کلمه جو
صفحه اصلی

prison term

انگلیسی به انگلیسی

• amount of time a person is to be imprisoned

جملات نمونه

1. He received a prison term for drunk driving.
[ترجمه ترگمان]او یک دوره زندان برای رانندگی مست دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مدت زندان برای رانندگی مست را دریافت کرد

2. Offenders will be liable to a seven-year prison term.
[ترجمه ترگمان]متخلفان به مدت هفت سال زندان محکوم خواهند شد
[ترجمه گوگل]محکومین به مدت 7 سال زندان محکوم خواهند شد

3. He hopes to have his 12-year prison term reduced by testifying against his former colleagues.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که دوره حبس ۱۲ ساله خود را با شهادت دادن به همکاران سابقش کاهش دهد
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که با دادن شهادت علیه همکاران سابقش، مجازات 12 ساله اش کاهش یابد

4. He served a five-year prison term.
[ترجمه ترگمان]او به مدت پنج سال زندان خدمت کرد
[ترجمه گوگل]او پنج سال زندان محکوم کرد

5. The men each received a 30-year prison term.
[ترجمه ترگمان]هر کدام یک دوره ۳۰ ساله زندان دریافت کردند
[ترجمه گوگل]هر یک از مردان یک دوره 30 سال زندان را دریافت کردند

6. His 13-year prison term was halved because of good behavior.
[ترجمه ترگمان]دوره محکومیت ۱۳ ساله او به دلیل رفتار خوب نصف شد
[ترجمه گوگل]مدت زندان 13 ساله او به دلیل رفتار خوب نصف شده است

7. Reynolds could get a prison term of up to 85 years.
[ترجمه ترگمان]رینولدز ممکن است به ۸۵ سال زندان محکوم شود
[ترجمه گوگل]رینولدز می تواند به مدت 85 سال زندان محکوم کند

8. Nick Leeson had to serve a prison term in Singapore for his part in the affair.
[ترجمه ترگمان]نیک Leeson مجبور شد برای شرکت در این کار به مدت حبس در سنگاپور خدمت کند
[ترجمه گوگل]نیک لسون مجبور شد برای بخشش در امور مربوط به یک زندان در سنگاپور خدمت کند

9. He will now start serving a nine-year prison term.
[ترجمه ترگمان]او اکنون شروع به خدمت به یک دوره حبس ۹ ساله خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او اکنون شروع به خدمت به یک زندان 9 ساله خواهد کرد

10. Paisley's second prison term was the result of his organizing a blockade of Armagh to prevent a civil rights march.
[ترجمه ترگمان]دوره دوم زندان Paisley نتیجه سازماندهی محاصره of برای جلوگیری از تظاهرات حقوق مدنی بود
[ترجمه گوگل]دومین دوره زندان پازلی، نتیجه آن بود که سازماندهی یک محاصره ارماه برای جلوگیری از راهپیمایی حقوق مدنی

11. Sergeant demoted, facing prison term Fort Leonard Wood, Mo.
[ترجمه ترگمان] گروهبان تنزل مقام پیدا کرد، رو به زندان \"ک - - ری - - ری - - س\" تنزل مقام پیدا کرد
[ترجمه گوگل]ستاد فرار کرد و به زندان فورت لئونارد وود مظنون شد

12. In February, Baldwin received a 1-year prison term.
[ترجمه ترگمان]در ماه فوریه بالدوین یک دوره محکومیت ۱ ساله دریافت کرد
[ترجمه گوگل]در ماه فوریه، بالدوین یک سال زندان محکوم کرد

13. In Australia, the maximum prison term for raping children under is 20 years.
[ترجمه ترگمان]در استرالیا، حداکثر مدت حبس برای تجاوز به کودکان زیر ۲۰ سال است
[ترجمه گوگل]در استرالیا، حداکثر مدت زندان برای تجاوز به کودکان زیر 20 سال است

14. Being sentenced to a prison term for more than one year without probation.
[ترجمه ترگمان]محکومیت به مدت بیش از یک سال بدون قید و شرط
[ترجمه گوگل]بیش از یک سال بدون محاکمه به یک دوره زندان محکوم شده است

15. Informal To serve ( a prison term ).
[ترجمه ترگمان]برای خدمت (یک دوره زندان)غیر رسمی است
[ترجمه گوگل]غیر رسمی برای خدمت (یک زندان)

پیشنهاد کاربران

دوران حبس


کلمات دیگر: