روانشناسى : فزاینده
increasing
روانشناسى : فزاینده
انگلیسی به فارسی
افزایش می یابد، زیاد شدن، افزودن، زیاد کردن، توسعه دادن، توانگر کردن، ترفیع دادن، تکثیر کردن
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: growing in number or amount.
- An increasing number of people are unemployed.
[ترجمه مهدیار] تعداد فزاینده ای از مردم، بیکار هستند.
[ترجمه مرجان توانایی] تعداد افراد بیکار در حال افزایش پیدا کردن هست
[ترجمه ترگمان] تعداد روزافزونی از مردم بی کار هستند[ترجمه گوگل] تعداد روزافزون مردم بیکار هستند
• becoming greater, expanding, growing
enlarging, expanding, growing
enlarging, expanding, growing
دیکشنری تخصصی
[فوتبال] افزاینده
[ریاضیات] فزاینده، افزایشی، صعودی
[ریاضیات] فزاینده، افزایشی، صعودی
جملات نمونه
1. the increasing flow of refugees into the country
ورود فزاینده ی پناهندگان به کشور
2. the increasing instability of the government
تزلزل روزافزون دولت
3. the increasing store of information
فراوانی روز افزون اطلاعات
4. the strikers' increasing violence
خشونت فزاینده ی اعتصاب کنندگان
5. prices keep on increasing
قیمت ها رو به افزایش است.
6. they are steadily increasing the usage of the country's highways
دارند مرتبا استفاده از جاده های کشور را بیشتر می کنند.
7. earthquakes appear to be increasing in frequency
ظاهرا تعداد زلزله ها رو به تزاید است.
8. grade schools cannot cope with the increasing numbers of students
دبستان ها نمی توانند جوابگوی شمار فزاینده ی دانش آموزان باشند.
9. the entries for that month revealed his increasing anxiety
یادداشت های آن ماه حاکی از دلهره ی فزاینده ی او بود.
10. the strike frustrated the government's efforts toward increasing production
اعتصاب،کوشش های دولت در زیاد کردن تولید را بی اثر کرد.
11. their determination melted in the face of increasing dangers
خطرات فزاینده تصمیم آنها را متزلزل کرد.
12. they can only retrieve the situation by increasing production
آنها فقط با اضافه کردن تولید می توانند وضع را سروسامان بدهند.
13. A declining workforce has to provide for an increasing number of retired people.
[ترجمه ترگمان]نیروی کار رو به کاهش باید شمار رو به افزایشی از افراد بازنشسته را فراهم کند
[ترجمه گوگل]یک نیروی کار در حال کاهش است که باید تعداد بیشتری از افراد بازنشسته را فراهم کند
[ترجمه گوگل]یک نیروی کار در حال کاهش است که باید تعداد بیشتری از افراد بازنشسته را فراهم کند
14. Many firms are concentrating on increasing their markets overseas.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها بر افزایش بازارهای خود در خارج از کشور تمرکز دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها بر افزایش بازارهای خود در خارج از کشور متمرکز هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها بر افزایش بازارهای خود در خارج از کشور متمرکز هستند
15. There appears to be increasing support for the leadership to take a more aggressive stance.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد حمایت فزاینده ای از رهبری برای اتخاذ موضع تهاجمی تری وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که حمایت از رهبری به منظور موضع تهاجمی بیشتری صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که حمایت از رهبری به منظور موضع تهاجمی بیشتری صورت می گیرد
16. Food production is still increasing faster than demand.
[ترجمه ترگمان]تولید مواد غذایی هنوز هم بیشتر از تقاضا رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]تولید مواد غذایی هنوز هم سریعتر از تقاضا افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]تولید مواد غذایی هنوز هم سریعتر از تقاضا افزایش می یابد
17. An increasing number of students are registering for degree courses each year.
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از دانش آموزان در هر سال ثبت نام می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد روزافزون دانش آموزان در هر سال ثبت نام برای دوره های تحصیلی می کنند
[ترجمه گوگل]تعداد روزافزون دانش آموزان در هر سال ثبت نام برای دوره های تحصیلی می کنند
18. Both drinking and smoking among young people are increasing to an alarming extent.
[ترجمه ترگمان]هم نوشیدن و هم سیگار کشیدن در میان جوانان به میزان هشدار دهنده ای در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]هر دو نوشیدن و سیگار کشیدن در میان جوانان به شدت افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]هر دو نوشیدن و سیگار کشیدن در میان جوانان به شدت افزایش می یابد
پیشنهاد کاربران
افزایش یافتن
روبه تزاید، روبه افزایش
رو به رشد
روزافزون، هرچه بیشتر
روز افزون
درحال افزایش
صعودی
فزاینده
فزاینده
متزاید
افزایش
کلمات دیگر: