کلمه جو
صفحه اصلی

own goal

انگلیسی به فارسی

هدف خود


انگلیسی به انگلیسی

• independent goal, goal one sets for oneself
in sport, if someone scores an own goal, they accidentally score a goal for the team they are playing against.
if someone's plan or a project has a bad effect on them, you can refer to it as an own goal.

دیکشنری تخصصی

[فوتبال] گل به خودی

جملات نمونه

1. Vega scored an unfortunate own goal when he slipped as he tried to clear the ball.
[ترجمه ترگمان]وگا هنگامی که سعی می کرد توپ را پاک کند، گل خود را به گل انداخت
[ترجمه گوگل]وقتی Vega دروازه خود را به گل تبدیل کرد، گلزنی کرد

2. Tom headed the ball into his own goal.
[ترجمه ترگمان]تام توپ را به سوی هدف خودش برد
[ترجمه گوگل]تام توپ را به هدف خودش هدایت کرد

3. Our team lost when we scored an own goal late in the second half.
[ترجمه ترگمان]تیم ما زمانی که یک گل اختصاصی را در نیمه دوم به ثمر رساندیم، شکست خورد
[ترجمه گوگل]تیم ما زمانی که گل دوم خود را در نیمه دوم به ثمر رساند، از دست دادیم

4. The swing from defence on our own goal line, the attack from deep?
[ترجمه ترگمان]حرکت از دفاع در مسیر هدف ما، حمله از اعماق؟
[ترجمه گوگل]نوسان از دفاع در خط هدف ما، حمله از عمق؟

5. An own goal and a Freeman effort sealed Nova's win, despite a late Hope Farm goal.
[ترجمه ترگمان]یک هدف خاص و یک تلاش فریمن پیروزی را با وجود دروازه امید late به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]هدف خود و یک تلاش فریمن، پیروزی نوا را به رغم دیرت امیدوار به سر می برد

6. A deflected Joseph Yobo own goal in the 12th minute and a Dirk Kuyt tap-in close to the final whistle handed the Reds the points at Goodison Park.
[ترجمه ترگمان]در دقیقه دوازدهم هدف خود را از دست داد و ضربه تیرک بادبان - که از نزدیک به سوت پایان رسیده بود the پارک Goodison را به جلو راند
[ترجمه گوگل]جوزف یووبو در دقیقه 12 به هدف خود دست زد و شیر درو کیر با نزدیک شدن به سوت پایان نیم قرمز ها را در گودیسون پارک به دست آورد

7. In their daily lives, each of us has own goal.
[ترجمه ترگمان]هر یک از ما در زندگی روزمره خود هدف خود را داریم
[ترجمه گوگل]در زندگی روزمره، هر یک از ما دارای هدف خاصی است

8. Every one is witty for his own goal.
[ترجمه ترگمان]همه برای هدف خود بذله گو هستند
[ترجمه گوگل]هر کس برای هدف خود اهمیت دارد

9. We were at on my own goal passion play in 1980 and I have got a lot of our trips.
[ترجمه ترگمان]ما در سال ۱۹۸۰ در حال بازی کردن با هدف خود بودیم و سفره ای ما بسیار زیاد بود
[ترجمه گوگل]ما در سال 1980 میلادی در نقش بازی های پرشور خود قرار گرفتیم و بسیاری از سفرهایمان را انجام دادیم

10. While many consider the strike to be an own goal by Yobo, Mascherano believes the effort should be credited to him.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بسیاری در نظر دارند این اعتصاب یک هدف خاص از سوی Yobo باشد، Mascherano معتقد است که این تلاش باید به او نسبت داده شود
[ترجمه گوگل]در حالی که بسیاری معتقدند که این اعتصاب توسط یوو انجام می شود، ماسکرانو معتقد است که تلاش ها باید به او داده شود

11. The own goal cost them the game.
[ترجمه ترگمان]گل خودش برای آن ها هزینه بازی را به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]هدف خود آنها بازی را به آنها هدر می دهد

12. This college is endeavoring to reach own goal.
[ترجمه ترگمان]این کالج برای رسیدن به هدف خود تلاش می کند
[ترجمه گوگل]این کالج سعی در رسیدن به هدف خود دارد

13. Denmark conceded the 30 th own goal in World Cup finals history.
[ترجمه ترگمان]دانمارک در تاریخ نهایی جام جهانی سی ام سی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]دانمارک 30 گل خود را در تاریخ نهایی جام جهانی به دست آورد

14. Sam has put through his own goal.
[ترجمه ترگمان] سم \"هدف خودش رو گذاشته\"
[ترجمه گوگل]سام از طریق هدف خود قرار داده است

15. Skrtel almost headed into his own goal from De Rossi's deep ball into the box.
[ترجمه ترگمان]Skrtel تقریبا به سمت دروازه خود رفت و از گوی عمیق De به درون جعبه وارد شد
[ترجمه گوگل]اسکلت به هدف خود از توپ عمیق د رسی در جعبه هدایت شد


کلمات دیگر: