کلمه جو
صفحه اصلی

prison cell

انگلیسی به انگلیسی

• holding cell in jail

جملات نمونه

1. When I walked out of the prison cell towards the door leading to freedom, I have made it clear his own pain and resentment if not able to stay behind, so in fact I still in prison.
[ترجمه ترگمان]وقتی از سلول زندان به طرف دری که به سوی آزادی منتهی می شد رفتم، آن را از درد و رنجش خود بیرون کشیدم، حتی اگر بتوانم پشت سر هم بمانم، پس در حقیقت من هنوز در زندان هستم
[ترجمه گوگل]وقتی که من از سلول زندان به سوی درب منجر به آزادی شدم، اگر من قادر به پشت سر نگذاشتم، احساس درد و خشم خود را روشن می کردم، در واقع من هنوز در زندان هستم

2. The stage was designed to imitate a prison cell.
[ترجمه ترگمان]این مرحله برای تقلید از یک سلول زندان طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]این مرحله برای تقلید یک سلول زندان طراحی شده است

3. Murphy sat in a prison cell awaiting trial .
[ترجمه ترگمان]مورفی توی سلول زندان منتظر محاکمه بود
[ترجمه گوگل]مورفی در یک سلول زندان نشست در انتظار محاکمه

4. Corey hanged himself in his prison cell.
[ترجمه ترگمان]کوری، خود را در سلول زندان خود دار زد
[ترجمه گوگل]کوری خود را در سلول زندان خود آویزان کرد

5. They might have sat in the same prison cell as he was sitting in now.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن بود همان طور که او در همان سلول نشسته بود، در همان سلول زندان نشسته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در همان سلول زندان نشسته باشند در حال حاضر

6. Nadia's winning work in her age-group showed a prison cell with doors thrown open, depicting freedom.
[ترجمه ترگمان]کار برد نادیا در گروه سنی او نشان داد که یک سلول زندان با دره ای باز باز شده و آزادی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کار برنده نادیا در گروه سنی خود، یک سلول زندان با درب باز کرد، نشان دهنده آزادی است

7. It wasn't like a prison cell, it-was like a maid's room, Eve told herself firmly.
[ترجمه ترگمان]ای و محکم به خودش گفت: مثل یک سلول زندان نبود
[ترجمه گوگل]این مثل یک سلول زندان نبود - این همانند یک اتاق خدمتکار بود، حوا به شدت به خودش گفت

8. Portable prison cell taken out of Hub despite strict instructions to the contrary.
[ترجمه ترگمان]با وجود دستورها اکید به عکس، سلول زندان قابل حمل از هاب خارج شده است
[ترجمه گوگل]سلول زندان قابل حمل خارج از محدوده با وجود دستورالعمل های دقیق بر خلاف

9. GWT: Jeremiah went into a prison cell, and he stayed there a long time.
[ترجمه ترگمان]خرمیا د سنت آمور وارد سلول زندان شد و مدتی طولانی آنجا ماند
[ترجمه گوگل]GWT ارمیا به سلول زندان رفت و مدت زیادی آنجا آنجا ماند

10. The prisoner who creates disturbances in the prison cell will be punished.
[ترجمه ترگمان]زندانی که در زندان اختلال ایجاد می کند، مجازات خواهد شد
[ترجمه گوگل]زندانی که باعث ایجاد اختلال در سلول زندان می شود مجازات خواهد شد

11. Alien technology: Portable prison cell employed in capture of alien being.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی بیگانه: سلول زندان قابل حمل که در تسخیر فضایی بیگانه به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]فن آوری بیگانه سلول زندان قابل حمل که در تصرف بیگانه ها مشغول به کار است

12. Accordingly he learned the location of her prison cell and paid her a secret visit.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب مکان سلول زندان را فرا گرفت و سری به او زد
[ترجمه گوگل]بر این اساس او محل سکونت سلول زندان خود را یاد گرفت و به دیدار مخفی پرداخت

13. The sight of the cold, damp prison cell, with rats running about, made her flesh creep.
[ترجمه ترگمان]منظره سلول سرد و مرطوب زندان که موش ها در آن می دویدند از پوست او مورمور می شد
[ترجمه گوگل]دیدم سلول زندان سرد و خنک، با موش هایی که در حال اجرا هستند، باعث خارش گوشت شد

14. He arrested his father and put him in prison cell.
[ترجمه ترگمان]او پدرش را دستگیر کرد و او را در زندان گذاشت
[ترجمه گوگل]او پدرش را دستگیر کرد و او را در سلول زندان قرار داد

15. Will you stay with me in my prison cell and hold my hand, Clarice?
[ترجمه ترگمان]با من در سلول زندان می مانی و دست مرا نگه می داری، کلاریس؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در سلول زندان با من باقی می ماند و دست من را نگه دارید، Clarice؟


کلمات دیگر: