آنوراک (پالتو باشلق دار اسکیموهای گرینلند)، نوعی ژاکت باشلق دار مخصوص نواحی قطبی
anorak
آنوراک (پالتو باشلق دار اسکیموهای گرینلند)، نوعی ژاکت باشلق دار مخصوص نواحی قطبی
انگلیسی به فارسی
نوعی ژاکت باشلقدار مخصوص نواحی قطبی
انارک
انگلیسی به انگلیسی
• jacket with hood used in polar regions, parka; (british offensive slang) nerd, geek
an anorak is a waterproof jacket, usually with a hood.
an anorak is a waterproof jacket, usually with a hood.
دیکشنری تخصصی
[] بادگیر
جملات نمونه
1. His mother quilted a cotton - padded anorak for him.
[ترجمه ترگمان]مادرش یک anorak پنبه دار در دستش بود
[ترجمه گوگل]مادرش یک آئوراک پنبه ای را برای او گذاشت
[ترجمه گوگل]مادرش یک آئوراک پنبه ای را برای او گذاشت
2. The zip on my anorak has got stuck.
[ترجمه یکی هستم] زیپ کاپشن من گیر کرده. . .
[ترجمه ترگمان] زیپ on گیر کرده[ترجمه گوگل]فشرده روی انار من گیر کرده است
3. I saw him take off his anorak and sling it into the back seat.
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که anorak را بیرون آورد و آن را روی صندلی عقب انداخت
[ترجمه گوگل]من دیدم او آنوراک را برداشت و آن را به صندلی عقب کشید
[ترجمه گوگل]من دیدم او آنوراک را برداشت و آن را به صندلی عقب کشید
4. He was wearing a blue anorak with the hood up.
[ترجمه ترگمان]اون یه anorak آبی با کاپوت ماشین پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او با شلاق زدن آئورا آبی پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او با شلاق زدن آئورا آبی پوشانده بود
5. My anorak has stood me in good stead this winter.
[ترجمه ترگمان]anorak من در این زمستان مرا در جای خوبی قرار داده
[ترجمه گوگل]انارک من این زمستان را به خوبی در کنار من ایستاده است
[ترجمه گوگل]انارک من این زمستان را به خوبی در کنار من ایستاده است
6. Shivering, she pulled up her anorak zip and turned to the left.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از سرما می لرزید، anorak را بالا کشید و به سمت چپ پیچید
[ترجمه گوگل]لرزیدن، او فورا آرنج خود را بالا کشید و به سمت چپ تبدیل شد
[ترجمه گوگل]لرزیدن، او فورا آرنج خود را بالا کشید و به سمت چپ تبدیل شد
7. The water dripped steadily from his anorak to make a puddle on the floor.
[ترجمه ترگمان]آب از anorak می چکید تا چاله را روی زمین بریزد
[ترجمه گوگل]آب به طور منظم از انارک خود را به گود افتاد تا گودال بر روی زمین ایجاد شود
[ترجمه گوگل]آب به طور منظم از انارک خود را به گود افتاد تا گودال بر روی زمین ایجاد شود
8. Then he put on his anorak.
[ترجمه ملیکا جووووون] سپس او کاپشن خود را پوشید
[ترجمه ترگمان]سپس he را پوشید[ترجمه گوگل]سپس آنوراک خود را گذاشت
9. So I delved beneath my anorak and pulled out a corner of shirt.
[ترجمه ترگمان]پس من زیر anorak تحقیق کردم و یه گوشه از لباسم رو کشیدم بیرون
[ترجمه گوگل]بنابراین من زیر انارک خودم زدم و یک گوشه ای از پیراهن کشیدم
[ترجمه گوگل]بنابراین من زیر انارک خودم زدم و یک گوشه ای از پیراهن کشیدم
10. Careful with that flask Have you got your anorak?
[ترجمه ترگمان]مراقب اون قمقمه باش، anorak داری؟
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که آن بطری
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که آن بطری
11. Sweating, he took off his anorak and carried it slung over his shoulder.
[ترجمه ترگمان]در حالی که عرق می ریزم، anorak را از تن بیرون آورد و آن را روی شانه اش انداخت
[ترجمه گوگل]عرق کردن، آنوراک را برداشته و آن را روی شانه اش قرار داد
[ترجمه گوگل]عرق کردن، آنوراک را برداشته و آن را روی شانه اش قرار داد
12. Stephen always kept an anorak and a pair of walking boots in the car.
[ترجمه ترگمان]استفان همیشه an و یک جفت چکمه متحرک را در ماشین نگه می داشت
[ترجمه گوگل]استیون همیشه یک ماشین انارک و یک جفت کفش را در ماشین نگه داشته است
[ترجمه گوگل]استیون همیشه یک ماشین انارک و یک جفت کفش را در ماشین نگه داشته است
13. Converse dressed, pulled on his plastic anorak and went down to the street.
[ترجمه ترگمان]Converse را پوشید، anorak پلاستیکی خود را بیرون کشید و به سمت خیابان رفت
[ترجمه گوگل]معکوس لباس پوشید، آنوراک پلاستیک خود را کشیده و به خیابان رفت
[ترجمه گوگل]معکوس لباس پوشید، آنوراک پلاستیک خود را کشیده و به خیابان رفت
14. She came with him, pulling on her anorak.
[ترجمه ترگمان]او با او آمد و anorak را کشید
[ترجمه گوگل]او با او آمد، آنوراک آن را برداشت
[ترجمه گوگل]او با او آمد، آنوراک آن را برداشت
15. She was trying to straighten an anorak around Sonja's pitifully slight frame.
[ترجمه ترگمان]اون سعی می کرد که یه anorak رو دور و بر \"سونیا\" درست کنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد یک انارک را در اطراف صندوق نادرست Sonja صاف کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد یک انارک را در اطراف صندوق نادرست Sonja صاف کند
پیشنهاد کاربران
ریش،
نوعی پالتو
کاپشن
بادگیر ، کاپشن
کاپشن کلاه دار، کاپشن با کلاه سرهم، بادگیر کلاه دار
ادم کسل کننده را میگن ( اسلنگ خودمانی در امریکا )
( slang ( UK ) ) :
خوره
خوره
کلمات دیگر: