1. unless it rains we will go
ما خواهیم رفت،مگر اینکه باران ببارد (اگر باران نیاید ما خواهیم رفت).
2. unless sufficient countermeasures are taken, unemployment will continue to rise
اگر تدابیر کافی اتخاذ نشود بیکاری بیشتر خواهد شد.
3. unless you overcome your present muddle, your job is at risk
اگر بر سردرگمی فعلی خود فائق نشوی شغلت در خطر است.
4. unless you repent you shall go to hell
اگر توبه نکنی به جهنم خواهی رفت.
5. unless i am mistaken
اگر اشتباه نکنم
6. nothing unless a miracle can save him
هیچ چیز جز یک معجزه نمی تواند او را نجات بدهد.
7. man is doomed unless war is abolished
بشر محکوم به فناست مگر آنکه جنگ منسوخ شود.
8. tomatoes readily bruise unless carefully packaged
گوجه فرنگی اگر با دقت بسته بندی نشود زود صدمه می بیند.
9. an individual is presumed innocent unless the opposite is proven
هر فرد بی گناه فرض می شود مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
10. do not cross a river unless you find a shoal!
بی گدار به آب مزن !
11. information is of little importance unless you know how to sift it
اطلاعات ارزش چندانی ندارد مگر اینکه بدانی چگونه آن را حلاجی کنی.
12. we will outlaw the rebels unless they surrender immediately
اگر شورشیان فورا تسلیم نشوند آنها را از حمایت قانون و حقوق محروم خواهیم کرد.
13. No man can be a good ruler unless he has first been ruled.
[ترجمه A.A] هیچ کس نمیتواند حاکم خوبی باشه مگراینکه اول به حرفش عمل کرده باشه
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی نمی تواند فرمانروای خوبی باشد مگر اینکه قبلا حکم داده شود
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند یک حاکم خوب باشد، مگر اینکه او برای اولین بار حکومت کند
14. I can't reach the top shelf unless I use a stepladder.
[ترجمه A.A] نمیتونم به قفسه بالا دسترسی داشته باشم مگر اینکه از نردبان دوطرفه استفاده کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم از نردبان بالا برم مگر اینکه از نردبان استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به قفسه بالا بروم، مگر اینکه از استارت سیلندر استفاده کنم
15. Unless a check is signed, it is invalid.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه چک امضا شود، نامعتبر است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که یک چک امضا نشود، نامعتبر است
16. I tend to forget things unless I mark them down.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم چیزها رو فراموش کنم مگر اینکه اونا رو پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من تمایل به چیزهایی را فراموش کرده ام مگر آن که آنها را علامت بزنم
17. I can't let you in unless you give the password.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم اجازه بدم بیای تو، مگر اینکه اسم رمز رو بهش بدی
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به شما بگویم مگر آنکه رمز عبور را بدهی
18. You won't get paid for time off unless you have a doctor's note.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که نامه دکتر نداشته باشی، پولش را نخواهی داد
[ترجمه گوگل]شما برای مدت زمان پرداخت نخواهید داشت مگر اینکه شما یک یادداشت دکتر داشته باشید
19. Our boat will sink unless we bail .
[ترجمه ترگمان]قایق ما غرق میشه مگر اینکه وثیقه بذاریم
[ترجمه گوگل]قایق ما غرق خواهد شد مگر اینکه ما قول بدهیم
20. Don't call me unless its a real emergency.
[ترجمه ترگمان]به من زنگ نزن، مگر اینکه یک مورد اضطراری باشه
[ترجمه گوگل]تماس نگیرید مگر آنکه یک اورژانس واقعی باشد