1. he cannot distinguish between colors
او رنگ ها را تشخیص نمی دهد.
2. he doesn't distinguish good from evil
او خوب و بد را از هم تمیز نمی دهد.
3. he could not distinguish musical notes into anything other than high or low
او نمی توانست نت های موسیقی را به چیزی جز زیر و بم طبقه بندی کند.
4. the fog made it difficult to distinguish their shapes
مه،پی بردن به شکل های آنها را مشکل می کرد.
5. I can distinguish them at a distance.
[ترجمه sadegh] \من میتوانم تشخیص بدم انهارا از فاصله ی دور
[ترجمه ترگمان]من می توانم آن ها را در فاصله دور تشخیص دهم
[ترجمه گوگل]من می توانم آنها را از راه دور تشخیص دهم
6. His attorney argued that Cope could not distinguish between right and wrong.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع او معتقد بود که کوپ نمی تواند بین درست و غلط تمایز قایل شود
[ترجمه گوگل]وکیل او استدلال کرد که مقابله نمی تواند بین حق و اشتباه را تشخیص دهد
7. We can distinguish between gold and silver.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم بین طلا و نقره تمایز قائل شویم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم طلا و نقره را تشخیص دهیم
8. At what age are children able to distinguish between right and wrong?
[ترجمه ترگمان]در چه سنی کودکان قادر به تمایز بین درست و غلط هستند؟
[ترجمه گوگل]در چه سنی کودکان قادر به تشخیص بین حق و اشتباه هستند؟
9. It is important to distinguish between cause and effect.
[ترجمه ترگمان]تمایز بین علت و معلول مهم است
[ترجمه گوگل]مهم است که بین علت و اثر متمایز شود
10. He could no longer distinguish between illusion and reality.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانست بین وهم و واقعیت تمایز قائل شود
[ترجمه گوگل]او دیگر نمی تواند بین توهم و واقعیت متمایز شود
11. How do you distinguish between a star and a planet?
[ترجمه ترگمان]چگونه بین یک ستاره و یک سیاره تمایز قائل می شوید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان یک ستاره و یک سیاره را تشخیص داد؟
12. Sometimes it is really hard to distinguish right from wrong.
[ترجمه ترگمان]گاهی تشخیص درست از غلط مشکل است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات واقعا سخت است که درست از اشتباه تشخیص دهیم
13. Can you distinguish the twins apart?
[ترجمه ترگمان]میتونی دوقلوها رو از هم تشخیص بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید دوقلوها را از هم جدا کنید؟
14. He's colour-blind and can't distinguish between red and green easily.
[ترجمه O- o] او کور رنگ اس و نمی تواند به راحتی قرمز را از سبز تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]رنگ او کور است و نمی تواند به راحتی بین قرمز و سبز تمایز قایل شود
[ترجمه گوگل]او رنگ کور است و نمی تواند بین قرمز و سبز به راحتی تشخیص دهد
15. We can distinguish five meanings of the word 'mad'.
[ترجمه Mojarrad] ما میتونیم از کلمه "mad" پنج معنا برداشت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم پنج معنی کلمه دیوانه را تشخیص دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم پنج معنی کلمه 'دیوانه' را تشخیص دهیم
16. distinguish what is worth reading.
[ترجمه ترگمان]تشخیص چیزهایی که ارزش خواندن را دارد
[ترجمه گوگل]تمایز بین ارزش خواندن چیست؟
17. Sometimes reality and fantasy are hard to distinguish.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات واقعیت و فانتزی به سختی قابل تشخیص هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات واقعیت و فانتزی سخت تشخیص است
18. People who cannot distinguish between colours are said to be colour - blind .
[ترجمه ترگمان]افرادی که نمی توانند بین رنگ ها تمایز قائل شوند، گفته می شود که رنگ خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]گفته می شود افرادی که نمی توانند تمایز بین رنگ ها را رنگ کنند، کور هستند
19. Can you distinguish right from wrong?
[ترجمه mohammad] میتونی درست رو از غلط تشخیص بدی؟
[ترجمه ترگمان]میتونی درست تشخیص بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید درست از اشتباه تشخیص دهید؟
