1. remain dumb and write no more poems
بی سخن بمان و دیگر شعر ننویس.
2. remain here till i return
اینجا بمان تا برگردم.
3. remain in force
به قوت خود باقی ماندن
4. girls remain virgin until they are married
دخترها تا زمانی که ازدواج کنند باکره می مانند.
5. to remain healthy, we have to exercise daily
برای تندرست ماندن باید هر روز ورزش کنیم.
6. to remain within measure
از حد تجاوز نکردن
7. . . . shall remain in absolute ignorance for ever
. . . در جهل مرکب ابدالدهر بماند
8. we must remain within the parameters of the budget
بایستی از پراسنجه های بودجه فراتر نرویم.
9. he preferred to remain anonymous
او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.
10. her love will remain in my heart still
عشق او همیشه در دلم باقی خواهد ماند.
11. it will always remain a hanging question for me
آن همیشه برای من پرسش بی جوابی خواهد بود.
12. she chose to remain here
او به میل خودش اینجا ماند.
13. this disease can remain latent for years
این بیماری می تواند سال ها در کمون باشد.
14. his blood pressure must remain constant at all times
فشار خون او باید همیشه یک جور باقی بماند.
15. it pleased him to remain
دلش خواست بماند.
16. the city's ruins still remain
خرابه های شهر هنوز باقی است.
17. the secrets of creation will always remain unknown to mankind
اسرار خلقت برای بشر همیشه ناشناخته خواهد بود.
18. those who become catholic priests must remain celibate
کسانی که کشیش کاتولیک می شوند باید مجرد بمانند.
19. his resolution is not to resign, but to remain and fight
قصد او این نیست که استعفا بدهد بلکه می خواهد بماند و مبارزه کند.
20. the man who saved their lives prefers to remain nameless
مردی که جان آنها را نجات داد ترجیح می دهد که گمنام باقی بماند.
21. the surest way to prevent aggression is to remain strong
مطمئن ترین راه جلوگیری از تجاوز نیرومند باقی ماندن است.
22. they sold the future of their country just to remain in power
آنان فقط برای حفظ قدرت خود آینده ی کشور را به ثمن بخس فروختند.
23. She was too elderly and infirm to remain at home.
[ترجمه ترگمان]او بیش از آن پیر و ناتوان بود که در خانه بماند
[ترجمه گوگل]او خیلی سالمند بود و مضطرب شده بود تا در خانه باقی بماند
24. The details of his life remain obscure .
[ترجمه ترگمان]جزئیات زندگی او مبهم مانده است
[ترجمه گوگل]جزئیات زندگی او هنوز نامشخص است
25. Despite threats of strike action, the management remain hopeful that an agreement can be reached.
[ترجمه ترگمان]علی رغم تهدیدهای اقدام اعتصاب، مدیریت همچنان امیدوار است که یک توافقنامه حاصل شود
[ترجمه گوگل]با وجود تهدید به اقدامات اعتصاب، مدیریت همچنان امیدوار است که توافق حاصل شود
26. The answers to these questions remain as elusive as ever.
[ترجمه ترگمان]پاسخ به این سوالات تا به حال مبهم باقی مانده است
[ترجمه گوگل]پاسخ به این سؤالات همچنان باقی مانده است
27. My trousers won't remain up; I've lost so much weight.
[ترجمه ترگمان]شلوار من بالا نمی رود من وزن زیادی از دست داده ام
[ترجمه گوگل]شلوار من باقی نمی ماند من وزن زیادی از دست داده ام
28. The president will remain in office until the official handover in April.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور تا زمان تحویل رسمی در ماه آوریل در دفتر خود باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور تا رسیدگی رسمی در ماه آوریل ماندگار خواهد شد
29. He will remain head of state during the period of transition to democracy.
[ترجمه ترگمان]او در طول دوره انتقال به دموکراسی به عنوان رئیس دولت باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]او در طول دوره انتقال به دموکراسی، رئیس دولت خواهد شد
30. Some of the most important questions remain unanswered.
[ترجمه ترگمان]برخی از مهم ترین پرسش ها همچنان بی پاسخ مانده اند
[ترجمه گوگل]برخی از مهمترین سوالات بدون جواب باقی می مانند