1. The boys chalked out goalposts on the playground wall.
[ترجمه Lili] بچه ها با گچ روی دیوار زمین بازی دروازه کشیدند.
[ترجمه ترگمان]بچه ها روی دیوار بازی خم شده بودند
[ترجمه گوگل]پسران گلوله های دروازه ای را روی دیوار زمین بازی می کردند
2. The ball rebounded from the goalpost and Owen headed it in.
[ترجمه ترگمان]گلوله از دروازه وارد شد و \"اوون\" به سمت اون رفت
[ترجمه گوگل]توپ از گلیپست باز می گشت و اون هدایتش کرد
3. But it is hard to avoid the conclusion that Mr Grand has simply moved the conceptual goal-posts.
[ترجمه ترگمان]اما اجتناب از نتیجه گیری مشکل است که آقای گراند به سادگی پست های مفهومی را منتقل کرده است
[ترجمه گوگل]اما دشوار است از نتیجه گیری که آقای آقای گراند به سادگی نقل قول نقاط هدف مفهومی است
4. Small boys used them as goal-posts, while a trail of adults crouched behind them among baked piles of excrement.
[ترجمه ترگمان]پسران کوچک از آن ها به عنوان تیرک دروازه استفاده می کردند، در حالی که در میان انبوهی از مدفوع حیوانات که در پشت آن ها قوز کرده بودند، یک رد بالغ بر روی آن ها قوز کرده بود
[ترجمه گوگل]پسران کوچک آنها را به عنوان پست های هدف مورد استفاده قرار دادند، در حالی که یک دنباله ای از بزرگسالان پشت سر آنها در بین شمع های پخته شده دفن قرار گرفت
5. It has been subtly shifting the goalposts of what can be done in and through art.
[ترجمه ترگمان]خیلی زیرکانه تیرک دروازه را از آنچه که می تواند در داخل و از طریق هنر انجام شود، تغییر داده است
[ترجمه گوگل]نقاط ضعف و قوت آن چیزی است که در هنر و از طریق آن انجام می شود
6. I drowned my sorrows on the school goalposts, as football was banned.
[ترجمه ترگمان]من غم های مدرسه را در the مدرسه غرق کردم، همانطور که فوتبال ممنوع شد
[ترجمه گوگل]غم و اندوه من در دروازه های مدرسه غرق شد، چون فوتبال ممنوع بود
7. Until the goalposts moved, roughly half of publicly listed firms in financial trouble opted for the private route.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که دروازه ها به حرکت درآیند، تقریبا نیمی از شرکت های پذیرفته شده در مشکلات مالی، مسیر خصوصی را انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که گلوله های دروازه به حرکت درآمد، تقریبا نیمی از شرکت های ثبت شده در فهرست مشاغل مالی، مسیر خصوصی را انتخاب کردند
8. His shot hit into the goalpost, and all the audience sighed.
[ترجمه ترگمان]تیر به تیرک خورد و همه تماشاگران اه کشیدند
[ترجمه گوگل]گلوله او به سمت دروازه پرتاب شد و تمام تماشاگران آهی کشیدند
9. He was gutted and hung from the goalpost on the football field.
[ترجمه ترگمان]از تیرک در میدان فوتبال آویزان شده بود و به بیرون خم شده بود
[ترجمه گوگل]او زخمی شد و از زمین فوتبال در زمین فوتبال آویزان شد
10. The ball glanced off the goalpost.
[ترجمه ترگمان] توپ به تیرک نگاه کرد
[ترجمه گوگل]توپ از گلوله به سمت بالا نگاه کرد
11. The football bounced off the goalpost.
[ترجمه ترگمان] توپ از روی تیرک بالا پرید
[ترجمه گوگل]فوتبال بیرون زد
12. Tom booted the football over the goalpost.
[ترجمه ترگمان]تام توپ فوتبال را روی تیرک دروازه انداخته بود
[ترجمه گوگل]تام فوتبال را بر روی دروازه پرتاب کرد
13. He could see only the hazy outline of the goalposts.
[ترجمه ترگمان]او فقط خطوط مبهمی از دروازه را می دید
[ترجمه گوگل]او فقط می تواند خطوط دروغین دروازه ها را ببیند
14. We'd almost signed the contract when the other guys moved the goalposts and said they wanted more money.
[ترجمه ترگمان]ما تقریبا قرارداد را امضا کردیم، وقتی که بقیه جا سپر را جابه جا کردند و گفتند که پول بیشتری می خواهند
[ترجمه گوگل]ما تقریبا امضا قرارداد زمانی که دیگر بچه ها نقل مکان کرد goalposts و گفت که آنها می خواهند پول بیشتری