بیش ازهروقت، بیش ازپیش
more than ever
بیش ازهروقت، بیش ازپیش
جملات نمونه
1. The United States is more than ever the prime mover in Middle East peace-making.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده بیش از همیشه محرک اصلی در برقراری صلح خاورمیانه است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده بیش از هر زمان دیگر نخست وزیر صلح خاور میانه است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده بیش از هر زمان دیگر نخست وزیر صلح خاور میانه است
2. He hated her more than ever, when he got that letter.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از همیشه از او متنفر بود، وقتی آن نامه را گرفت
[ترجمه گوگل]او بیش از هر زمان دیگری از او متنفر بود
[ترجمه گوگل]او بیش از هر زمان دیگری از او متنفر بود
3. More than ever before, the food industry is paying attention to young consumers.
[ترجمه ترگمان]بیش از پیش، صنعت مواد غذایی به مصرف کنندگان جوان توجه دارد
[ترجمه گوگل]صنایع غذایی بیش از هر زمان دیگری توجه مشتریان جوان را به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]صنایع غذایی بیش از هر زمان دیگری توجه مشتریان جوان را به خود جلب کرده است
4. We are spending more than ever on education.
[ترجمه ترگمان]ما بیش از همیشه مشغول تحصیل هستیم
[ترجمه گوگل]ما بیش از همیشه آموزش و پرورش را صرف می کنیم
[ترجمه گوگل]ما بیش از همیشه آموزش و پرورش را صرف می کنیم
5. It is therefore more than ever necessary that the recovery should be export led rather than led by domestic consumption.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بیشتر از همیشه لازم است که بازیابی به جای آن که مصرف داخلی را به دنبال داشته باشد، صادر شود
[ترجمه گوگل]بنابراین بیشتر از همیشه لازم است که بازیابی بایستی صادرات را هدایت کند و نه به وسیله مصرف داخلی
[ترجمه گوگل]بنابراین بیشتر از همیشه لازم است که بازیابی بایستی صادرات را هدایت کند و نه به وسیله مصرف داخلی
6. But now, more than ever, he was convinced that his theory was correct.
[ترجمه ترگمان]اما حالا بیشتر از همیشه متقاعد شده بود که نظریه او درست است
[ترجمه گوگل]اما اکنون، بیش از هر زمان دیگری، او متقاعد شد که نظریه او درست بود
[ترجمه گوگل]اما اکنون، بیش از هر زمان دیگری، او متقاعد شد که نظریه او درست بود
7. Pat Buchanan not withstanding, trade is booming more than ever before.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که پت بتواند ایستادگی کند، تجارت بیشتر از قبل در حال ترقی است
[ترجمه گوگل]پت Buchanan باقی نمانده است، تجارت بیش از پیش رشد کرده است
[ترجمه گوگل]پت Buchanan باقی نمانده است، تجارت بیش از پیش رشد کرده است
8. But Nalgo leaders say residents need the service more than ever in the current economic climate.
[ترجمه ترگمان]اما رهبران Nalgo می گویند که ساکنان بیش از هر زمان دیگری در جو اقتصادی کنونی به این سرویس نیاز دارند
[ترجمه گوگل]اما رهبران نالگو می گویند که ساکنان در شرایط فعلی اقتصادی نیاز به خدمات بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]اما رهبران نالگو می گویند که ساکنان در شرایط فعلی اقتصادی نیاز به خدمات بیشتری دارند
9. Car drivers now pay more than ever for fuel.
[ترجمه ترگمان]امروزه رانندگان خودرو بیشتر از همیشه بابت سوخت می پردازند
[ترجمه گوگل]رانندگان خودرو در حال حاضر بیش از هر زمان برای سوخت پرداخت
[ترجمه گوگل]رانندگان خودرو در حال حاضر بیش از هر زمان برای سوخت پرداخت
10. This March, maybe more than ever, we need the euphoria and emotion of the conference and NCAA tournaments.
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس، شاید بیش از پیش، ما به خوشحالی و هیجان کنفرانس و مسابقات NCAA نیاز داریم
[ترجمه گوگل]این مارس، شاید بیش از هر زمان دیگر، ما نیاز به هیجان و هیجان از مسابقات کنفرانس و NCAA
[ترجمه گوگل]این مارس، شاید بیش از هر زمان دیگر، ما نیاز به هیجان و هیجان از مسابقات کنفرانس و NCAA
11. Now more than ever it is important to be a force for change.
[ترجمه ترگمان]اکنون بیش از هر زمان دیگری برای تغییر نیرو اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است که نیرویی برای تغییر باشد
[ترجمه گوگل]اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است که نیرویی برای تغییر باشد
12. Yet I am now more than ever aware of the importance of this venture.
[ترجمه ترگمان]با این حال من اکنون بیش از همیشه از اهمیت این اقدام آگاه هستم
[ترجمه گوگل]با این حال، من اکنون بیش از همیشه اهمیت این سرمایه گذاری را درک می کنم
[ترجمه گوگل]با این حال، من اکنون بیش از همیشه اهمیت این سرمایه گذاری را درک می کنم
13. More than ever, clear thought and sound professional advice is required.
[ترجمه ترگمان]بیش از همیشه فکر روشن و توصیه های حرفه ای به طور حرفه ای مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]بیش از هر زمان دیگری، مشاوره فکری و تفصیلی ضروری است
[ترجمه گوگل]بیش از هر زمان دیگری، مشاوره فکری و تفصیلی ضروری است
14. Now, more than ever, the president will be a hostage to his own ethnic minority, the Zaghawa.
[ترجمه ترگمان]اکنون، بیش از پیش، رئیس جمهور یک گروگان اقلیت قومی خود یعنی the خواهد بود
[ترجمه گوگل]اکنون، بیش از هر زمان دیگری، رئیس جمهور به عنوان اقلیت قومی خود، Zaghawa، گروگان خواهد بود
[ترجمه گوگل]اکنون، بیش از هر زمان دیگری، رئیس جمهور به عنوان اقلیت قومی خود، Zaghawa، گروگان خواهد بود
15. Our future competitiveness and prosperity depend more than ever before on technology and industry.
[ترجمه ترگمان]رقابت و شکوفایی آینده ما بیش از پیش به فن آوری و صنعت وابسته است
[ترجمه گوگل]رقابت و رونق آینده ما بیشتر از هر زمان دیگری در تکنولوژی و صنعت بستگی دارد
[ترجمه گوگل]رقابت و رونق آینده ما بیشتر از هر زمان دیگری در تکنولوژی و صنعت بستگی دارد
پیشنهاد کاربران
بیش از پیش
کلمات دیگر: