holidays and then we shall see what will happen for the transfer market.
[ترجمه ترگمان]ما می خواستیم سال شمسی را به خوبی پایان دهیم اکنون تعطیلات خوبی خواهیم داشت و بعد خواهیم دید که برای بازار انتقال چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]ما می خواستیم سال خورشیدی را به خوبی خاتمه دهیم اکنون ما برخی از تعطیلات خوب را داریم و سپس خواهیم دید که چه اتفاقی برای بازار انتقال خواهد افتاد

3. Naturally, the Martian solar year is going to need some extra months to even out that 687 sol year and a county courthouse full of juries is still out on that one.
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، سال خورشیدی مریخ نیاز به چند ماه اضافی دارد تا even sol سال و یک دادگاه استان که پر از هیات منصفه است هنوز در این مورد وجود دارد
[ترجمه گوگل]طبیعی است که سال خورشیدی مریخ، نیاز به برخی از ماههای اضافی برای برطرف کردن آن سال 687 سال دارد و دادگاه ایالتی پر از اعضای هیئت منصفه هنوز هم در آن است

4. The nineteen-year cycle depends on the discovery that nineteen solar years are very nearly equal to 23lunar months.
[ترجمه ترگمان]چرخه نوزده سال به این کشف بستگی دارد که نوزده سال خورشیدی تقریبا برابر با ۲۳ ماه قمری است
[ترجمه گوگل]چرخه نوزده ساله بستگی به کشف این است که 19 سال خورشیدی بسیار نزدیک به 23 لون ماه است

5. But since then our calendar year has been the same as the solar year.
[ترجمه ترگمان]اما از آن زمان، سال تقویمی هم مانند سال شمسی است
[ترجمه گوگل]اما از آن به بعد تقویم سال ما همان سال خورشیدی است

6. In more northern climes, however, where seasonal agriculture was important, the solar year became more crucial.
[ترجمه ترگمان]با این حال در مناطق شمالی، که کشاورزی فصلی مهم بود، سال شمسی از اهمیت بیشتری برخوردار شد
[ترجمه گوگل]با این حال، در مناطق روستایی شمالی، که در آن کشاورزی فصلی مهم بود، سال خورشیدی بیشتر شد

7. Five rogue days were tacked on the end of the cycle to complete the solar year.
[ترجمه ترگمان]پنج روز سرکش در پایان چرخه به پایان رسید تا سال شمسی را تکمیل کند
[ترجمه گوگل]پنج سال سرکش در انتهای چرخه برای تکمیل سال خورشیدی قرار گرفت

8. A day marking one of the 24 divisions of the solar year in the traditional Chinese calendar.
[ترجمه ترگمان]روز یکی از ۲۴ بخش سال شمسی در تقویم چینی سنتی است
[ترجمه گوگل]روزی که یکی از 24 تقسیم سال خورشیدی در تقویم سنتی چینی است

9. As the Roman Empire expanded northward, it organized its calendar for the most part around the solar year.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که امپراطوری روم به سمت شمال گسترش یافت، تقویم خود را برای بیشتر قسمت های سال شمسی ترتیب داد
[ترجمه گوگل]همانطور که امپراطوری روم به سمت شمال گسترش یافت، تقویم خود را برای اغلب قسمت اطراف سالگرد خورشید سازماندهی کرد

10. The Arguelles'interpreted that date as the new beginning of the solar year.
[ترجمه ترگمان]Arguelles این تاریخ را به عنوان آغاز جدید سال شمسی تعبیر کردند
[ترجمه گوگل]Arguelles آن تاریخ را به عنوان آغاز جدید سال خورشیدی تفسیر کرد

11. What are you planning to do in the first month of the solar year?
[ترجمه ترگمان]شما قصد دارید در ماه اول سال شمسی چه کار کنید؟
[ترجمه گوگل]در ماه اول سال خورشید چه کاری انجام می دهید؟

پیشنهاد کاربران

solar year ( نجوم )
واژه مصوب: سال شمسی
تعریف: مدت زمان دو گذر متوالی خورشید از نقطۀ اعتدال بهاری، یا مدت زمان یک بار گردش کامل زمین به دور خورشید، که برابر با 365/2422 روز است|||متـ . سال اعتدالی tropical year


کلمات دیگر: